وزير دولت احمدينژاد در گفتوگو با «عصر تعادل»: اصلاحطلب و اصولگرا دستهبندیهایي دارای اصالت نیستند/شايد لاريجاني به خاطر اعتقاد به تغيير در سياستورزان نيامد
تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۵
رضا تقی پور، وزیر دولت احمدینژاد و یکی از اعضای ثبت نامکننده در انتخابات مجلس یازدهم درباره عدم حضور لاریجانی در انتخابات مجلس دور يازدهم گفت: شاید ایشان هم احساس کردهاند که از نظر مردم تغییر چهرهها در اين عرصه مثبت باشد. علت دوم هم شايد اين باشد كه در این دستهبندیها ترجيح دادند که اگر مدتی کنار باشند دستهبندیها با تعدیل بیشتری خواهد بود و شکافها بیشتر نمیشود. در ادامه گفتوگوي «عصر تعادل» با رضا تقیپور در مورد انتخابات را ميخوانيد:
*تعداد زیادی از نيروهاي نزديك به محمود احمدینژاد و همكاران او در دولتهاي نهم و دهم در انتخابات پیشرو ثبتنام کردهاند. آیا این افراد با اقبال مواجه خواهند شد؟
آقای احمدینژاد حزب نداشت و جریانی بود که از درون مردم جوشید و بالا آمد. ادعای من این است که اگر هر دو کابینه ایشان را با سایر دولتها مقایسه کنیم، تفاوتهایی جدی دیدهخواهد شد. مهمترین مشخصه اين دو كابينه هم این بود که افرادي عادی و مدیرانی بودند که بدون هیچ توصیه و سفارش و بدون گروهبندی براي همكاري با دولت انتخاب شدند. بنده اصلا فکر نمیکردم وزیر شوم و هیچ برنامهای برای وزارتخانه نداشتم. آقای احمدینژاد تا اردیبهشت سال 91 با همین روحیه انقلابی به کار خود ادامه داد، ولی اینکه چه شد و فاصلهها چگونه و به دلیل فشارهای گروههای سیاسی ایجاد شد، بحث دیگری است که باعث شد ایشان برخي تصمیمات بزرگ را بگيرد و رفتارهایی داشته باشند. فاصله بین کارهای ایشان و کلیت کابینه نیز مشهود بود و شاهد خروج برخي از كابينه بوديم. در واقع آنچه شما و گروههای سیاسی به نام احمدینژادیها میشناسید در حقیقت همان وزرای مردمی هستند که کاندید شدهاند و در کابینه نهم و دهم هم بودند ولی از زماني به بعد فصلی مشخص از نظر مواضع سیاسی را دنبال کردند. امروز هم، همه یک شخصیت ندارند و قطعا تفاوتهایی وجود دارد.
*ائتلاف اصولگرایان را چقدر محتمل ميدانيد؟
روحیهای که من از این گروه میشناسم این است که چندان جناحی نیستند و اگر احساس كنند گروهی میخواهد خدمت کند و در سياستورزي صداقت دارد با آنها همکاری ميكنند.
* در زمان ثبتنامها چهرههايي چون مرتضي آقا تهرانی، غلامرضا مصباحی مقدم، محمد قالیباف و مصطفي میرسلیم در انتخابات نامنويسي كردند که هر کدام از این افراد ميتوانند سرلیست اصولگرايان شوند. نظر شما در مورد سرليستي هر كدام از اين افراد چیست؟
اطلاع دقیقی از این كه چه كسي ممكن است سرليست شود ندارم چون دنبال نکردهام ولی باید بگویم که کسی به من رهنمود نداده تا کاندیدا بشوم. احساس كردم که مجلس آینده بسیار مهم و تعیین کننده است و با توجه به شرایط سختی که در آن قرار داریم و از مسائلي كه در مجلس و دولت وقت و همچنين دولت آینده وجود داشته و خواهد داشت، مقطعی سخت و حساس پیش روي مجلس قرار دارد. برداشت من از آنچه تا امروز پیش آمده این است که باید صبر کرد و دید اتحادی که برای آن تلاش می شود شدنی است یا خیر؟ چون من بارها گفتهام تقسیمبندیها و اصطلاحاتی که امروزه در کشور به عنوان اصلاحطلب و اصولگرا وجود دارد اساسا دستهبندیهایی اصلی و دارای اصالت نیستند.
برداشت من این است که بخشی از خارج اداره میشوند. وقتی اسم جریانی را اصلاحطلب میگذاریم باید بگویم در تفكر من اصلاحطلبی یکی از اصول اصلی مسلمانی است. در تاریخ عاشورا میخوانیم که امام حسین (ع) می فرمایند من برای اصلاح دین و امت رسول الله قیام کردهام ولی وقتی اسمگذاری را با کارکرد این طیف بررسی میکنیم، مشابهتي نمیبینیم. در مورد اصولگرایی که در ابتدا بنیادگرایی نامیده شدهبود، چرا كه میخواستند با اصطلاحات سیاسی خود را تطبیق بدهند و بگویند افرادي عملیاتی و اجرایی نیستند هم داراي اشکال است. این گروهها هیچ وقت طیف محدودی نبودند و طیفهای مختلفی از سنتی تا نوگرا و مدیران معتقد هم در بین آنها وجود دارد. به اعتقاد بنده، اختلاف سلیقه خوب است ولی وقتی میبینیم که به مدیریت کشور خصوصا در سطح منابع ملی صدمه وارد میشود قطعا این دیدگاه و اختلاف سلیقه مجاز نیست. باید خط قرمزی برای گروههای سیاسی تعیین کرد و حد اختلاف سلیقه را در عدم اختلال در امنیت ملی دید.
*با توجه به وضعیت اصولگرایان ایا لیستی مشترك ارائه داده میشود ؟
من امیدوارم جریان موسوم به اصولگرا لیستی واحد ارائه کنند چون دو ماه تا انتخابات فرصت باقی است و شرایط تدوين ليست مشترك هنوز حاصل نشدهاست. باید جلوتر برویم و نظر بدهیم. به نظر من، پیشبینی در مورد سرلیست هم درست نیست اما آنچه من به آن امیدوارم این است که با بخشی از جناحهایی که من به آنها مستقل میگویم، ائتلاف شود. اميدوارم به جای این دسته بندیها جناح انقلاب و حامیان انقلاب و پیروان مقام معظم رهبری را که نيروهاي واقعی و عملیاتی هستند، محور قرار بدهیم .
*نیامدن علي لاریجانی به عرصه انتخابات را چطور ارزیابی میکنید؟
شاید ایشان هم احساس کردهاند که از نظر مردم تغییر چهرهها در اين عرصه مثبت باشد. علت دوم هم شايد اين باشد كه در این دستهبندیهاي موجود ترجیح دادهاند مدتی کنار باشند تا دستهبندیها با تعدیل بیشتری باشد و شکافها بیشتر نشود. ضمن اینکه آینده سیاسی کشور مهمتر از یک فرد است كه صرفا با سمت سیاسی بالایی در آینده سیاسی کشور دخیل باشد و میتواند با حضور کاریزماتیک و شخصی خود که هدایتگر جریانی در جامعه است موثر باشد.
*تعداد زیادی از نيروهاي نزديك به محمود احمدینژاد و همكاران او در دولتهاي نهم و دهم در انتخابات پیشرو ثبتنام کردهاند. آیا این افراد با اقبال مواجه خواهند شد؟
آقای احمدینژاد حزب نداشت و جریانی بود که از درون مردم جوشید و بالا آمد. ادعای من این است که اگر هر دو کابینه ایشان را با سایر دولتها مقایسه کنیم، تفاوتهایی جدی دیدهخواهد شد. مهمترین مشخصه اين دو كابينه هم این بود که افرادي عادی و مدیرانی بودند که بدون هیچ توصیه و سفارش و بدون گروهبندی براي همكاري با دولت انتخاب شدند. بنده اصلا فکر نمیکردم وزیر شوم و هیچ برنامهای برای وزارتخانه نداشتم. آقای احمدینژاد تا اردیبهشت سال 91 با همین روحیه انقلابی به کار خود ادامه داد، ولی اینکه چه شد و فاصلهها چگونه و به دلیل فشارهای گروههای سیاسی ایجاد شد، بحث دیگری است که باعث شد ایشان برخي تصمیمات بزرگ را بگيرد و رفتارهایی داشته باشند. فاصله بین کارهای ایشان و کلیت کابینه نیز مشهود بود و شاهد خروج برخي از كابينه بوديم. در واقع آنچه شما و گروههای سیاسی به نام احمدینژادیها میشناسید در حقیقت همان وزرای مردمی هستند که کاندید شدهاند و در کابینه نهم و دهم هم بودند ولی از زماني به بعد فصلی مشخص از نظر مواضع سیاسی را دنبال کردند. امروز هم، همه یک شخصیت ندارند و قطعا تفاوتهایی وجود دارد.
*ائتلاف اصولگرایان را چقدر محتمل ميدانيد؟
روحیهای که من از این گروه میشناسم این است که چندان جناحی نیستند و اگر احساس كنند گروهی میخواهد خدمت کند و در سياستورزي صداقت دارد با آنها همکاری ميكنند.
* در زمان ثبتنامها چهرههايي چون مرتضي آقا تهرانی، غلامرضا مصباحی مقدم، محمد قالیباف و مصطفي میرسلیم در انتخابات نامنويسي كردند که هر کدام از این افراد ميتوانند سرلیست اصولگرايان شوند. نظر شما در مورد سرليستي هر كدام از اين افراد چیست؟
اطلاع دقیقی از این كه چه كسي ممكن است سرليست شود ندارم چون دنبال نکردهام ولی باید بگویم که کسی به من رهنمود نداده تا کاندیدا بشوم. احساس كردم که مجلس آینده بسیار مهم و تعیین کننده است و با توجه به شرایط سختی که در آن قرار داریم و از مسائلي كه در مجلس و دولت وقت و همچنين دولت آینده وجود داشته و خواهد داشت، مقطعی سخت و حساس پیش روي مجلس قرار دارد. برداشت من از آنچه تا امروز پیش آمده این است که باید صبر کرد و دید اتحادی که برای آن تلاش می شود شدنی است یا خیر؟ چون من بارها گفتهام تقسیمبندیها و اصطلاحاتی که امروزه در کشور به عنوان اصلاحطلب و اصولگرا وجود دارد اساسا دستهبندیهایی اصلی و دارای اصالت نیستند.
برداشت من این است که بخشی از خارج اداره میشوند. وقتی اسم جریانی را اصلاحطلب میگذاریم باید بگویم در تفكر من اصلاحطلبی یکی از اصول اصلی مسلمانی است. در تاریخ عاشورا میخوانیم که امام حسین (ع) می فرمایند من برای اصلاح دین و امت رسول الله قیام کردهام ولی وقتی اسمگذاری را با کارکرد این طیف بررسی میکنیم، مشابهتي نمیبینیم. در مورد اصولگرایی که در ابتدا بنیادگرایی نامیده شدهبود، چرا كه میخواستند با اصطلاحات سیاسی خود را تطبیق بدهند و بگویند افرادي عملیاتی و اجرایی نیستند هم داراي اشکال است. این گروهها هیچ وقت طیف محدودی نبودند و طیفهای مختلفی از سنتی تا نوگرا و مدیران معتقد هم در بین آنها وجود دارد. به اعتقاد بنده، اختلاف سلیقه خوب است ولی وقتی میبینیم که به مدیریت کشور خصوصا در سطح منابع ملی صدمه وارد میشود قطعا این دیدگاه و اختلاف سلیقه مجاز نیست. باید خط قرمزی برای گروههای سیاسی تعیین کرد و حد اختلاف سلیقه را در عدم اختلال در امنیت ملی دید.
*با توجه به وضعیت اصولگرایان ایا لیستی مشترك ارائه داده میشود ؟
من امیدوارم جریان موسوم به اصولگرا لیستی واحد ارائه کنند چون دو ماه تا انتخابات فرصت باقی است و شرایط تدوين ليست مشترك هنوز حاصل نشدهاست. باید جلوتر برویم و نظر بدهیم. به نظر من، پیشبینی در مورد سرلیست هم درست نیست اما آنچه من به آن امیدوارم این است که با بخشی از جناحهایی که من به آنها مستقل میگویم، ائتلاف شود. اميدوارم به جای این دسته بندیها جناح انقلاب و حامیان انقلاب و پیروان مقام معظم رهبری را که نيروهاي واقعی و عملیاتی هستند، محور قرار بدهیم .
*نیامدن علي لاریجانی به عرصه انتخابات را چطور ارزیابی میکنید؟
شاید ایشان هم احساس کردهاند که از نظر مردم تغییر چهرهها در اين عرصه مثبت باشد. علت دوم هم شايد اين باشد كه در این دستهبندیهاي موجود ترجیح دادهاند مدتی کنار باشند تا دستهبندیها با تعدیل بیشتری باشد و شکافها بیشتر نشود. ضمن اینکه آینده سیاسی کشور مهمتر از یک فرد است كه صرفا با سمت سیاسی بالایی در آینده سیاسی کشور دخیل باشد و میتواند با حضور کاریزماتیک و شخصی خود که هدایتگر جریانی در جامعه است موثر باشد.