۰

شعرهایی از شاعران برای حادثه تلخ پلاسکو

تاریخ انتشار
جمعه ۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۵۱
به گزارش عصر تعادل، شاعران برای ثبت ایثار آتش نشان‌ها در پی حادثه‌ی پلاسکو دست به قلم شدند.
 
پس از وقوع حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو که به شهید و مصدوم شدن چند تن از هموطنان‌مان منجر شد، برخی از شاعران در مدح جانفشانی‌ها و ایثار آنان شعرهایی سرودند.

محمود تاری از مداحان اهل بیت در شعر خود آورده است:

بنی آدم اعضاء یک دیگرند

که جان جهانی به جان می‌خرند

ز مردان میدان آتش بگو

ز گل‌های سرخی که خاکسترند

ز یاران عاشق بگو ، کاین چنین

به گلزار هستی همه پرپرند

ز یاران عاشق ... که جان داده‌اند

که بر سر فقط عاشقان افسرند

گهی در دل حادثه بی قرار

گهی لاله‌ی خفته در آذرند

گهی زیر آوار و آتش مقیم

گهی دل به موج خطر می‌برند

همه جاودان و سرافراز، چون

شهیدان در راه این کشورند

درود خداوند بر روحشان

که گلگون کفن‌های بی‌سنگرند

شهیدان ما عاشق کربلا

شهیدان ما پیرو رهبرند

همه در ارادت به راه حسین

همه رهرو آن گل بی سرند

میان غم و درد و داغ و بلا

عزادار آن لاله گون پیکرند

جوانان جان داده‌ای  کز وفا

فدایی راه علی اکبرند

همه در عطش مانده در راه دوست

فدایی سقای آب آورند

بگو "یاسر" از عاشقان خدا

شهیدان ز هر عاشقی برترند

در شعر نادر ختایی در وصف آتش‌نشانان نیز چنین آمده است:

«نکرده این همه سیمان و ‌آهن، هیچ دلسردم

به دنبال تو ‌زیر این همه آوار میگردم

همه این داستان کهنه را ای دوست می‌دانند:

همه هنگام آتش سوزی از وحشت گریزانند

تو ‌اما سمت آتش میشتابی چون خطر گردی

چنان باورسترگی، آسمان جایی، چنان مردی

که جان دیگران را سهم جان خویش می‌دانی

حقیقت دارد ای مرد شرف بسیار انسانی

به ما در روز وحشت سایهی امنی نشان دادی

و زیر سختی آوارها مردانه جان دادی

نکرده این همه سیمان و ‌آهن باز ‌دلسردم

به دنبال تو ‌زیر این همه آوار میگردم»

 شعر عبدالله صمدیان نیز در پی می‌آید:

«روزمان دلهره‌ی ویرانی‌ست

 شب‌مان مرثیه‌ای طولانی‌ست

ابرها، بارور از آوارند

 آسمان، زیر زمین زندانی‌ست»
کد مطلب : ۱۰۷۹۶۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.