۰

جهانی‌ سازی به پايان خود رسيده است؟

تاریخ انتشار
يکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۲
به گزارش عصر تعادل،سيد جلال ساداتيان در روزنامه آرمان نوشت: درآخرين ساعات روز جمعه دوم دي ماه به وقت ايران و بيستم ژانويه به وقت واشنگتن، مراسم تحليف رياست جمهوری آمريكا و انتقال قدرت از اوباما به ترامپ صورت گرفت. آنچه مجری مراسم در سخنرانی ابتدايي خود بر آن تاكيد ورزيد، نمايش دموكراسي در ايالات متحده آمريكا با برگزاری اين مراسم بود.
 
جدای از نمايش وحدت و رعايت ظواهر احترامات ظاهری و دعوت از همه مقامات گذشته، به‌ويژه روسای جمهور در قيد حيات آمريكا از كارتر و كلينتون تا بوش و اوباما که در مراسم شركت جسته بودند، سخنرانی آقای ترامپ پس از ادای سوگند جالب بود. وی به گونه‌ای سخن گفت كه گويي كمپين انتخاباتی هنوز به پايان نرسيده و او درصدد است تا آرای مردم را برای دستيابی به قدرت به دست آورد!! ترامپ آمريكایهايي را مورد خطاب خود قرار داد كه در حقيقت آنها را مالكان آمريكا‌ می‌داند.
 
وی گفت:«آمريكا مال شماست و ما آمريكا را دوباره مغرور، ثروتمند و قدرتمند خواهيم ساخت.» او با حمله تلويحی به اوباما و دمكرات‌ها و ديگران گفت:« آنها اهل حرف بوده‌اند و اهل كار و عمل نبوده‌اند و آمريكا را تضعيف كرده اند» و يك‌بار ديگر، همچون دوران رقابت انتخاباتی، بر حق مردم و نقش آنها تاكيد ورزيد، يعنی اهميت دادن به ناسيوناليسم آمريكايي در عين عوام فريبی، برای جلب رضايت همانانی كه اورا به قدرت رساندند و تكيه بر اين نكته كه ما منافع خود را در نظر خواهيم گرفت و ما همچون گذشته امنيت ديگران و ثروتمند شدن ديگران را در نظر نخواهيم داشت و استخدام و توليد و امنيت آمريكا وجهه همت ما خواهد بود.
 
وی با اين سخنان در واقع، بي‌توجهی به همكاری‌های بين‌المللی و در تقابل قرار گرفتن با جهانی شدن و حركت به سمت انزوای بيشتر آمريكا را به جهانيان پيام داد و حتی احتمالا بازگشت به دكترين رئيس‌جمهور چندين دوره قبل آمريكا، آقای مونرويه، كه معتقد بود آمريكا بايد با تكيه بر منابع غنی خودش كاملا به منافع و امنيت خويش توجه نموده و از دايره آمريكا كه خود به تنهايي يك قاره است خارج نشود، و كاری به قاره كهن، يعنی اروپا و ديگران نداشته باشد.
 
البته دكترين وی پس از جنگ دوم جهانی شكسته شد و ايالات متحده آمريكا ابتدا پس از جنگ اول جهانی، زمانی كه بريتانيا و فرانسه به عنوان پيروز جنگ در ورسای فرانسه گرد آمدند تا به تقسيم غنايم به‌دست آمده، به‌ويژه سرزمين‌های استراتژيك خاورميانه بپردازند كه تا آن زمان متعلق به دولت عثمانی بود شركت جست و آقای وودرو ويلسون از طرف ايالات متحده پيشنهادی ۱۴ماده‌ای ارائه كرد تا جامعه ملل ايجاد شود و خود به عنوان ناظر در آن حضور داشته باشد، اما در جنگ دوم جهانی بنا به درخواست بريتانيا و اتحاد جماهير شوروی رسما وارد جنگ شد و با پيروزی در جنگ و شكست آلمان، نظمی جديد بر مناسبات بين الملل حاكم شد و سازمان ملل جايگزين جامعه ملل گرديد و پس از آن و تاكنون اين كشور نقشی كليدی و محوری در مناسبات بين الملل داشته و به عنوان قطب استراتژی بحری وارد نظام جهانی گرديده و تاكنون در تعامل با حوادث جهانی بوده است.
 
آيا شرايط جهان امروز چنان انزوای مجددی را برای آمريكا خواهد پسنديد؟ و آيا منافع شركت‌های غول آسای چند مليتی اجازه خواهد داد كه چنين وضعيتی شكل گيرد؟ و يا آنكه از امروز به بعد نقد و فشارهای وارده بر آقای ترامپ از سوی صاحبان قدرت و ثروت و همچنين نمايندگان كنگره كه حدود پنجاه تن ازآنان در اعتراض به ترامپ در مراسم شركت نجسته بودند، او را وادار به تغيير روش خود و تسليم در برابر واقعيات موجود خواهد نمود؟ واقعيات منطقه بسيار پيچيده و پر مساله خاورميانه كه آقای اوباما را وادار به تعامل و ديپلماسی طولانی با ايران و زاويه پيدا كردن با اعراب وصهیونیست‌ها نمود، آيا ترامپ را وادار به تغيير رويه خواهد نمود؟
 
آيا ترامپ از مشاوران و همكارانش خواسته است تا استراتژی‌های واقعی را برايش ترسيم نموده و او مطابق آنها سخن گفته و عمل خواهد کرد و نطق مراسم هم برای وقت خريدن بوده تا دكترين او برای مراحل اجرا آماده شود؟ ضمن آنكه ديگر بازيگران صحنه بين الملل بيكار نخواهند بود كه آمريكا سر خود گيرد و راه خود رود؛ آيا به آقای ترامپ اين فرصت داده خواهد شد كه هرگونه مايل است بازی كند؟ اندكی صبوری رويه آينده آقای ترامپ را آشكار خواهد ساخت.
کد مطلب : ۱۰۸۲۰۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.