محمدرضا تابش -نايبرئيس فراکسيون اميد مجلس در روزنامه شرق نوشت: چرا وقتي حرف از تقويت وحدت، الفت، همگرايي و انسجام هرچهبيشتر ميان حاکميت و ملت به ميان ميآيد، برخي برآشفته ميشوند و خواسته و ناخواسته همان را تبليغ ميکنند و در همان مسيري گام برميدارند که بدخواهان نظام، انقلاب و ايران خواستار آن هستند؟
به گزارش عصر تعادل،محمدرضا تابش -نايبرئيس فراکسيون اميد مجلس در روزنامه شرق نوشت: چرا وقتي حرف از تقويت وحدت، الفت، همگرايي و انسجام هرچهبيشتر ميان حاکميت و ملت به ميان ميآيد، برخي برآشفته ميشوند و خواسته و ناخواسته همان را تبليغ ميکنند و در همان مسيري گام برميدارند که بدخواهان نظام، انقلاب و ايران خواستار آن هستند؟
انقلاب اسلامي ايران با محوريت رهبر فقيد جمهوري اسلامي و در سايه وحدتي که بين اقشار مختلف حاصل شد، به پيروزي رسيد. نگارنده همواره بر اين اعتقاد بوده و هست که عمود خيمه انقلاب ولي فقيه بوده است و ابتدا امام و بعد از رحلت ايشان مقام معظم رهبري اين نقش را بهخوبي ايفا کردهاند. اين محوريت را همه جناحها و گروههاي سياسي و حتي افرادي که درست يا نادرست، خواسته و ناخواسته در سالهاي اخير مورد بيمهري قرار گرفتهاند؛ بارها به زبان آوردهاند.
بر اصل وحدت نيز همه جناحها و گروهها اتفاق نظر دارند و باز به اين نکته اذعان دارم که اصلاحطلبان گرچه از دايره قدرت دور بودهاند، ولي تلاش آنها حفظ انسجام و وحدت ملي در مقاطع حساس و تعيينکننده بوده و اين را عملا نشان دادهاند. اکنون نيز با توجه به تغيير و تحولات در عرصه ديپلماسي و خصوصا با موضعگيريهاي خصمانه برخي مقامات آمريکايي و برخي کشورهاي منطقه لزوم وحدت بين آحاد مختلف مردم، جناحها و گروهها يک امر محرز است.
گروههاي مرجع مهمترين نقش را در انسجامبخشي به ايدهها و آرمانها و تعيين خطمشي و حرکات و مواضع مردم دارند. هر قدر اين گروهها که نخبگان فکري و علمي جامعه و مؤثران در جناحها و گروهها در زمره اين افراد هستند، به هم نزديکتر شوند و کدورتها زايل شود، اين وحدت و انسجام بين ملت متجليتر ميشود. اين واقعيت را بايد قبول کنيم که بعد از انتخابات ۸۸ گسلي ايجاد شد که ترميم آن يک ضرورت است. در هر صورت دلخوريها و کدورتهایی در جامعه به وجود آمده است که اثرات آن را گاهي در مجالس و محافل رسمي و اجتماعات مردمي ميبينيم و در فضاي مجازي بيشتر شاهد آن هستيم.
اين دلخوريها نبايد تبديل به کينه، انشقاق و جدايي شود، کمااينکه متأسفانه در برخي موارد اينگونه بوده است. اگر به ادبيات رايج ميان گروهها و جناحها در اوايل انقلاب، حتي تا قبل از سال ۸۸ نگاه کنيم و امروز نيز بيانيهها و مواضع را ببينيم متوجه میشویم چگونه گروهها و جناحها همديگر را با القاب تند مينوازند، وقتي در سطح نخبگان و دلبستگان به نظام و انقلاب اين واژگان ردوبدل ميشود، ديگر از افراد عادي چه انتظاري ميتوان داشت؟
آيا در شرايط فعلي که سياستهاي خصمانه آمريکا و متحدان منطقهايشان وضعيت جديدي را براي ما رقم زده و کمبود منابع اعم از مادي و طبيعي، سوءمديريتها، تحريمها و... مردم را در تنگناي جدي قرار داده است، تمسک به حبلالمتين وحدت و رفع کدورتها در جامعه يک ضرورت نيست؟ بنابراين برخي کجانديشان و تفرقهافکنان به ادامه هجمهها و رفتارهاي تخريبکننده دل خوش نکنند. اصلاحطلبان براي نيل به مقصد با محوريت رهبر فرزانه انقلاب و در سايه وحدت و انسجام ملي، براي دفاع از حقوق مردم و پيشرفت کشور از هيچ کوششي فروگذار نخواهند کرد.