۰

عقلانیت هاشمی برخاسته از عدالت او بود

تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۴۶
به گزارش عصر تعادل، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در همایش دیده بان عدالت که برای تبیین آرا و اندیشه های آیت الله هاشمی برگزار شد اظهار کرد: همه کسانی که به نوعی آیت الله  هاشمی رفسنجانی را می شناختند و علقه‌ای به ایشان داشتند هنوز نبود او را باور نکردند، اما به هر حال این تقدیر الهی است.
وی با بیان خاطره‌ای از هدیه دادن کتابش به آیت الله هاشمی رفسنجانی و انتقاد ایشان نسبت به توصیفی که در آن کتاب مطرح شده بود، خاطرنشان کرد: یکی از صفات برجسته هاشمی گریز در حد نهایت از ریا بوده است. ایشان به شدت ریا گریز بودند. به گونه ای که بعضی وقت ها فکر می کردم مقداری هم در این زمینه افراط می کنند. همین ویژگی باعث شد عده‌ای در بازتاب شخصیت ایشان وی را به اشرافیت متهم کنند.
وی ادامه داد: ولی واقعیت این است که مقابله با ریا هم در نظریه و هم در عمل باعث شد تا عده ای فکر کنند ایشان زندگی اشرافی دارند. خود آیت الله  هاشمی هم همیشه می گفتند من از ابتدا به امام جذب شدم؛ چرا که در رفتارشان ریا نمی کردند و همان فرشی که در اندرونی داشتند در بیرون خانه هم پهن می کردند.
سیدحسن خمینی خاطرنشان کرد: من به ایشان می گفتم چرا در خاطراتشان با جزئیات می‌گویید که در فلان روز به فلان جا رفتید؟ ایشان پاسخ می دادند چرا وقتی رفتم نباید واقعیت را بگویم؟ حتی در روز ثبت نام انتخابات هم با همان ماشین معمولی که داشتند به وزارت کشور رفتند. برایشان مهم بود که همان چیزی را که هستند مردم ببینند.
نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی در تعریف اشرافیت گفت: دو معنا از اشرافیت می توان بدست آورد، یکی به معنی ابراز ثروت به جهت تفاخر و دیگری به معنای انباشت بیش از حد ثروت. تاکید آیت الله هاشمی بر دوری از ریا موجب شد که واقعیت شخصیت ایشان کمتر بروز کند. ایشان عقیده داشتند توصیف جاهلانه مانع رشد در جوامع اسلامی می شود.
این استاد حوزه ادامه داد:آقای هاشمی معتقد بود ریا مانع رشد در جوامع اسلامی است، او معتقد بود علت عقب ماندگی در جامعه اسلامی این است که به تولید ثروت فکر نمی شود برای این است که توسعه کنار گذاشته می شود، بله هنگامی است که دین در جامعه حکومت می کند و می خواهند خوش نام باشد برای همین از ثروت اندوزی دوری می کنند.
وی افزود:اما ایشان به توسعه جامعه فکر می کرد، آیت الله هاشمی خواستار توسعه و ثروتمند شدن جامعه بود که با اندیشه سوفیانی مخالف بود.در زندگی شخصی اش حتی قبل انقلاب نیز چنین می اندیشد .
سیدحسن خمینی افزود: در خطبه های نماز جمعه ایشان پس از جنگ که انعکاس اشرافی گری هم به خود گرفت که ناحق هم بود، آقای هاشمی به توسعه و آبادانی کشور تاکید داشت و به آبادانی جامعه توسط امام علی(ع) اشاره می‌کرد.
وی با بیان اینکه آقای هاشمی هیچ وقت نگفت که وضعیت مطلوب انزوا است، اظهار کرد: ایشان وضعیت مطلوب را تولید کار و ثروت و خروج کشور از خمودگی و رکود می‌دانست. البته این مساله تنها وظیفه دولت نیست، بلکه وظیفه تمام افراد است اما ایشان می‌گفت که افراد باید این ثروت را به نفع جامعه و خیر عمومی ببخشند.
یادگار امام گفت: حد مطلوب از نظر آقای هاشمی این بود که انسان هرچه بیشتر تولید و گره گشایی کند، اما در هنگام انتفاع ببخشد، این مساله بیشتر از هر کس دیگری در زندگی امیرالمومنین نمود داشت. ایشان بیشترین کسی بود که جامعه را آباد می‌کرد، ولی می‌بخشید.

وی با تاکید بر ضرورت رعایت اعتدال در زندگی خاطرنشان کرد: عارفی که بر کناره می‌رود عرفانش ناقص است. از میانه جامعه به حوزه وحدت و از وحدت به کثرت رفتن وضع مطلوب عارف است. عارف به سمت حل مشکلات جامعه می‌رود یعنی عارف به سمت تولید و کار بیشتر و ثروت بیشتر می‌رود ولی می‌بخشد.

وی افزود: اگر شما بخواهید تلاش و سختی را رها کنید و به تنبلی روی بیاورید جامعه به خمودگی و سستی می‌رود ایشان با این شیوه صوفی گری ناکارامد حساسیت داشت.

نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی با بیان اینکه باید دنیاسازی دنیا گریزانه داشت، گفت: البته آقای هاشمی براساس نگاه عملگرایانه و واقع بیانه می‌گفت این مساله نمی‌شود به همین خاطر می‌گفت جامعه را باید به تلاش دعوت کنید تا به اندازه کفاف بهره مند شود و به همین خاطر استراتژی ایشان در حکومتداری به توسعه و تولید بیشتر میل پیدا می‌کرد.

وی در همین راستا ادامه داد:البته در جامعه به ویژه در حاکمان باید ساده زیستی ترویج یابد چون حاکمان هرچه ساده زیست تر باشند، درد جامعه را راحت تر تحمل و درک می‌کنند. اگر پایین آوردن سطح درد جامعه ممکن نیست می‌توان سطح تحمل را بالا آورد.

سید حسن خمینی با بیان اینکه  آقای هاشمی یک فرد معتدلی بود و شعارش اعتدال بود، عنوان کرد: البنه این مساله آرام آرام شکل گرفت. هاشمی مرد میانه روی بود. حرکت در میانه امور یعنی نه زهد ریاکارانه و نه تزویر و اسراف که این مشی اعتدال است.

این استاد حوزه با تاکید بر تمایز عدالت و اعتدال گفت: ما دو عدالت داریم؛ عدالت در تقنین  و عدالت در اجرا. نفس قانون باید عادلانه باشد اما عادلانه هم باید اجرا شود. قانون ظالمانه بدترین ظلم است چون وقتی اجرا شود ظلم نهادینه می‌شود البته حل این مساله مسیرهای خاص خودش را هم دارد. پس یک عدالت در تقنین و نوشتن و یک عدالت در اجرای قانون داریم.

وی تصریح کرد: اعتدال روش اسلام است ؛اعتدال روشی هم عادلانه و هم عاقلانه است. عاقلانه یعنی باید بیشترین منفعت را با کمترین منفعت به دست آوریم.عمده دلیل بازداشتن افراد از رفتار عاقلانه، احساسات است. کسی که عناد به احساساتش نمیزند رفتار معتدلانه ای هم ندارد. این احساسات می‌تواند ترس یا شادی یا حب فرزند و جاه و مقام باشد.
یادگار امام با بیان اینکه برای اعتدال ورزیدن باید عدالت در اجرا داشته باشیم و عقلانی تصمیم بگیریم، خاطرنشان کرد: از امتیازات هاشمی این بود که احساساتش در کنترلش بود. هاشمی فرد به شدت احساساتی بود. کافی بود با او حرفی بزنید تا اشکش در بیاید. به عبارتی، سریع البکا بود، ولی در تصمیم گیری احساساتش را دخیل نمی کرد و حتی نسبت به کسانی که به او بد کردند این رویکرد را داشت.

وی گفت: آیت الله هاشمی صبور بود، صبر هاشمی در عقلانیتش ریشه داشت چون به دنبال منفعت و هدفی بود. هدف را تعیین می‌کرد و به آن سمت می‌رفت.

وی در ادامه افزود: هاشمی چون معتدل بود با کسانی که بدی می‌کردند، بد نمی‌کرد و می‌توانست دشمن دیروز را ببخشد و حتی با آنها موتلف شود. او می‌توانست ببخشد و حتی فراموش کند.درباره تمام انسان‌هایی که شما بگویید، به خاطر سال‌های سال حشر و نشر می‌توانست حرف بزند،  نظرش را می‌گفت ولی نمی‌توانست از آنها عبور کند. او می‌توانست به افق دوردست نگاه کند و امروز را پلکانی برای فردا کند.
نوه بنیانگذار انقلاب تصریح کرد:آقای هاشمی اعتدال داشت چون عقلانیت داشت، ایشان به خوبی می دانست هدف چیست، هدف و نتیجه لازم و ملزوم یکدیگرند ، هدف قبل از نتیجه وجود دارد آقای هاشمی اعتدال هدفش بود چون به نتیجه فکر می کرد.برای رسیدن به هدف باید شخص و راهی را انتخاب کرد.بین هدف و نتیجه یک فرق اساسی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
وی گفت:اعتدال داشتن خوب است به شرط آن که بر روی آن ثبات داشت.آیت الله هاشمی آدم متعادلی است که برای رسیدن به هدف معین بهترین روش را انتخاب می کرد.به همین دلیل است که او نماد اعتدال شد.هاشمی در اعتدال ثابت قدم بود که ریشه در طبیعت وی داشت، او شجاع و دیندار بود و هیچ گاه از دایره عقل خارج نشد.
سید حسن خمینی اظهار کرد:چیزی که انسان را از عقلانیت خارج می کند خوف و طمع است ، امام حسین علیه السلام می فرماید وقتی بلا نازل می شود انسان خوف می کند.
در اعتدالتون ثبات داشته باشید مثل آقای هاشمی که در طی این سال ها ثابت کرد.گرفتار موج ها نشوید ما امروز احتیاج به اعتدال داریم اما قبل از آن ثبات لازم است.
وی افزود:آقای هاشمی عمل گرا بود، یک عمل گرا کسی است که از همه گزینه های جلوی رویش با توجه به شرایط بهترین راه را انتخاب کند.آیت الله هاشمی رفسنجانی در مجموع شاگردی است که باعث افتخار استادش بود،بالا برویم ، پایین بیابیم، بخواهیم و نخواهیم شاگرد و فخر امام است که با آن یکی ، دیگری را می شناسیم.

این استاد حوزه در همین راستا گفت:روایتی است که یکی از بزرگان مکتب نجف گفت پیامبر(ص) را دوست دارم چون علی(ع) را تربیت کرده است ، وصف حال امام و آیت الله هاشمی هم همین است.

وی یادآور شد:آقای هاشمی هیچ گاه نخواست عامل انشقاق جامعه باشد مانند امام(ره) که عامل وحدت بود، او معتقد به مردم بود و اعتقاد داشت مردم اگر باهم باشند طوفان به پا می کنند.

وی در پایان گفت: در آستانه انتخابات هستیم، بسیار باید مراقب باشیم جامعه دچار چند پارگی و چند دستگی نشود، امیدوارم این چند ماه بگذرد و جامعه به سلامت عبور کند.
کد مطلب : ۱۲۲۳۳۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.