۰

رازهای ناگفته از «شوالیه تاریکی»

تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۳۳
به گزارش عصر تعادل، پس از یک دهه همچنان بازی هیث لجر در «شوالیه تاریکی» جزو یکی از بهترین نقش آفرینی‌های تاریخ در ژانر ابرقهرمانی محسوب می‌شود. لجر که برای ایفای نقش جوکر اسکار بازیگر مکمل گرفته بود توانست جایگاه خودش در سینما را هم برای همیشه تغییر دهد و کریستوفر نولان و کریستین بیل بارها تکاپوهایش برای بازی در این نقش را مورد ستایش قرار داده‌اند.
 
رازهای ناگفته از «شوالیه تاریکی» 
 
 
در میان تمام مصاحبه‌های انجام شده حرف‌های نولان و بیل در سال ۲۰۰۸ درمورد هیث لجر که به تازگی در کتاب «۱۰۰ چیز که طرفداران بتمن پیش از مرگ باید بدانند» به قلم جوزف مک‌کیب منتشر شده نکات جدید و جذابی را در مورد این بازیگر فقید را بیان کرده است. ­­­کتابی نزدیک به یک دهه انتشار آن طول کشیده و می‌تواند دوباره بر شلعه علاقه طرفداران «شوالیه تاریکی» بدمد.

کار کردن با هیث لجر به عنوان جوکر چطور بود؟

کریستین بیل: اولین صحنه ما با هم اتاق بازجویی بود، و به نظر م او بازیگر درجه یکی است که به کاراکترش وفاداری کامل دارد و با کریس نولان به خوبی این کاراکتر را در آورده اند. حرف از دارم جدی است، ما قصد ادا و اطوار بازی نداشتیم، قانون ما این بود، به کاراکتر وارد شو و در آن بمان. من عاشق اینم. برای من خیلی جذاب است و هیث هم که دیگر این اصول را شرمسار خود کرد. حتی وقتی سر گریم بود هنوز در کاراکتر خود می‌ماند. در کل بودن در کنارش خیلی خوش می‌گذشت.

همانطور که در فیلم دیدید، بتمن شروع می‌کند به کتک زدن جوکر و بعد متوجه می‌شود که با یک دشمن معمولی طرف نیست. چون هرچه بیشتر او را می‌زند بیشتر خوشش می‌آید. خود هیث هم انگار داشت لذت می‌برد و من را تحت فشار بیشتری قرار می‌داد. من به او می‌گفتم: « می‌دانی، لازم نیست که واقعا تو را کتک بزنم، به همان خوبی می‌توان درآوردش.» و او می‌گفت: «ادامه بده، ادامه بده، بیشتر و محکم‌تر…» مثل دیوانه‌ها خودزنی می‌کرد. دیوارهای آن ست واقعی بودند و او هم خودش را واقعا به در و دیوار می‌کوبید. تعهدش به نقش حیرت‌انگیز بود. به هیچ وقت او را شخصیت کنجکاوی ندیدم. درحالیکه این رمان‌های تصویری تلاش زیادی برای هیجان‌انگیز نشان دادن او دارند.

نگران عقب ماندنت نبودی؟

نه، به هیچ وجه. دقیقا مشکل من با دیگر فیلم‌های بتمن همین نکته بوده. مخصوصا بعد از خواندن «بتمن: سال یک» نوشته‌ی فرانک میلر و بقیه‌ی رمان‌های تصویری این گونه. من از خودم پرسیدم چرا بتمن باید حوصله سربرترین شخصیت داستان باشد؟ به هیچ وجه او را شخصیت کنجکاوی ندیدم. درحالیکه این رمان‌های تصویری هم تلاش زیادی برای هیجان‌انگیز نشان دادن او دارند. به نظرم ما با «بتمن می‌‌آغازد» این حس را بدست آوردیم، اینکه او شخصیتی با جوهره است. پس من هیچ مشکلی نداشتم که او با کس دیگری مقایسه شود. چون تنها چیزی که می‌توانست به فیلم بهتری منجر شود همان بود، وقتیکه شما کاراکتر های جذاب دیگری هم داشته باشید که از راه برسند.

چه چیزی در شخصیت جوکر هیث لجر تاثیرگذاشت؟
 
کریستوفر نولان: جانی راتن و سید ویشز مؤثران پانکی بودند که ما درباره‌شان صحبت کردیم. ما همینطور درباره‌ی کاراکتر الکس در «پرتقال کوکی» صحبت کردیم. الکس هم در کتاب و هم در فیلم شخصیت بسیار آنارشیستی است و از کاریزمای خاصی هم برخوردار است. ما درباره‌ی تاثیرات متفاوتی صحبت کردیم. او درباره‌ی چیزهای دیگری که می‌توانستند تاثیر بگذارد صحبت می‌کرد مثلا عروسک‌های سخن گو.
 
این که چگونه حرف می‌زنند و چگونه حرکت می‌کنند. ایده‌های منحصر به فرد دیگری هم بود که تا زمانی که توانستم اجرای هیث لجر را برای اولین بار به چشم ببینم نمی‌دانستم چیست. اینکه چطور کاراکتر حرکت می‌کند، ژست می‌گیرد و صحبت می‌کند. نکته‌ی دیگر صدای بی‌نظیر و غیر قابل پیش‌بینی‌اش بود. دامنه‌ی صدا در پایین ترین و بالاترین گام‌ها خیلی تاثیرگذار است. و زمانی که صدا را تغییر می‌دهد کاملا غیر قابل پیش‌بینی است.

کاری که با زبانش انجام می‌داد… که لب پایینش را با زبانش می‌پوشاند من این کار را پیش از این دیده بودم و بعد از چند هفته فیلمبرداری متوجه شدم که او این کار را به عنوان بخشی از کاراکتر انجام می‌داد. لجر توانسته بود به تعادل جذابی برسد و کاراکتر به خوبی ویرایش شده است، چیزی که درباره‌ی تمام ویژگی‌ها و بخش‌ها و نکات بازی‌اش دوست دارم این است که همه‌شان ریشه در خود کاراکتر دارند و از خود شخصیت آمده‌اند. از نوع ویژگی‌هایی نیست که خود بازیگر به آن اضافه  کرده باشد. من آن‌ها را به عنوان بخشی که از ذات خود انسان می‌آید می‌دانم.

تو پیش از این به این نکته اشاره کردی که طرفدار کامیک بوک‌ها نبوده‌ای. چه چیزی تو را به «شوالیه تاریکی» علاقه‌مند کرد؟
 
هیث لجر: آره به این دلیل هرگز علاقه مند نبودم که در خانه‌ای که همه در آن دختر بودند بزرگ شدم. برای همین کامیک‌های بتمن خیلی کمی بود که که بتوانم بخوانم. بیشتر آرکی می‌توانستی پیدا کنی تا بتمن. پس احتمالا این تنها دلیل است که که بتمن نخوانده‌انم. اما من بتمن آغاز می‌کند را خیلی دوست داشتم.
 
قبلا هم گفتم اگر تیم برتون «شوالیه‌ تاریکی» را می‌ساخت و از من می‌خواست که جوکر را بازی کنم قطعا قبول نمی‌کردم چون فقط صرف این که بخواهی سعی کنی به کاری که جک نیکلسون در بتمن تیم برتون انجام داده دست بزنی مرتکب یک جرم شده‌ای. زمانی که کریس به سراغم آمد، می‌دانستم که کریس چگونه کار می‌کند. او جهان برای من آماده کرده بود. من جهانی را که قرار است در آن بازی کنم حس کردم و دیدم. همینطور من گاهی ایده‌هایی داشتم که فهمیدیم دقیقا همان چیزهایی است که کریس می‌خواهد. نشستیم ایده‌ها را رد و بدل کردیم و فهمیدیم که مشابه است. پس همان کار را انجام دادیم.
کد مطلب : ۱۳۳۸۵۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.