۰

آفت اقتصاد کشورهای در حال توسعه فراز و فرودهای شدید رشد است

تاریخ انتشار
جمعه ۳ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۳۴
به گزارش عصر تعادل، جعفر خیرخواهان در نشست هفتگی دین و اقتصاد اظهار کرد: در اقتصاد نو کلاسیک روی قیمت‌ها تاکید فراوانی شده و گفته می‌شود که اگر قیمت‌ها درست شود، همه مسائل اقتصادی حل می‌شوند. این موضوعی است که بانک جهانی نیز یک دوره آن را تبلیغ کرد. ولی این موضوع به جنبه سیاسی اصلاحات توجه نداشت و بررسی نمی‌کرد که منافع چه گروه‌هایی با این اصلاحات به خطر خواهد افتاد.
خیرخواهان با معرفی دو کتاب "چرا کشورها شکست می‌خورند" و "سیاست، اقتصاد و مسائل توسعه در سایه خشونت" گفت: در دو کتاب تلاش شده به این سوال پاسخ داده شود که مشکلات اقتصادی کشورها در دو کشور در حال توسعه وتوسعه‌یافته چگونه حل می‌شود. این دو کتاب مطرح کرده‌اند که تاریخ و نهادها مهم هستند و باید ابتدا نهادها را درست کنیم که حکمرانی خوب محقق شود. حاکمیت قانون و پاسخگویی صورت بگیرد و البته به این نکته نیز توجه شده که تغییرات مستلزم ایجاد تغییر در نگرش افراد است که آن نیز به راحتی محقق نمی‌شود؛ در نتیجه نمی‌توان انتظار تحولات عمده‌ای در کوتاه‌مدت داشت.
به گفته او نورث در کتاب خشونت و نظم اجتماعی تغییرات در کشورهای مختلف را بررسی کرده و می‌گوید: باید وارد چانه‌زنی با سیاسیون شد و ابتدا درباره مسائلی که بر سر آنها اجماع وجود دارد توافقات صورت گرفته و روند اصلاح آغاز شود تا به تدریج یاد بگیریم دیگران را هم به این مسیر وارد کنیم. شاید در این نکته این موضوع قابل توجه باشد که گفته می‌شود کسانی که تاریخ خود را فراموش می‌کنند محکوم به تکرارند ولی برخی هم هستند که از تاریخ درس گرفته‌اند.
خیرخواهان مطرح کرد: کشور نروژ را در نظر بگیرید. این کشور نفت را چند سال دیرتر از کشورهای اوپک کشف کرد و توانست با توجه به تجربه بیماری هلندی چیزی با عنوان صندوق توسعه ایجاد کند که به موجب آن نفت در اقتصاد کشورش اختلالی ایجاد نکند و جالب است که بدانید خود کشور هلند که بیماری هلندی از آنجا شکل گرفت، توانست از این بیماری فرار کند. این موضوع نشان می‌دهد که با گرفتن برخی از تجربه‌ها را می‌توان مشکلات پیش روی اقتصاد را مدیریت کرد.
او درباره کتاب‌ چرا ملت‌ها شکست می‌خورند، گفت: این کتاب عمدتا فضای ناامیدکننده‌ای ایجاد می‌کند. مبنی بر اینکه با توجه به تاریخ و نهادهایی که داریم امکان اصلاح اندک است. این کتاب نهادها را به دو دسته نهادهای بهره‌کش در کشورهای جهان سوم و نهادهای فراگیر در کشورهای پیشرفت تقسیم کرده است. در این کتاب گفته شده در کشورهای جهان سوم نهادهای بهره‌کش عملکرد بد اقتصادی دارند که به نفع اقلیت است و تعادل بد سیاسی وجود دارد در حالی که در نهادهای فراگیر که در کشورهای پیشرفته وجود دارد، حقوق مالکیت محترم است و افراد حقوق برابر دارند.
خیرخواهان درباره این کتاب چنین توضیح داد: چرا ملت‌ها شکست می‌خورند، کمتر نکته امیدوارکننده‌ای دارد و می‌گوید به سختی می‌توان تغییراتی در کشورهای با نهادهای بهره‌کش ایجاد کرد. ولی این کتاب تاکید هم می‌کند بهتر است به جای میراث بد گذشته، افراد تاریخ خوبی را برای خود دست و پا کنند که به نظر من چنین چیزی عملی نیست چون شانس چندانی ندارند و البته این کتاب تاکید می‌کند که شاید در بزنگاه‌های تاریخی اتفاق خاصی بیفتد که بتوان مسیر را تغییر داد ولی به طور کلی بسیار نگاه منفعلانه‌ای نسبت به تغییر در کشورهای در حال توسعه دارد.
او ادامه داد: ولی کتاب سیاست، اقتصاد و مسائل توسعه در سایه خشونت نگاه دیگری دارد. در واقع همان طور که آمارتیاسن از اقدامات توسعه بر آزادی اهمیت زیادی می‌گذارد، نورث بر امنیت اهمیت گذاشته و می‌گوید خشونت و بی‌ثباتی سیاسی می‌تواند سم توسعه سیاسی و اقتصادی باشد.
این اقتصاددان در توضیح بیشتر کتاب چنین توضیح داد: از نظر کتاب در سایه خشونت در کشورهای در حال توسعه، رانت خوب و بد داریم. رانت خوب جلوی خشونت را می‌گیرد و کمک می‌کند که به هرج و مرج نرسیم. در این کتاب تاکید می‌شود که در ۲۰۰ سال گذشته جهان نسبت به سال‌های قبل آن متحول شده است، همچنان که قبل از ۲۰۰ سال گذشته کشورها همه در حال توسعه بودند ولی بعد از آن می‌بینیم که کشورها به دو دسته در حال توسعه و توسعه یافته که این کتاب آنها را کشورهایی با دسترسی محدود و دسترسی باز می‌شناسد، تقسیم شدند.
به گفته او در کشورهایی با دسترسی باز این افراد نیستند که تعیین می‌کنند بلکه این سازمان‌ها و قوانین هستند که اهمیت دارند ولی در کشورهای با دسترسی محدود زد و بند حاکم است و افراد باید بر سر مسائل با هم به توافق برسند در نتیجه دنیای افراد در این دو کشور متفاوت است. همچنین این کتاب توضیح می‌دهد که در کشورهای در حال توسعه که انسان ها با یکدیگر برابر نیستند و گویی خون برخی رنگین‌تر است.
او با آوردن مثال عربستان در این زمینه گفت: مثلا اصلاحاتی که عربستان از آنها دم میزند شوخی است و باز منافع اقلیتی در آنجا اولویت دارد. به طور کلی مشکل کشورهای جهان سوم این است که ناامنی و ابهام اجازه سرمایه‌گذاری نمی‌دهد و نمی‌توان نسبت به تغییر اصلاح‌طلبانه در آنها خوشبین بود.  
خیرخواهان همچنین اظهار کرد: کشورهای در حال توسعه شکننده‌اند و هر آن احتمال برخی اتفاقات مانند کودتا در آنها وجود دارد هر چند که در همین کشورها نظام‌های پایه هم وجود دارند که امنیتی بیشتر دارند و امیدواری وجود دارد که به سمت کشورهای توسعه یافته حرکت کنند. از جمله این کشورها در جهان می‌توان به شیلی اشاره کرد و البته سه شرط آستانه‌ای وجود دارد که اگر این سه شرط رعایت شود، آنها به سمت کشورهای توسعه یافته خواهند رفت.
به گفته وی این سه شرط عبارتند از حاکمیت قانون برای فرا دستان، ایجاد سازمان‌های دائمی عمومی و خصوصی و کنترل نظامیان. اگر سیاستمداران بتوانند قدرت نظامی را کنترل کنند می‌توان به آینده کشور امیدوار بود.
او در پایان سخنانش تاکید کرد: نکته محوری کتاب نورث این است که کشورهای با دسترسی باز یا پیشرفته از رشد مداوم و پیوسته برخوردارند در حالی که در کشورهای در حال توسعه رشد فرود و فراز دارد مثلا در حالی در آمریکا طی ۲۰۰ سال رشد اقتصادی سالانه حدود دو درصد بوده است که در کشورهای در حال توسعه‌ای مثل ایران ناگهان در دهه ۴۰ با رشد چشمگیری روبرو شده‌ایم ولی در دهه ۵۰ سقوط کرده‌ایم این وضعیت اقتصاد ما را دچار مشکل کرده است.
کد مطلب : ۱۳۶۸۸۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.