۰

خریداران سکه‌های حراجی، معمولا ضرر می‌کنند

تاریخ انتشار
شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۰۱
به گزارش عصرتعادل، قیمت سکه در هفته‌های گذشته به‌طور دائم در حال افزایش بوده و باوجود تلاش و اظهارات دولت مبنی‌بر کنترل تورم و ایجاد ثبات در بازار، قیمت آن هرروز بالاتر می‌رود؛ به‌گونه‌ای که درنهایت سیاست‌گذاری‌ها به این سمت رفت که شاهد عرضه سکه در بانک کارگشایی باشیم.
 
به این ترتیب، این حراج برحسب دستور بانک مرکزی و برای جلوگیری از حبابی‌شدن بازار سکه از طریق بانک کارگشایی عملیاتی شده و سکه‌ها دربسته‌های ۲۰تایی و بدون محدودیت خرید به متقاضیان عرضه شد تا در مرحله نخست عرضه، بدون فروش ربع‌سکه حراج آغاز شده و حراج سکه‌های نیم و تمام بهار آزادی تا زمان اعلام بانک مرکزی ادامه یابد؛ البته این تجربه در نظام بانکداری ایران تصمیم جدیدی نبوده و حتی در سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱و در آشفتگی بازار سکه و ارز و افزایش قیمت‌ها نیز محمود بهمنی، رئیس‌کل بانک مرکزی دولت دهم، فرمان عرضه سکه‌ در بانک‌ها را صادر کرد. در آن دوران حتی اقشار مختلف جامعه برای گرفتن سکه شب‌ها تا صبح پشت درهای بانک‌ها منتظر می‌ماندند، اما درباره عرضه این‌بار سکه در بانک‌ با منصور نامداری‌زندی، عضو هیئت‌مدیره اتحادیه تولیدکنندگان ‌و ‌صادرکنندگان طلا، گفت‌وگو کرده‌ایم.
 
از دیدگاه شما عرضه سکه در بانک چه تاثیری در بازار این روزهای سکه برجای خواهد گذاشت؟
 
 
اگر قرار باشد که قیمت سکه را کنترل کنیم، لازم است تصمیمی جدی و اساسی دراین‌باره گرفته شود؛ زیرا این‌که بانک کارگشایی به عرضه سکه بپردازد و سکه را با قیمتی حدود 20 تا 30 هزار تومان ارزان‌تر ارائه و پس از چند روز این موضوع در بازار موجبات افزایش صدهزارتومانی قیمت را فراهم کند، جز آن‌که مردم در بازار دچار دوگانگی شوند نتیجه‌ای نخواهد داشت.
 
 
یعنی خلاف برخی فعالان بازار طلا که از آثار مثبت اجرای این طرح می‌گویند باور شما بر این است که اجرای این طرح‌ها مثبت ارزیابی نمی‌شود؟
 
 
در شرایط رکود این‌گونه طرح‌ها موجب می‌شود مردمی که تا چند ماه پیش سرمایه خود را در بانک‌ها گذاشته بودند تا سودی بدون دغدغه به دست ‌آوردند، پس از کاهش سود سپرده‌های بانکی سرمایه خود را به بازارهایی مانند سکه و ارز منتقل کنند، اما درنهایت شرکت در این حراجی‌ها موجب می‌شود مردم با مشکلات متعددی مواجه شوند، درحالی‌که منطقی است که بانک مرکزی با انجام مطالعات کارشناسی، این سکه را به صرافی‌های کشور که سال‌هاست در حال فعالیت هستند و ثابت کرده‌اند کار خود را به‌درستی انجام می‌دهند تزریق کند تا اگر در بازار هیجانی ایجاد شده یا شاهد حباب و نوسانی هستیم این داستان کنترل شود.
 
اگر قیمت سکه بالا می‌رود، نیاز است بانک مرکزی عرضه سکه را افزایش دهد و سیاست‌های کاهش قیمت را اعمال کند، اما این‌که بخواهیم با اختلافی اندک سکه را در بانکی خاص واگذار کنیم، نوعی بازار سیاه ایجاد می‌شود و تغییری اساسی و مثبت در این بازار به وجود نمی‌آید. سکه از خارج وارد نمی‌شود، ما طلا را در بازار داریم و ضرب سکه هم برای بانک مرکزی کار دشواری محسوب نمی‌شود و هزینه‌ای ندارد که به ایجاد حباب 300 تا 400 تومانی در بازار منجر شود.
 
 
پس درنهایت با این شیوه حباب سکه نمی‌ترکد؟
 
 
بانک مرکزی می‌تواند با سیاست‌گذاری درست در مدتی حتی کمتر از چهار تا پنج‌ماه حباب سکه را بترکاند. در دوره‌های گذشته نیز حتی در مقاطع حساسی مانند شب عید اعلام می‌شد توان کنترل بازار و ترکاندن حباب وجود دارد و با ارائه به‌اندازه سکه در بازار می‌توان شرایط را کنترل کرد. گرچه قیمت طلا تابع قیمت‌های جهانی است و نمی‌توان با افزایش قیمت شمش طلا مبارزه کرد، در بخش‌هایی مانند بازار سکه و ارز به‌خوبی می‌توان به کنترل بازار پرداخت.
 
 
فکر می‌کنید در شرایط فعلی دلیل اصلی ایجاد چنین آشفته‌بازاری چه می‌تواند باشد؟
 
 
زمانی‌که مردم به دریافت سود‌های بانکی عادت کرده‌اند وقتی به‌یکباره این سودها کاهش پیدا می‌کند، طبیعی است سرمایه مردم به بازارهای دیگر منتقل شود، درحالی‌که حالت درست و منطقی آن است که این سرمایه‌ها وارد بخش تولید شوند. درواقع به‌جای ایجاد نوسان در نرخ سکه و ارز اگر روی بحث تولید و رونق آن تمرکز شود، شرایطی به‌مراتب بهتر در انتظار مردم و سرمایه‌های آن‌ها خواهد بود.
 
 
اما شما فکر می‌کنید خریداران واقعی این سکه‌ها مردم هستند؟ صحبت‌های متعددی مطرح‌ شده و این‌گونه برداشت می‌شود که هر بار هنگام حراج سکه عده‌ای از فعالان بازار سکه به خرید پرداخته و یکباره کل موجودی را به شیوه‌ای از آن خود می‌کنند.
 
 
تجربه گویای آن است که وقتی این سکه‌ها عرضه می‌شوند افرادی که خرید کرده‌اند مجبور شده آن‌ها را با مقداری تخفیف به صرافی‌ها بفروشند. در چنین شرایطی، طبیعی است صرافی‌ها و فعالان این بازار علاقه چندانی برای ورود به این عرصه ندارند، در دوره قبل نیز فعالان این کار را نکردند؛ چراکه آن‌ها از نوسان بازار خبر دارند و می‌دانند به‌عنوان‌ مثال، قیمت سکه در مقطعی به یک‌میلیون و 200 هزار تومان می‌رسد، اما بانک کارگشایی آن را به قیمت یک‌میلیون و 180هزار تومان واگذار می‌کند و پس از مدتی کوتاه، قیمت سکه به یک‌میلیون و صدهزار تومان رسیده و همه متضرر می‌شوند. در چنین شرایطی، طبیعی است یک کاسب سرمایه خود را وارد چنین فضایی نمی‌کند؛ البته ممکن است عده‌ای هم این کار را انجام دهند، اما به‌گمان بنده بیشتر افراد عادی این کار را انجام می‌دهند و معمولا کسانی که ضرر هم می‌کنند؛ چراکه از دید فعالان بازار این‌گونه خرید چندان خوش‌آتیه نیست.
 
 
شما بر ناکارآمدی این شیوه تاکید دارید، اما برخی از فعالان صنفی از اثرگذاری بالای این شیوه خبر داده و به تعریف از مزایای اجرای چنین طرح‌هایی می‌پردازند. به نظر می‌رسد این شیوه‌ به سود بردن عده‌ای خاص منجر می‌شود.
 
 
اگر زمانی‌که تقاضای سکه بالا می‌رود بانک مرکزی میزان عرضه را متناسب با تقاضا افزایش دهد به نوعی بازار تنظیم خواهد شد. در هر صورت، تنظیم بازار سکه وظیفه بانک مرکزی است و به نظر می‌رسد به‌راحتی امکان کنترل این بازار وجود دارد.
 
 
از نظر شما، در اقتصاد جهانی این نوع رفتارها تا چه اندازه منطقی به‌نظر می‌رسد؟
 
 
به هرحال، وجود نوسان در بازار امری طبیعی و اجتناب‌ناپذیر است، اما این نوسان در حد یک تا دو درصد منطقی است و اگر یکباره در یک بازه کوتاه زمانی نرخ نوسان به 10 تا 20درصد برسد، می‌توان گفت سیاست‌گذاری مناسبی در این زمینه نداشته‌ایم و این شرایط محصول مدیریت‌نکردن بازار است. اکنون در دنیا شاید این‌گونه برخوردها تنها در کشورهایی که به‌مراتب عقب‌تر از ما هستند دیده شود و حتی کشوری مانند ترکیه هم این‌گونه برخورد نکند.
کد مطلب : ۱۳۷۳۳۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.