چطور میتوان جلوی رشد قیمتها در بازارها ایستاد؟
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۳۶
چالشها و مسایل اقتصاد ایران موضوع جدیدی نیست و ریشه در دهها سال وابستگی بودجه به نفت، فزونی هزینهها و درآمدها، عدم شفافیت مالی، کیفیت حکمرانی، انحصارات، درونگرایی اقتصاد، بیانضباطی مالی، عدم استقلال بانک مرکزی و نظایر آن دارد.
شاید بیربط نباشد که ادعا کنیم صورت مساله بسیاری از چالشهای اساسی اقتصاد ایران از ابتدای دهه 50 تاکنون ثابت بوده و تغییری نکرده است. تنها در برخی دورهها مانند دولتهای نهم و دهم، مشکلات و چالشهای جدید به چالشهای موجود اضافه شده است. اما آنچه باعث شده که امروز اقتصاد کشور در وضعیتی خاص قرار گیرد، همزمانی و پیچیدگی چالشها و تقارن آن با تشدید تحریمهای بینالمللی است.
اقتصاد کشور دچار شرایط پیچیدهای شده است و بدین جهت شرایط اقتصاد را میتوان شرایط خاص تلقی کرد. در مواردی، برخی چالشها ریشه در حل مسایلی دارد که خود منوط به حل مساله اول است. در برخی موارد، برخی چالشها نیز ریشه مساله، معلول یک ریشه و علت دیگر است و آن علت نیز ریشه در چالشهای دیگر دارد.
حجم نقدینگی چقدر است؟
در شرایط فعلی اقتصاد ایران حجم نقدینگی به بیش از 1500 هزار میلیارد تومان رسیده است که 1300 هزار میلیارد آن سپردههای بانکی است. در اقتصاد ایران ابزار یا داراییهای مالی محدودی وجود دارد و یکی از امنترین داراییهای مالی، سپردههای بانکی است. همین موضوع باعث شده است تقاضا برای خرید سپردههای بانکی افزایش یابد. بانکها نیز با ارائه این محصول به این تقاضا پاسخ میدهند. بنابراین بخشی از افزایش نقدینگی در نتیجه نبود دارایی مالی جانشین در اقتصاد ایران است.
افزایش نرخ سود سپردهها ناشی از مشکلات ترازنامهای بانکها، به افزایش نقدینگی منجر میشود. در حالی که به بخش واقعی اقتصاد کمکی نمیکند. این مورد اخیر در نتیجه ضعف نظارتی بانک مرکزی ایجاد شده است و اکنون به تهدیدی برای ثابت مالی کل اقتصاد تبدیل شده است.
بزرگترین تهدید ادامه روند موجود، بیثباتی نظام بانکی و تورم بسیار بالا است. اگر اعتماد عمومی نسبت به بانکها سلب شود، آنها نسبت به خارج کردن منابع خود اقدام میکنند و این کابوس هر بانکی در هر وضعیتی و در هر کشوری است، چراکه بدون تردید منجر به ورشکستگی بانکها میشود. همان شرایطی که برای موسسات مالی غیرمجازی چون میزان و ثامن الحج اتفاق افتاد. اگر بانک مرکزی نیز بخواهد از ورشکستگی بانکها جلوگیری کند، باید منابع زیادی را به اقتصاد تزریق کند که عملا منجر به تورم بسیر بالا میشود.
شاید بیربط نباشد که ادعا کنیم صورت مساله بسیاری از چالشهای اساسی اقتصاد ایران از ابتدای دهه 50 تاکنون ثابت بوده و تغییری نکرده است. تنها در برخی دورهها مانند دولتهای نهم و دهم، مشکلات و چالشهای جدید به چالشهای موجود اضافه شده است. اما آنچه باعث شده که امروز اقتصاد کشور در وضعیتی خاص قرار گیرد، همزمانی و پیچیدگی چالشها و تقارن آن با تشدید تحریمهای بینالمللی است.
اقتصاد کشور دچار شرایط پیچیدهای شده است و بدین جهت شرایط اقتصاد را میتوان شرایط خاص تلقی کرد. در مواردی، برخی چالشها ریشه در حل مسایلی دارد که خود منوط به حل مساله اول است. در برخی موارد، برخی چالشها نیز ریشه مساله، معلول یک ریشه و علت دیگر است و آن علت نیز ریشه در چالشهای دیگر دارد.
حجم نقدینگی چقدر است؟
در شرایط فعلی اقتصاد ایران حجم نقدینگی به بیش از 1500 هزار میلیارد تومان رسیده است که 1300 هزار میلیارد آن سپردههای بانکی است. در اقتصاد ایران ابزار یا داراییهای مالی محدودی وجود دارد و یکی از امنترین داراییهای مالی، سپردههای بانکی است. همین موضوع باعث شده است تقاضا برای خرید سپردههای بانکی افزایش یابد. بانکها نیز با ارائه این محصول به این تقاضا پاسخ میدهند. بنابراین بخشی از افزایش نقدینگی در نتیجه نبود دارایی مالی جانشین در اقتصاد ایران است.
افزایش نرخ سود سپردهها ناشی از مشکلات ترازنامهای بانکها، به افزایش نقدینگی منجر میشود. در حالی که به بخش واقعی اقتصاد کمکی نمیکند. این مورد اخیر در نتیجه ضعف نظارتی بانک مرکزی ایجاد شده است و اکنون به تهدیدی برای ثابت مالی کل اقتصاد تبدیل شده است.
بزرگترین تهدید ادامه روند موجود، بیثباتی نظام بانکی و تورم بسیار بالا است. اگر اعتماد عمومی نسبت به بانکها سلب شود، آنها نسبت به خارج کردن منابع خود اقدام میکنند و این کابوس هر بانکی در هر وضعیتی و در هر کشوری است، چراکه بدون تردید منجر به ورشکستگی بانکها میشود. همان شرایطی که برای موسسات مالی غیرمجازی چون میزان و ثامن الحج اتفاق افتاد. اگر بانک مرکزی نیز بخواهد از ورشکستگی بانکها جلوگیری کند، باید منابع زیادی را به اقتصاد تزریق کند که عملا منجر به تورم بسیر بالا میشود.