۰

پدیده هولناک «گم شدن کودکان کار» ادامه دارد

تاریخ انتشار
دوشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۵
پدیده هولناک «گم شدن کودکان کار» ادامه دارد
تابستان امسال، هفتمین سالی است که از گم شدن احمد می‌گذرد. همان کودک واکسی خیابان هاشمی که اغلب اهالی این خیابان هنوز هم فراموشش نکرده‌اند. واکس می‌زد تا خرج خانواده‌اش را دربیاورد. از صبح تا شب . شاید بی هیچ توقفی... پسرک، ده ساله بود که یکباره از گوشه بساطش ناپدید شد. پلیس هم نتوانست پیدایش کند. تازه بعد از گذشت هفت ماه، عکسی از تصویر احمد منتشر کردند که اگر کسی از او سراغ دارد به خانواده‌اش اطلاع دهد. دیر شده بود. خیلی دیر.. هنوز از احمد خبری نیست. چنان که از دخترک گمشده ساکن حاشیه شهر هرگز خبری نشد. رفته بود به کوره‌های آجرپزی سر بزند که ناپدید شد. رفت و هنوز هم این قصه تکرار می‌شود برای کودکانی که در این شهر پرهیاهو به حال خود رها شده‌اند. شاید خیلی بیشتر از قبل.. «این گم شدن‌ها عادی نیست. بچه‌هایی که هر روز در مترو، چهارراه‌ها و حاشیه شهرها می‌بینمشان، به یک باره ناپدید می‌شوند. وقتی برمی‌گردند پر از آسیبند. اگر لب باز کنند و به زحمت توان سخن گفتن بیابند، برایتان از آزارها می‌گویند. از تعرضات متعددی جنسی که گاهی با زور و تهدید همراه است و گاه با تشویق و تطمیع» اینها روایت هادی شریعتی فعال حقوق کودک از پدیده گم شدن کودکان کار است. موضوعی که گرچه شاید برخی از ما اتفاقی با آن برخورد کرده‌ایم، اما شاید کمتر از خودمان پرسیده‌ایم، در این شهر شلوغ با برج‌هایی که هر روز بلندتر می‌شوند، سایه این کودکان در کدام کوچه بن بست ناپدید می‌شود.
فصل گم شدن‌های گاه و بی‌گاه!
برای خیلی از کودکانی که درس می‌خوانند، تابستان فصل فراغت از تحصیل و سفرهای دلچسب تابستانه است. فصل خواب‌های طولانی و استراحت کردن‌های بی حساب. اما برای کودکی که برای تامین مخارج خانواده‌اش کار می‌کند، تابستان شروع فصل تازه‌ای از کار است. تعداد کودکانی که به هر دلیلی به چرخه کار اضافه می‌شوند در این فصل بیشتر می‌شود و آسیب‌هایی که آنها را تهدید می‌کند نیز، شکل تازه‌ای به خود می‌گیرد. با این‌همه اغلب می‌شنویم که در روزهای پایانی تابستان، بی توجه به تمام این آسیب‌ها، یک خبر بیش از همه سروصدا می‌کند و آن، خبر دستگیری و جمع آوری کودکان کار است. سازمان‌ها و نهادهای درگیر با موضوع، بی توجه به آسیب‌هایی که کودک در طول مدت کارش متحمل شده، تنها به حذف فیزیکی او از خیابان می اندیشند و به باور خودشان زیبایی شهر را در خالی بودن آن از وجود این کودکان جستجو می‌کنند. یکی از موضوعاتی که با وجود دامنه‌دار شدنش کمتر مورد توجه مردم،رسانه‌ها و نهادهای اجتماعی قرار گرفته، موضوع گم شدن کودکان کار است. اتفاقی که به گفته یک فعال حقوق کودک، به دلیل جذب تعداد بیشتری از کودکان در بازار کار در فصل تابستان بیش از پیش قابل بررسی است. به باور او هرچقدر جمعیت کودکانی که جذب بازار کار می‌شوند زیاد شود ، مشکلات و آسیب های حول این کودکان نیز بیشتر می‌شود.
هادی شریعتی، فعال حقوق کودک و نایب ریس انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به گزارش‌های متعدد در خصوص گم شدن کودکان کار که به برخی از واحدهای مددکاری ارجاع می‌شوند، ریشه این اتفاق را در آسیب های مهار نشده شهرهای پرآسیبی، چون تهران می‌بیند. او معتقد است گرچه زمینه کار کودک در اغلب موارد به فقر و نابرابری در جامعه برمی‌گردد ، اما با وجود این پس زمینه مشابه، مشکلات و آسیب‌هایی که کودکان کار را تهدید می‌کند با توجه به موقعیت و فضای جغرافیایی که در آن کار می‌کنند، متفاوت است. او به خبرآنلاین می‌گوید: «زمینه‌های کار کودک تقریبا بین همه کودکانی که جذب بازار کار می‌شوند، یکی است اما در زمینه چالش‌ها و آسیب‌ها تفاوت‌هایی بین کودکان کار شهرستانها با کودکانی که در تهران کار می‌کنند، وجود دارد.»
شریعتی ادامه می‌دهد: «یکی از مشکلاتی که کودکان کار شهرستانی با آن مواجه‌اند، دیده نشدن است. خیلی از آنها جذب فعالیت‌های خانوادگی و بعضا سنتی می‌شوند و کارشان به نوعی در ساختار و چرخه اقتصادی خانواده هضم می‌شود. در واقع خیلی از جنبه‌های کار در شهرستان‌ها پنهان است. از طرفی تعداد سازمان‌های مدنی که در حوزه کودکان فعالیت می‌کنند در شهرستانها کمتر است ، آن تعدادی هم که فعالیت می‌کنند امکان اینکه از همه مشکلات و آسیب‌های کودکان باخبر باشند را ندارند. اما در تهران موضوع جنبه‌های دیگری دارد. انگار که هر چه شهرنشینی و مدرنیته بیشتر شود، آسیب ها و مشکلات هم پیچیده‌تر می‌شود. 
همیشه زور و تهدید در کار نیست.»
کد مطلب : ۱۴۱۰۸۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.