۰

تازه عروس به دلیل قتل همسر خود محاکمه شد

تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۱
سال ۹۵ زن جوانی به نام سهیلا با کلانتری زیباشهر تماس گرفت و از مرگ همسر ۳۱ ساله اش به نام رضا خبر داد. مأموران به خانه این زن رفتند در گوشه حیاط با جنازه خونین رضا روبه‌رو شدند. سهیلا می گفت همسرش خودش را از طبقه نهم ساختمان به پایین پرت کرده و جان سپرده است.
جنازه به پزشکی قانونی منتقل شد و سهیلا تحت بازجویی قرار گرفت. در حالی که این زن مدعی بود همسر بیمارش خودکشی کرده است پدر و مادر رضا از عروسشان شکایت و وی را عامل قتل پسرشان معرفی کردند.
به این ترتیب سهیلا که با قرار وثیقه آزاد بود دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربانزاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
محاکمه تازه عروس به خاطر پرت کردن شوهر از طبقه نهم ساختمان / عکس
در این جلسه پدر و مادر رضا برای عروسشان حکم قصاص خواستند. سپس سهیلا ۳۲ ساله پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: شوهرم از بیماری فیبرومیالژیا که یک سندروم دردناک اسکلتی است رنج می برد. او یک هفته در بیمارستان بستری بود و من و خواهرشوهرم که پزشک است کارهای مربوط به او را انجام می دادیم. یک هفته تمام بالای سر همسرم در بیمارستان بودم و حتی یک ساعت هم نخوابیدم.
همان روز همسرم از بیمارستان مرخص شده و قرار بود پدر و مادرش از ارومیه به خانه مان بیایند. به همین خاطر خواهر شوهرم و همسرش دنبال آنها رفتند و من و همسرم در خانه تنها بودیم. رضا درد داشت و مدام بی قراری می کرد. او چندبار برای برداشتن سیگار از داخل ماشینش به پارکینگ رفت و بازگشت. سعی کردم او را آرام کنم اما دردش زیاد بود.

وی ادامه داد: ساعت حدود ۱۲ شب بود که از شدت خستگی خوابم برد اما حدود ساعت سه از خواب بیدار شدم و متوجه شدم همسرم در خانه نیست .من همه جا را دنبال او گشتم و به پارکینگ رفتم تا از سرایدار آپارتمان سراغ همسرم را بگیرم ولی در گوشه حیاط با پیکر خونین رضا رو به رو شدم.همسرم خودکشی کرده و خودش را از طبقه نهم به پایین پرت کرده بود.
این زن درباره زندگی مشترک با همسرش به قضات دادگاه گفت: من و همسرم هر دو در دارالترجمه خواهر شوهرم کار می کردیم که با هم آشنا شدیم.من از رضا یکسال بزرگتر بودم ولی با هم ازدواج کردیم و زندگی خوبی داشتیم. ما در سه سال و نیم زندگی مشترک هیچ مشکلی با هم نداشتیم ما وقتی همسرم خودش را کشت و پدر و مادرش سر رسیدند مرا مقصر دانستند. آنها می گفتند نباید آن شب می خوابیدم و باید تمام وقت مراقب همسرم بودم. هر چه گفتم خسته بودم و بی اراده خوابم برده بود قبول نکردند. بعد از فوت همسرش مهریه ام را که ۱۱۰ سکه بود طلب کردم اما همین ماجرا باعث شد خانواده همسرم از من کینه به دل بگیرد و به اتهام قتل علیه من شکایت کنند .

وی ادامه داد: من حتی مهریه ام را هم نگرفته ام و فقط 50 میلیونی که بابت رهن خانه به صاحب خانه پرداخت کرده بودیم نصیبم شده است. من قسم می خورم بی گناهم و در مرگ همسرم دستی نداشتم.
 
کد مطلب : ۱۴۱۸۵۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.