مناظره ۲ اقتصاددان در خصوص روش هاي کنترل نقدینگی
تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۷
ایران ونزوئلا خواهد شد؟ راههای کنترل نقدینگی چیست؟ ایران دچار ابرتورم میشود؟ و ... اینها سئوالاتی است که با حضور محمدقلی یوسفی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی و کامران ندری، عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی به بحث گذاشته شد. هر چند چشمانداز پیش روی برای کامران ندری تفاوتهای فراوانی با آنچه محمدقلی یوسفی ترسیم میکرد داشت اما هر دو بر این اعتقاد بودند که وضعیت اقتصاد ایران غیر عادی است.
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح مناظره خبرگزاری خبرآنلاین میان محمدقلی یوسفی و کامران ندری درباره وضعیت اقتصاد کشور است.
آنچه در بازارهای ایران میگذرد، غیر عادی است ؛ از بازار طلا و سکه گرفته تا بازار مسکن و حتی اقلام مصرفی مانند پوشک. بسیاری نقدینگی سرگردان در جامعه را عامل به هم ریختگی بازارها در شرایط کنونی می دانند و قائل به این هستند که با مدیریت نقدینگی می توان از دام تورم فزاینده پیش رو جست . نظر شما در این خصوص چیست؟
ندری: مسئولیت مدیریت نقدینگی در جامعه با بانک مرکزی است. حالا لازمه عملکرد درست این سیستم چیست؟ اول باید به این نهاد قدرت و اقتدار لازم را دهید؛ بانک مرکزی کشور از آن اقتدار لازم هیچگاه برخوردار نبوده است؛ نه به لحاظ قانونی و نه در عمل، بنابراین حاکمیت برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی خود معمولا متوسل به رشد نقدینگی متوسل شده و با خلق پول و اعتبار دست به انجام امور میزنند. برای نمونه، مسکنمهر را با خلق پول و اعتبار، تامین مالی کردند و یا حتی بخشی از یارانههایی که به مردم پرداخت شد، در زمان خود با خلق پول و اعتبار توسط بانک مرکزی تامین اعتبار شد. در دوره جدید بسیاری از فعالیتهایی که بانکها در حال انجام دادن هستند نیز با خلق پول و اعتبار است؛ در حالی که ظاهرا در حال انجام فعالیتهای عمرانی هستند، اما در نهایت این فعالیت عمرانی با خلق پول و اعتبار، تامین مالی شده است.
اکنون عامل اصلی رشد نقدینگی، افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی است و ریشه مشکلات ما از ناحیه رشد بالای نقدینگی به وضعیت نامناسب بانکها و عدم توانایی بانک مرکزی در کنترل این وضیت است.
یوسفی: باید نکاتی را در اینجا اشاره کنم. نقدینگی معلول است و علت محسوب نمیشود. اینکه بگوییم نقدینگی این مشکلات را ایجاد کرده و در رسانهها تاکید میکنند که مشکل ما نقدینگی است و کسی هم نمیپرسد که نقدینگی را چه کسی آورده، زیرا از آسمان نمیآید و کارکرد مستقل خود را ندارد، بنابراین باید پرسید چه عواملی باعث افزایش نقدینگی شده است. بخشی مربوط به آن چیزی است که آقای ندری اشاره کرد؛ بانکها خلق پول میکنند، اما سوال است که چرا بانکها این کار را میکنند و باید برگردیم به ریشه مسایل، زیرا در اقتصادهایی مانند ایران که متکی به درآمد نفتی است، بخشی از نقدینگی به صورت طبیعی و ذاتی است و هرکس که آن را نادیده بگیرد، درکی از اقتصاد و شرایط ایران ندارد.
ما برای چه نفت صادر میکنیم که دلار بهدست بیاوریم که زندگی روزمره را بگذرانیم. سال به سال صادرات نفت زیاد میشود.دلاری که میگیریم در بانک مرکزی معادل آن باید ریال وجود داشته باشد که یعنی نقدینگی، بنابراین در کشورهای نفتخیز مثل ایران وجود نقدینگی یک امری طبیعی است و مساله اساسی این است که نقدینگی باید به سمت تولید مولد، بخشهای تولیدی و اشتغال برود و رفاه جامعه افزایش یابد و باعث شود رونق اقتصادی بهدست آید و اقتصاد رشد کند.
اما چه کی شود؟ چون نفت در اختیار دولت است، در نهایت دولت بزرگ میشود و تولید رونق پیدا نمیکند و اقتصاد رانتی به وجود میآید، در نتیجه نفت صادر میکنیم، درآمد آن را به بانک مرکزی میدهیم و معادل آن پول میگیریم و هر وقت با کسری بودجه مواجه شدیم، دوباره از بانک مرکزی میخواهیم داراییهایش را ارزیابی کند و نرخ ارز را تغییر دهد و اسم آن را تک نرخی میگذاریم و دوباره این بانک پول چاپ میکند و در اختیار دولت قرار میدهد. دولت هم دایم بزرگ و بزرگتر میشود و باید گفت به میزانی که دولت بزرگ میشود، هزینههای دولتی بالا میرود و در نهایت نقدینگی افزایش مییابد.
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح مناظره خبرگزاری خبرآنلاین میان محمدقلی یوسفی و کامران ندری درباره وضعیت اقتصاد کشور است.
آنچه در بازارهای ایران میگذرد، غیر عادی است ؛ از بازار طلا و سکه گرفته تا بازار مسکن و حتی اقلام مصرفی مانند پوشک. بسیاری نقدینگی سرگردان در جامعه را عامل به هم ریختگی بازارها در شرایط کنونی می دانند و قائل به این هستند که با مدیریت نقدینگی می توان از دام تورم فزاینده پیش رو جست . نظر شما در این خصوص چیست؟
ندری: مسئولیت مدیریت نقدینگی در جامعه با بانک مرکزی است. حالا لازمه عملکرد درست این سیستم چیست؟ اول باید به این نهاد قدرت و اقتدار لازم را دهید؛ بانک مرکزی کشور از آن اقتدار لازم هیچگاه برخوردار نبوده است؛ نه به لحاظ قانونی و نه در عمل، بنابراین حاکمیت برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی خود معمولا متوسل به رشد نقدینگی متوسل شده و با خلق پول و اعتبار دست به انجام امور میزنند. برای نمونه، مسکنمهر را با خلق پول و اعتبار، تامین مالی کردند و یا حتی بخشی از یارانههایی که به مردم پرداخت شد، در زمان خود با خلق پول و اعتبار توسط بانک مرکزی تامین اعتبار شد. در دوره جدید بسیاری از فعالیتهایی که بانکها در حال انجام دادن هستند نیز با خلق پول و اعتبار است؛ در حالی که ظاهرا در حال انجام فعالیتهای عمرانی هستند، اما در نهایت این فعالیت عمرانی با خلق پول و اعتبار، تامین مالی شده است.
اکنون عامل اصلی رشد نقدینگی، افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی است و ریشه مشکلات ما از ناحیه رشد بالای نقدینگی به وضعیت نامناسب بانکها و عدم توانایی بانک مرکزی در کنترل این وضیت است.
یوسفی: باید نکاتی را در اینجا اشاره کنم. نقدینگی معلول است و علت محسوب نمیشود. اینکه بگوییم نقدینگی این مشکلات را ایجاد کرده و در رسانهها تاکید میکنند که مشکل ما نقدینگی است و کسی هم نمیپرسد که نقدینگی را چه کسی آورده، زیرا از آسمان نمیآید و کارکرد مستقل خود را ندارد، بنابراین باید پرسید چه عواملی باعث افزایش نقدینگی شده است. بخشی مربوط به آن چیزی است که آقای ندری اشاره کرد؛ بانکها خلق پول میکنند، اما سوال است که چرا بانکها این کار را میکنند و باید برگردیم به ریشه مسایل، زیرا در اقتصادهایی مانند ایران که متکی به درآمد نفتی است، بخشی از نقدینگی به صورت طبیعی و ذاتی است و هرکس که آن را نادیده بگیرد، درکی از اقتصاد و شرایط ایران ندارد.
ما برای چه نفت صادر میکنیم که دلار بهدست بیاوریم که زندگی روزمره را بگذرانیم. سال به سال صادرات نفت زیاد میشود.دلاری که میگیریم در بانک مرکزی معادل آن باید ریال وجود داشته باشد که یعنی نقدینگی، بنابراین در کشورهای نفتخیز مثل ایران وجود نقدینگی یک امری طبیعی است و مساله اساسی این است که نقدینگی باید به سمت تولید مولد، بخشهای تولیدی و اشتغال برود و رفاه جامعه افزایش یابد و باعث شود رونق اقتصادی بهدست آید و اقتصاد رشد کند.
اما چه کی شود؟ چون نفت در اختیار دولت است، در نهایت دولت بزرگ میشود و تولید رونق پیدا نمیکند و اقتصاد رانتی به وجود میآید، در نتیجه نفت صادر میکنیم، درآمد آن را به بانک مرکزی میدهیم و معادل آن پول میگیریم و هر وقت با کسری بودجه مواجه شدیم، دوباره از بانک مرکزی میخواهیم داراییهایش را ارزیابی کند و نرخ ارز را تغییر دهد و اسم آن را تک نرخی میگذاریم و دوباره این بانک پول چاپ میکند و در اختیار دولت قرار میدهد. دولت هم دایم بزرگ و بزرگتر میشود و باید گفت به میزانی که دولت بزرگ میشود، هزینههای دولتی بالا میرود و در نهایت نقدینگی افزایش مییابد.