وقتی خبرنگاری در هواداری استحاله میشود
سناریویی با جوهرپسداده سرخ!
تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۸
یاسر سماوات- عصر تعادل – سرانجام پرونده لیگ قهرمانان آسیا با قهرمانی تیم کاشیما آنتلرز ژاپن بسته شد و پرسپولیس ایران با قبول شکست 2 بر صفر در مجموع دو بازی رفت و برگشت دستش از جام کوتاه ماند. حالا در دوران پسافینال، روزهایی را پیش رو داریم که مطالبی در ثنای صعود پرسپولیس به فینال روی خروجی خبرگزاریها و سایتهای خبری قرار میگیرد یا در صفحات روزنامهها منتشر میشود. مطالبی که خود نیازمند بحثهای فرمی و محتواییاند. مطالبی که رفته رفته از شیوه نگارشی متداول در ژورنالیسم امروزی فاصله گرفته و به قالب حماسه سرایی نزدیک شدهاند! اتفاقی که به یقین عواقب ناخوشایندی برای ورزش و رسانههای ورزشی در پی خواهد داشت.
آغاز جداییها
پرسپولیس، در حالی برای نخستین بار به فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافت که پس از جام جهانی برخی بازیکنان کلیدی خود و در راس آنها وحید امیری را از دست داد. صادق محرمی هم پس از پایان لیگ گذشته به زاگرب رفت تا در دیناموی این شهر توپ بزند و فرشاد احمدزاده هم راهی لیگ ترکیه شد. در اینکه پرسپولیس بازیکنان خوبی را از دست داد شکی نیست. ضمن اینکه این تیم به دلیل تخلف در ثبت قرارداد مهدی طارمی از دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم بود اما اینجا نکتهای وجود دارد که خواسته یا ناخواسته از دید بسیاری پوشیده مانده است. پرسپولیس برخلاف استقلال، فونداسیون و اسکلت اصلی خود را حفظ کرد.
پرسپولیس و حفظ اسکلت اصلی
علیرضا بیرانوند، پس از نمایش خیرهکننده در جام جهانی به پیشنهادهای خارجی خود نه گفت تا در پرسپولیس بماند و یکی از عوامل اصلی صعود سرخپوشان به فینال لیگ قهرمانان شود. بیرانوند نه تنها بهترین دروازهبان حال حاضر ایران است، بلکه حتی میتواند کاندیدای مرد سال آسیا هم باشد. پس پرسپولیس یک بازیکن بسیار بزرگ در ترکیب خود داشت که ستارههای بزرگ فوتبال دنیا را ناکام گذاشت.
برانکو دژ دفاعی خود را هم به خوبی حفظ کرد. سیدجلال حسینی، سوپرمن فوتبال ایران درپرسپولیس ماندگار شد تا در کنار شجاع خلیلزاده و محمدانصاری مردان کلیدی پیرمرد کروات لقب بگیرند. پس پرسپولیس در دفاع مشکل زیادی نداشت.
در خط میانی کمال کامیابینیا و احمد نوراللهی در پرسپولیس ماندند تا این تیم دو هافبک دفاعی تراز اول داشته باشد. بشار رسن، هافبک طراح و خوشتکنیک عراقی بدون شک یکی از برترین هافبکهای حال حاضر آسیاست که تنها 22 سال سن دارد و سیامک نعمتی، وینگر و هافبکی توانمند است که بدون شک این فصل یکی از بهترینهای پرسپولیس و لیگ ایران بوده است. چه پرسپولیس با فرصت طلبی و هوش سیامک گره بازی با السد را گشود و راهی فینال لیگ قهرمانان آسیا شد.
حال نگاهی به خط حمله پرسپولیس بیاندازیم. اولین چیزی که پس از شنیدن نام علی علیپور به ذهن مخاطب متبادر میشود چیست؟ آقای گل فصل گذشته لیگ برتر. بله پرسپولیس بهترین مهاجم فصل گذشته لیگ ایران را در ترکیب خود دارد.
علیپور کاری کرد که نه تنها جای خالی مهدی طارمی در ترکیب پرسپولیس دیده نشود که حتی با تیزهوشی و فرصت طلبی او بود که سرخپوشان در دیدار رفت با السد به بردی تاریخی رسیدند. علیپور پیش از آن بازی در دیدار با الدحیل هم نمایش خیره کنندهای داشت و از ارکان کامبک تاریخی برابر نماینده فطر محسوب میشد. او در کنار خود، گادوین منشا را میدید که بعد از یک فصل، به هماهنگی فوقالعادهای با او رسیده بود. منشا نیز با اتکا با فیزیک و البته هوش خود بارها گره از کار پرسپولیس باز کرد که نمونه آن گل سوم این تیم به الدحیل و پیروزی ارزشنمد پرسپولیس در آن دیدار بود. منشا نه تنها یک گلزن زیرک و فرصت طلب است که حتی گاه در نقش یک گلساز تمام عیار هم ظاهر میشود. پاس گل او به نعمتی در دیدار با السد به خوبی این مدعا را به اثبات میرساند.
راه موفقیت
با نگاهی به ترکیب اصلی پرسپولیس در مییابیم این تیم نه تنها کم و کسری در ترکیب ابتدایی خود نداشت، بلکه با مجموعهای از بهترینها برابر نمایندگان امارات و قطر به برتری رسید و راهی فینال آسیا شد.
شاید همه بگویند منظور از دست بسته برانکو، نیمکت این تیم است که تا حدودی هم میتوان با این موضوع موافق بود اما زمانی که اسکلت یک تیم حفظ میشود، بازیکنان کم تجربه و جوانتر هم میتوانند در کنار این فونداسیون عملکرد خوبی داشته باشند. بازیکنانی مانند آدام همتی، امید عالیشاه (که تنها در بازی آخر مصدوم بود) حتی طاهرخانی، بازیکنان آماتوری نبودند که نتوان روی آنها حساب باز کرد، حتی همتی در دیدار با سپیدرود رشت کاری کرد که ستارههای پرسپولیس 90 دقیقه در انجام آن ناموفق بودند.
در بزرگی کار پرسپولیس و رسیدن این تیم به فینال شکی نیست. هرچند این موفقیت با قرعه مناسب و با زی نکردن عربستانی که پرسپولیس همیشه مقابل آنها مشکل دارد، توام شد اما بزرگنمایی یک اتفاق مظلومنمایی و پر و بال دادن بیش از حد به آن نه تنها در ادامه کمکی به این تیم نخواهد کرد، که حتی ممکن است موجبات ضعف سرخپوشان را هم فراهم کند.
پرسپولیس در ظاهر چیزی کم نداشت. آنها با یک مربی تمام حرفهای که سالیان سال در ایران و حاشیه خلیج فارس کار کرده و شناخت بی بدیلی از فوتبال این منطقه دارد، به فینال آسیا رسیدند و نایب قهرمان شدند. آنها اگر محسن مسلمان را از دست دادند، بشار رسنی را حفظ کردند که حتی در غم از دست دادن مادر خود هم مردانه برای تیمش جنگید. اگر طارمی با آن وضع از این تیم رفت، آقای گل ایران جانشین او شد. حال اوضاع این تیم را با استقلالی مقایسه کنید که با بی کفایتی و ناکارآمدی و سومدیریت، پس از حضور درخشان در مرحله گروهی و یک هشتم نهایی، تار و مار شد. استقلالی که تیام و جپاروف را از دست داد و گرو و نویمایر را گرفت! البته در بلاهایی که سر استقلال آمد، شخص وینفرد شفر هم بی تقصیر نبود که این بحث خود مجالی دیگر میطلبد.
پرسپولیس نماینده خوب ایران این فصل چهار شکست از کاشیما آنتلرز ژاپن، السد و الدحیل و قطر و حتی الجزیره امارات متحمل شد، پس در کار این تیم بی نقص هم نبود. حرف اصلی اما سر آگراندیسمان موفقیتی است که بنابر دلایل متعددی نصیب پرسپولیس شد و شاید تا سالهای سال طرفداران پرشمار این تیم چنین فینالی را تجربه نکنند. واقعیت این بود که تیم یکدست و خوب پرسپولیس، قهرمان دو فصل پیاپی ایران، در دیدار با کاشیما آنتلرز ژاپن حرف چندانی برای گفتن نداشت. هیچ خردهای نمیتوان به این تیم گرفت. ما هم تمام مشکلات پرسپولیس را قبول داریم و آنها را در این نتیجه دخیل میدانیم اما اینکه بخواهیم جای تجزیه و تحلیل دقیق و حرفهای و نگاه ژورنالیستی، صرفاً حماسهسرایی کنیم و مدام از دستان بسته تیمی که از خودش ضربه خورد بنویسیم، راه به جایی نمیبریم. اینکه بخواهیم از پرسپولیس نمادی ملی بسازیم نه تنها کمکی به محبوبیت این تیم نکردیم، بلکه خشم هواداران تیمهای دیگر را برمیانگیزیم.
پرواضح است، وزارت ورزش و جوانان و حتی دولت دوازدهم چیزی برای پرسپولیس کم نگذاشت اما سوال هوادار استقلال این است:«چرا زمانی که تیم ما نیاز به کمک داشت فراموش شدیم؟ مگر خون آنها رنگینتر است؟» این سوال و سوالاتی از این دست، از مدتها پیش مشغله ذهنی هواداران دیگر تیم پرطرفدار ایران شده و این شائبه را که پرسپولیس نورچشمی دولت است، در ذهن این هوادار پررنگ و پرنگتر میکند. موضوعی که در صورت تدوام عواقب ناخوشایندی در پی خواهد داشت.
فوتبال ایران روزهای فراموش نشدنی زیادی به خود دیده است. صعود حماسی ایران به جام جهانی 1998 و زمانی که از تیم پرستاره استرالیا 2 بر صفر در ملبورن عقب بودیم و کار را به تساوی کشاندیم. قهرمانی بازیهای آسیایی پکن در سال 1990 با سرمربیگری علی پروین و شکست کره جنوبی همیشه مدعی. قهرمانی بازیهای آسیایی 2002 بوسان کره با حضور برانکو و شکست کره جنوبی و ژاپن در خاور دور. دو قهرمانی استقلال در جام باشگاههای آسیا، قهرمانی پاس در جام باشگاههای آسیا. حضور سپاهان و ذوب آهن اصفهان در فینال لیگ قهرمانان آسیا و حضور سپاهان در جام باشگاههای جهان... فوتبال ایران، مقولهای بی افتخار نیست و حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان هم یکی از این افتخارات است اما پر و بال دادن بیش از حد به آن، تنها سوتفاهم را در جامعه بیشتر میکند و این وسط مثل همیشه انگشت اتهام به سوی خبرنگاران گرفته میشود.
خبرنگار یا هوادار؟
همه ما این اصل را قبول داریم که ناخواسته به یکی از این دو تیم دلبستگی داریم یا به عبارت بهتر، طیف عمدهای از ما خبرنگاران و روزنامهنگاران هم از کودکی یا قرمز بودیم یا آبی اما زمانی که قلم به دست میگیریم، باید تعلقات رنگی را فراموش کنیم. خبرنگار و روزنامهنگار حرفهای هرگز در هیاهوی هواداری استحاله نمیشود و ماموریت خود و قلمش را فراموش نمیکند.
انتهای پیام//
آغاز جداییها
پرسپولیس، در حالی برای نخستین بار به فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافت که پس از جام جهانی برخی بازیکنان کلیدی خود و در راس آنها وحید امیری را از دست داد. صادق محرمی هم پس از پایان لیگ گذشته به زاگرب رفت تا در دیناموی این شهر توپ بزند و فرشاد احمدزاده هم راهی لیگ ترکیه شد. در اینکه پرسپولیس بازیکنان خوبی را از دست داد شکی نیست. ضمن اینکه این تیم به دلیل تخلف در ثبت قرارداد مهدی طارمی از دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم بود اما اینجا نکتهای وجود دارد که خواسته یا ناخواسته از دید بسیاری پوشیده مانده است. پرسپولیس برخلاف استقلال، فونداسیون و اسکلت اصلی خود را حفظ کرد.
پرسپولیس و حفظ اسکلت اصلی
علیرضا بیرانوند، پس از نمایش خیرهکننده در جام جهانی به پیشنهادهای خارجی خود نه گفت تا در پرسپولیس بماند و یکی از عوامل اصلی صعود سرخپوشان به فینال لیگ قهرمانان شود. بیرانوند نه تنها بهترین دروازهبان حال حاضر ایران است، بلکه حتی میتواند کاندیدای مرد سال آسیا هم باشد. پس پرسپولیس یک بازیکن بسیار بزرگ در ترکیب خود داشت که ستارههای بزرگ فوتبال دنیا را ناکام گذاشت.
برانکو دژ دفاعی خود را هم به خوبی حفظ کرد. سیدجلال حسینی، سوپرمن فوتبال ایران درپرسپولیس ماندگار شد تا در کنار شجاع خلیلزاده و محمدانصاری مردان کلیدی پیرمرد کروات لقب بگیرند. پس پرسپولیس در دفاع مشکل زیادی نداشت.
در خط میانی کمال کامیابینیا و احمد نوراللهی در پرسپولیس ماندند تا این تیم دو هافبک دفاعی تراز اول داشته باشد. بشار رسن، هافبک طراح و خوشتکنیک عراقی بدون شک یکی از برترین هافبکهای حال حاضر آسیاست که تنها 22 سال سن دارد و سیامک نعمتی، وینگر و هافبکی توانمند است که بدون شک این فصل یکی از بهترینهای پرسپولیس و لیگ ایران بوده است. چه پرسپولیس با فرصت طلبی و هوش سیامک گره بازی با السد را گشود و راهی فینال لیگ قهرمانان آسیا شد.
حال نگاهی به خط حمله پرسپولیس بیاندازیم. اولین چیزی که پس از شنیدن نام علی علیپور به ذهن مخاطب متبادر میشود چیست؟ آقای گل فصل گذشته لیگ برتر. بله پرسپولیس بهترین مهاجم فصل گذشته لیگ ایران را در ترکیب خود دارد.
علیپور کاری کرد که نه تنها جای خالی مهدی طارمی در ترکیب پرسپولیس دیده نشود که حتی با تیزهوشی و فرصت طلبی او بود که سرخپوشان در دیدار رفت با السد به بردی تاریخی رسیدند. علیپور پیش از آن بازی در دیدار با الدحیل هم نمایش خیره کنندهای داشت و از ارکان کامبک تاریخی برابر نماینده فطر محسوب میشد. او در کنار خود، گادوین منشا را میدید که بعد از یک فصل، به هماهنگی فوقالعادهای با او رسیده بود. منشا نیز با اتکا با فیزیک و البته هوش خود بارها گره از کار پرسپولیس باز کرد که نمونه آن گل سوم این تیم به الدحیل و پیروزی ارزشنمد پرسپولیس در آن دیدار بود. منشا نه تنها یک گلزن زیرک و فرصت طلب است که حتی گاه در نقش یک گلساز تمام عیار هم ظاهر میشود. پاس گل او به نعمتی در دیدار با السد به خوبی این مدعا را به اثبات میرساند.
راه موفقیت
با نگاهی به ترکیب اصلی پرسپولیس در مییابیم این تیم نه تنها کم و کسری در ترکیب ابتدایی خود نداشت، بلکه با مجموعهای از بهترینها برابر نمایندگان امارات و قطر به برتری رسید و راهی فینال آسیا شد.
شاید همه بگویند منظور از دست بسته برانکو، نیمکت این تیم است که تا حدودی هم میتوان با این موضوع موافق بود اما زمانی که اسکلت یک تیم حفظ میشود، بازیکنان کم تجربه و جوانتر هم میتوانند در کنار این فونداسیون عملکرد خوبی داشته باشند. بازیکنانی مانند آدام همتی، امید عالیشاه (که تنها در بازی آخر مصدوم بود) حتی طاهرخانی، بازیکنان آماتوری نبودند که نتوان روی آنها حساب باز کرد، حتی همتی در دیدار با سپیدرود رشت کاری کرد که ستارههای پرسپولیس 90 دقیقه در انجام آن ناموفق بودند.
در بزرگی کار پرسپولیس و رسیدن این تیم به فینال شکی نیست. هرچند این موفقیت با قرعه مناسب و با زی نکردن عربستانی که پرسپولیس همیشه مقابل آنها مشکل دارد، توام شد اما بزرگنمایی یک اتفاق مظلومنمایی و پر و بال دادن بیش از حد به آن نه تنها در ادامه کمکی به این تیم نخواهد کرد، که حتی ممکن است موجبات ضعف سرخپوشان را هم فراهم کند.
پرسپولیس در ظاهر چیزی کم نداشت. آنها با یک مربی تمام حرفهای که سالیان سال در ایران و حاشیه خلیج فارس کار کرده و شناخت بی بدیلی از فوتبال این منطقه دارد، به فینال آسیا رسیدند و نایب قهرمان شدند. آنها اگر محسن مسلمان را از دست دادند، بشار رسنی را حفظ کردند که حتی در غم از دست دادن مادر خود هم مردانه برای تیمش جنگید. اگر طارمی با آن وضع از این تیم رفت، آقای گل ایران جانشین او شد. حال اوضاع این تیم را با استقلالی مقایسه کنید که با بی کفایتی و ناکارآمدی و سومدیریت، پس از حضور درخشان در مرحله گروهی و یک هشتم نهایی، تار و مار شد. استقلالی که تیام و جپاروف را از دست داد و گرو و نویمایر را گرفت! البته در بلاهایی که سر استقلال آمد، شخص وینفرد شفر هم بی تقصیر نبود که این بحث خود مجالی دیگر میطلبد.
پرسپولیس نماینده خوب ایران این فصل چهار شکست از کاشیما آنتلرز ژاپن، السد و الدحیل و قطر و حتی الجزیره امارات متحمل شد، پس در کار این تیم بی نقص هم نبود. حرف اصلی اما سر آگراندیسمان موفقیتی است که بنابر دلایل متعددی نصیب پرسپولیس شد و شاید تا سالهای سال طرفداران پرشمار این تیم چنین فینالی را تجربه نکنند. واقعیت این بود که تیم یکدست و خوب پرسپولیس، قهرمان دو فصل پیاپی ایران، در دیدار با کاشیما آنتلرز ژاپن حرف چندانی برای گفتن نداشت. هیچ خردهای نمیتوان به این تیم گرفت. ما هم تمام مشکلات پرسپولیس را قبول داریم و آنها را در این نتیجه دخیل میدانیم اما اینکه بخواهیم جای تجزیه و تحلیل دقیق و حرفهای و نگاه ژورنالیستی، صرفاً حماسهسرایی کنیم و مدام از دستان بسته تیمی که از خودش ضربه خورد بنویسیم، راه به جایی نمیبریم. اینکه بخواهیم از پرسپولیس نمادی ملی بسازیم نه تنها کمکی به محبوبیت این تیم نکردیم، بلکه خشم هواداران تیمهای دیگر را برمیانگیزیم.
پرواضح است، وزارت ورزش و جوانان و حتی دولت دوازدهم چیزی برای پرسپولیس کم نگذاشت اما سوال هوادار استقلال این است:«چرا زمانی که تیم ما نیاز به کمک داشت فراموش شدیم؟ مگر خون آنها رنگینتر است؟» این سوال و سوالاتی از این دست، از مدتها پیش مشغله ذهنی هواداران دیگر تیم پرطرفدار ایران شده و این شائبه را که پرسپولیس نورچشمی دولت است، در ذهن این هوادار پررنگ و پرنگتر میکند. موضوعی که در صورت تدوام عواقب ناخوشایندی در پی خواهد داشت.
فوتبال ایران روزهای فراموش نشدنی زیادی به خود دیده است. صعود حماسی ایران به جام جهانی 1998 و زمانی که از تیم پرستاره استرالیا 2 بر صفر در ملبورن عقب بودیم و کار را به تساوی کشاندیم. قهرمانی بازیهای آسیایی پکن در سال 1990 با سرمربیگری علی پروین و شکست کره جنوبی همیشه مدعی. قهرمانی بازیهای آسیایی 2002 بوسان کره با حضور برانکو و شکست کره جنوبی و ژاپن در خاور دور. دو قهرمانی استقلال در جام باشگاههای آسیا، قهرمانی پاس در جام باشگاههای آسیا. حضور سپاهان و ذوب آهن اصفهان در فینال لیگ قهرمانان آسیا و حضور سپاهان در جام باشگاههای جهان... فوتبال ایران، مقولهای بی افتخار نیست و حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان هم یکی از این افتخارات است اما پر و بال دادن بیش از حد به آن، تنها سوتفاهم را در جامعه بیشتر میکند و این وسط مثل همیشه انگشت اتهام به سوی خبرنگاران گرفته میشود.
خبرنگار یا هوادار؟
همه ما این اصل را قبول داریم که ناخواسته به یکی از این دو تیم دلبستگی داریم یا به عبارت بهتر، طیف عمدهای از ما خبرنگاران و روزنامهنگاران هم از کودکی یا قرمز بودیم یا آبی اما زمانی که قلم به دست میگیریم، باید تعلقات رنگی را فراموش کنیم. خبرنگار و روزنامهنگار حرفهای هرگز در هیاهوی هواداری استحاله نمیشود و ماموریت خود و قلمش را فراموش نمیکند.
انتهای پیام//