۰
بازخوانی دربی خوزستان

غرور و تعصب!

تاریخ انتشار
شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۸
غرور و تعصب!
بسکتبال کلاب – خیلی‌ها نتیجه کوارتر نخست را که دیدند، گفتند «خلاص!». خب منطق هم همین را می‌گفت. وقتی 22 بر 7 از پترو، از قهرمان آسیا، از تیم بدون شکست در 7 هفته گذشته آنهم در ممکو عقب بیفتی، چیزی شبیه معجزه شاید به کمکت بیاید. ولی آن سوی میدان، یک نفر روی نیمکت نفت، نشسته، ایستاده در رفت و آمد به کنار خط و ... اینطور فکر نمی‌کرد. سامری، شاید حالا جای جوان‌ترین، باید لقب جسورترین سرمربی سوپرلیگ را یدک بکشد. نمایش او و شاگردانش از کوارتر اول به بعد ستودنی بود اما...
 
سجاد مشایخی، نوید رضایی‌فر، سجاد پذیرفته، میثم میرزایی و روزبه ارغوان ترکیب ابتدایی مهران حاتمی را برای میزبان تشکیل می‌داند و سامری هم آرن داودی، رسول مظفری، سعید داورپناه، محمد حسن‌زاده و موسی نبی‌پور پنج مرد حماد سامری در آغاز بازی بودند.
 
شروع طوفانی پترو
حمله اول با پتروشیمی و سبد اول با دستان ارغوان دشت می‌شود و هم اوست که روی خطای موسی یک پرتاب آزاد را هم به سبد مهمان می‌فرستد. موسی می‌خواست یک باره کار را تساوی کند اما پرتاب سه نبی‌پور به سبد نمی‌نشیند. ریباند سجاد مشایخی و چندثانیه بعد جامپ شات میثم. پترو خوب شروع کرده اما نفت سازمان دفاعی‌اش را پیدا می‌کند و کاپیتان داورپناه در عصری پرفروغ خوب تیمش را هدایت می‌کند. کار برای شاگردان حاتمی سخت می‌شود. آبادانی‌ها سخت دفاع می‌کنند اما در حمله هم کم دقتند. سرانجام رسول این سد را می‌شکند و نفت در نیمه وقت نخست به سبد پترو می‌رسد. آن طرف موتور میرزایی روشن شده و چهار امتیاز پیاپی می‌گیرد. نفت خسته و زخم خورده از جدال نفس‌گیر هفته گذشته برابر شیمیدر، زمان می‌خواهد. رسول باز هم اشتباه می‌کند تا این بار نوید رضایی‌فر جوان اول پترو و تیم ملی توپ را به سجاد دیگر پترو بسپارد. پذیرفته حساب کار را 11 بر 2 می‌کند. یک دقیقه بعد، روزبه هوس سه امتیاز می‌کند و تا نتیجه در سه دقیقه 17 ثانیه به پایان 14 بر 2 شود. آبادانی‌ها از نظر روحی کم آوردند. ارسلان خطا می‌کند و مرادی‌نسب اختلاف را به 10 تقلیل می‌دهد. هرچند زیر آن حلقه هم میثم یک پرتاب را به ثمر می‌رساند اما سه امتیازی تماشایی آرن یک باره نیمکت نفت را به  آسمان می‌فرستد تا همه به  ادامه کار امیدوار شوند. 15 بر 7 اما در یک دقیقه و 38 ثانیه میزبان اندازه همه امتیازات نفت در کوارتر نخست امتیاز می‌گیرد دو پرتاب سه امتیازی موفق از فرید اصلانی و روزبه و یک پرتاب آزاد ارسلان. کوارتر اول 22 بر 7  تمام می‌شود. ماهشهری‌ها ممکو را روی سرشان گذاشتند و آبادانی‌ها ساکتند.
 
شانه به شانه
«بازی تمام نشده» انگار این صدایی بود که درون سامری طنین انداز بود و او می‌خواست این صدا را در میان سر و صدای ممکویی‌ها به گوش شاگردانش برساند. داورپناه کهنه‌کار نبرد جوانی و تجربه را از رضایی‌فر می‌‍برد و از او دو پرتاب می‌گیرد. سعید این بار دستش نمی‌لغزد. دو پرتابش جای دیگر غیر از سبد پترو ندارند که بروند. نوید آن طرف جبران می‌کند تا 10 دقیقه دوم از ابتدا شانه به شانه و متعادل دنبال شود. داورپناه این بار اشتباه می‌کند تا نوید پاس ارسلان را به امتیاز 26 پترو بدل کند. حماد خیلی زود وقت استراحت می‌خواهد. او مرادی‌نسب، آرن و خالقی‌فرد را بیرون می‌کشد و مظفری و عامری‌پور و نبی‌پور را به میدان می‌فرستد. نفت متحوله شده. حسن زاده 2 امتیاز با لی‌آپ می‌گرد و آن سوی میدان هم جانانه دفاع می‌کند تا موسی امتیازات نفت را به رقم شماره پیراهنش برساند اما هنوز پترو دو برابر پیش است و در حاشیه امنیت که شلیک سه امتیازی داورپناه آن‌ها را از خواب خرگوشی بیدار می‌کند. مشایخی جواب این شوت را می‌دهد و ثانیه‌هایی بعد بازهم امتیاز می‌گیرد. حسن‌زاده و داورپناه سعی می‌کنند به مدد تجربه خود تیم‌شان را آرام کنند اما اینطور مقدر شده بود که در وقت دوم همه چیز مساوی شود. هرچه نبی‌پور و آرن و داورپناه این طرف امتیاز گرفتند، کاردوست و ارسلان و مشایخی آن طرف تلافی کردند تا این کوارتر 15 بر 15 تمام شود و میزبان با 15 امتیاز برتری، 37 بر 22 برنده به رختکن برود.
 
واژه بی معنی تسلیم
یکی از دو پرتاب آزاد روزبه به سبد می‌رود تا داستان وقت سوم آغاز شود. سه امتیای موفق آرن نشان می‌دهد آبادانی‌ها بی میل نیستند از اسلحه‌های دوربرد خود در ادامه استفاده کنند اما این سه را چند لحظه بعد روزبه جواب می‌دهد تا نشان دهد که همچنان بهترین سنتر سه زن ایران محسوب می‌شود. آرن دست بردار نیست، او که همواره خاطرات خوشی از سال نو میلادی داشته بازهم سه می‌زند و بازهم سبد پترو را ویران می‌کند. روزبه در این دوئل این بار با لی آپ امتیاز می‌گیرد. ارغوان در دفاع هم موفق است و ریباند او به سجاد مشایخی می‌رسد تا او هم اسمش را زیر سبد نفت پیدا کند، پذیرفته حساب کار را 47 بر 28 می‌کند! و چند لحظه بعد ارسلان زهر خود را می‌ریزد. ماهشهری‌ها از همین لحظه خود را برنده می‌دانند. اختلاف 21 امتیازی در جهنم ممکو! اما «تسلیم» در فرهنگ‌واژه آبادان مترادف ندارد! نه ندارد. پسران ممکو فقط فکر می‌کنند برنده شده‌اند. حتی زمانی که سه امتیازی مظفری به بار می‌نشیند آن‌ها هنوز لبخند بر لب دارند. رضایی‌فر پاسخ این سه امتیازی را می‌دهد اما داستان درست از همین نقطه عوض می‌شود. موسی و حسن‌زاده و دو سه امتیازی موفق به انضمام یک پرتاب آزاد موفق حسن‌زاده، کورسوی امیدی را به نفت نشان می‌دهد.پترو با لی آپ میثم به 54 می‌رسد اما رسول هم اینطرف نفت را به 40 می‌رساند. 4 امتیاز دیگر از میثم و روزبه و 3 امتیاز با دستان رسول و پرتاب آزاد آرن حکم به برتری 21 بر 19 پتروشیمی در این کوارتر می‌دهد. 58 بر 41 و یک کوارتر دست نخورده.
 
شعبده داورپناه و پایانی که مثل قصه‌ها نشد
بسکتبال ورزش زیبایی است. چون درست مثل خود زندگی، چیزی در آن قابل پیش بینی‌ نیست. مرادی نسب در آغاز کوارتر جذب چهارم به روزبه نشان می‌دهد او هم سه زن بدی نیست. ثانیه‌هایی بعد وقتی سه امتیازی داورپناه هم به سبد می‌نشیند، تاکتیک پالایش نفت تا حدود زیادی نمایان می‌شود. آن‌ها باید شوت بزنند و شوت‌ها‌ی‌شان باید گل شود. این تنها راه فرار است. داور پناه این بار با لی آپی موفق حساب کار را 60 بر 49 می‌کند. موتور سعید دیر روشن شد اما چه به روز پسران ممکو آمده؟ چران آن‌ها انقدر پراشتباهند؟ حاتمی دست به کار می‌شود. اشکان خلیل‌نژاد جای مشایخی و اصغر کاردوست جای میرزایی را می‌گیرند. نفت بازهم در پرتاب آزاد مشکل دارد اما به هرحال مرادی نسب اختلاف را به 10 کاهش می‌‍دهد. مالکیت با پترو اما حسن‌زاده زیرکانه توپ‌شان را می‌رباید و آن را به کاپیتان می‌سپارد. سعید معطل نمی‌کند، سه امتیازی و گل! پس از مدت‌ها اختلاف تک رقمی می‌شود. غروری که در حرکات پترویی‌ها بود حالا جای خود را به ترس داده! فقط بازیکن بزرگی مثل ارسلان می‌تواند در این اوضاع کار خودش را بکند و امتیاز بگیرد اما می‌خواهم یک جمله تکراری بنویسم. داورپناه، سه امتیازی و گل! اختلاف به 6 می‌رسد! چه اتفاقی دارد در ممکو می‌افتد؟ توسن خیالم رم می‌کند می‌کند و به تاخت می‌رود تا چهار سال پیش و سری فینال معروف دانشگاه آزاد و مهرام. روزی که داورپناه هرچه سه زد به سبد دانشگاه رفت و... آرن در پایان بازی برگه را به من می‌دهد، انگشت روی درصد سه مهرامی‌ها می‌گذارد و می‌گوید:«آخه مگه می‌شه؟!» با فریاد جمعیت خیالم دود می‌شود. اشکان خلیل‌نژاد است که سه زده اما یک دقیقه و چند ثانیه بعد، داورپناه مثل تک تیراندازی که در جایی مخفی شده و تیرهایش پیاپی به قلب حریف می‌نشیند بازهم سه می‌زند. 65 بر 59. مهران حاتمی کلافه شده، هیچ ترفندی موتور سعید را خاموش نمی‌کند. شما باور نمی‌کنید. نه! خود من هم باور نمی‌کنم اما این اتفاق افتاد. 2 دقیقه و 34 ثانیه به پایان بازی و خودتان حدس بزنید چه پیش آمد. درست حدس زدید. سعید روی ابرهاست. سامری و آرن و حسن‌زاده و همه نفتی‌ها، همه پرواز می‌کنند. اسکوربورد ممکو 65 بر 62 را نشان می‌دهد. سعید فقط یه شوت تا تکمیل شعبده‌اش فاصله دارد اما این کار را آنطرف روزبه می‌کند و حماد است که تایم اوت می‌گیرد. 2 دقیقه و 10 ثانیه مانده و او و اسلحه مرگبارش هرچه بخواهند می‌توانند انجام دهند. در بازگشت رسول می‌خواهد مثل کاپیتان سه بزند اما حلقه به توپ او خوش آمد نمی‌گوید. داورپناه این بار توپ ربایی می‌کند. توپش به مرادی نسب می‌رسد اما با خطای ارغوان متوقف می‌شود. 2 پرتاب آزاد برای مرادی نسب اما... آه از نهاد سامری بلند می‌شود. مهدی هیچکدام را گل نمی‌کند. سرانجام این بازی تماشایی 58 بر 52 به سود پترو تمام می‌شود تا آن‌ها همچنان پیشاهنگ سوپرلیگ باشند اما نفت هم در این بازی چهره بازنده نداشت. هرچند پایان بازی مثل پایان داستان‌ها زیبا نشد اما داستان بسکتبال آبادان و سوپرلیگ ادامه دارد، درست به زیبایی داستان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» زویا پیرزاد.
 

 
کد مطلب : ۱۴۵۲۱۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.