درگفتوگوی «همدلی» با سعید عصمتی، کارآفرین و فعال اقتصادی مطرح شد
زیان روزانه 2 تا 3 هزار میلیاردی کرونا برای اقتصاد ایران
تاریخ انتشار
شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۴۴
به گزارش عصر تعادل به نقل از روزنامه همدلی بیماری ناشی از ویروس کرونا مهمترین مسئله امروز بهداشت جهانی است که به طور مستقیم سلامت انسانها را دچار مخاطره کرده و اولین و مهمترین اثر این بیماری بدون شک بر اقتصاد کشور احساس میشود؛ بسیاری از واحدهای تولیدی تعطیل شدهاند، تعاملات اجتماعی و در نتیجه تعاملات اقتصادی کاهش یافته است، قیمت جهانی نفت کاهش یافته است که این موضوع برای کشور که با درآمد نفتی سرپا مانده گران تمام شده است، صادرات کاهش یافته و هزینههای درمانی فراوانی روی دوش دولت سنگینی میکند. کرونا برای بدنه اقتصادی کشور که در ماههای اخیر به علت تحریم و موضوع FATF رنجور شده بود، ضربهای سخت بوده است که ترمیم اقتصاد زخم خورده را بیش از پیش دشوار کرده است. در همین خصوص «همدلی» با سعید عصمتی، کارآفرین و فعال اقتصادی، گفت و گویی داشته است تا شرایط را دقیقتر بررسی کند و به راهکارهای ممکن برای عبور از این طوفان اقتصادی بپردازد.
به نظر شما شيوع كرونا و تعطيلي بسياري از واحدهاي توليدي چه ميزان خسارت به بخشهاي مختلف اقتصادي وارد كرده است؟
ما جمعیتی بالغ بر 85میلیون داریم که تعداد زیادی از این جمعیت که در حدود 35میلیون نفر میشوند در سن اشتغال هستند که از همین تعداد نیز بسیاری تا قبل از کرونا هم گرفتار مشکل بیکاری بودهاند. اما آنچه که ما به قطعیت میتوانیم اعلام کنیم در این ایام کرونا روزانه بین 2 تا 3 هزار میلیارد خسارتی است که به سبب این تعطیلیهای اجباری به بخشهای مختلف وارد شده است. اگر شما حقوق روزانه کارگری روزمزد را 120هزار تومان در نظر بگیرید و جمعیت این کارگران را نیز 10میلیون فرض کنید رقم خسارت وارده چیزی حدود هزار میلیارد میشود که این رقم تنها خسارت وارده از حقوق کارگران روزمزد بوده است. چشماندازی که بنده دارم ضرر روزانه 2 تا 3 هزار میلیاردی است که به سبب شیوع کرونا و تعطیلی واحدهای مختلف مثل تولیدی، ساختمانی و حتی واحدهای آموزشی به بدنه اقتصاد کشور وارد شده است.
كدام مشاغل آسيب پذيرتر هستند و تحت شرايط مشابه دچار خسارت ميشوند؟
در کل زنجیره شهری و اجتماعی کشور به یکدیگر وابسته هستند و حتی مشاغلی که فعالیت دارند و تعطیل هم نیستند، مثل نانواییها، سوپرمارکتیها و موادغذاییها، خواه ناخواه از این اتفاق ضربه دیدهاند و دچار کاهش تقاضا و افت فروش محصولاتشان شدهاند و دلیل این مسئله هم آن است که در حال حاضر قدرت خرید مردم نسبت به شرایط عادی پایینتر آمده و در نتیجه باعث شده است که تامین مایحتاج خانوار به حداقل خود برسد. در نتیجه ما نمیتوانیم ادعا کنیم که فقط آن دسته از مشاغلی که به علت شیوع کرونا تعطیل هستند آسیب بیشتری دیدهاند بلکه حتی آن دسته از مشاغلی هم که تعطیلی نداشتهاند تحت تاثیر شرایط کنونی آسیب زیادی دیدهاند.
بحران كرونا براي اقتصاد جهان جدي است و تحليلگران از احتمال ركود در روزهاي پساكرونا خبر ميدهند، خطر ركود در كشور ما چقدر جدي است؟
لازمه پاسخ به این سوال این است که ما به قبل و بعد کرونا توجه کنیم. کشور به دلیل ضعف مدیریتی که دارد و همچنین اتفاقاتی که در سطح بینالمللی روی داده است و سایستهای غلط داخلی و جهتگیریهای نادرست دولت در عرصه اقتصاد و تولید، در سالهای اخیر به طور کلی زیرساختهای اقتصادی کشور تخریب شده و شاهد فروپاشی اقتصاد داخلی بودهایم. با توجه به این مطلب و میزان خسارتی که کشور روزانه پس از شیوع کرونا متحمل میشود، میزان خسارات کشور عددی قابل توجه است که جبران آن برای کشور مساوی است با یک سال بودجهای که دولت به دنبال تصویب آن در سال جاری بود که همان میزان بودجه در مجلس تایید نشد و رای اعتماد به کلیات بودجه داده نشد. لذا بر این اساس قطعا شرایط کشور حتی از سایر کشورهای درگیر این مسئله دشوارتر بوده و با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد شد.
با توجه به كرونا و نامعلوم بودن وضعيت عرضه و تقاضا در بازار نفت و ابهام درباره قيمت آن، برآورد شما از ميزان كسري بودجه دولت در سال جاري چيست؟
با توجه به کاهش قیمتی که به علت کرونا گریبانگیر نفت شده و مغایرت آن با چیزی که در بودجه امسال لحاظ شده بود، چون اصل طرح بودجه سال 99 خیلی بر اساس واقعیات نبوده قطعا سال جاری، سالی است که کسری بودجه دولت مشهودتر و بیشتر هست. در واقع همان بحث قیمتگذاری و مقدار استخراج و فروشش هم که در برنامه بودجه سال 99 در نظر گرفته شده بود جای بحث دارد که بر چه مبنایی ما فکر میکردیم با شرایط تحریمی که داریم نفت را با این شرایط میفروشیم و با این شرایط سخت تحریم چه طور انتظار داشتیم پولی که به دست دولت از فروش نفت میرسد، میتواند بشکهای 50دلار باشد. از آنجایی که دست دولت به پول نقد نمیرسد، که آقای نوبخت هم شعاری در این رابطه در مجلس گفتهاند با این مضمون که ما فاصله خود را از درآمد نفتی بیشتر کردهایم و درآمد را به سمت درآمدهای مالیاتی بردهایم، و با توجه به فشار اقتصادی که به علت کرونا بر جامعه وارد شده است و به مردم خسارات زیادی وارد کرده و آمار بیکاری جامعه را بالاتر برده است، من فکر میکنم که دولت باز هم بر کسب مالیات تکیه کند. این در حالی است که در چنین شرایطی خودِ دولت باید به عنوان حامی عمل کرده و برای مشاغل و اقشار زیاندیده از کرونا سبد حمایتی عرضه کند، ولی برخلاف اینها این دولت است که دست خود را درازتر کرده و پیش از آنکه بتواند کمکی به جامعه کند برای اینکه خود را از کسری بودجه برهاند دست به اخذ مالیاتهای بیشتر میزند. قطعا کسری بودجه دولت در سال جاری بسیار بیشتر خواهد بود.
در بسياري از كشورهاي دنيا سياستهايي مثل كاهش نرخ سود بانكي و تزريق ميلياردها پول به اقتصاد در نظر گرفته شده، به نظر شما اعمال اين سياستها در كشور ما هم براي مقابله با تاثير مخرب كرونا بر اقتصاد جواب ميدهد؟
اینچنین راهکارها در شرایط کنونی کشور بیشتر شبیه شعار است و محقق شدنی نیست. در حال حاضر حداقل 50درصد از سرمایه کشور در بانکهای خصوصی است که اینچنین بانکها تابع سیاستگذاریهای خودشان هستند و اگر بخواهند نرخ سود بانکی را کاهش دهند، از آنجا که سپردهگذارهایشان مردم هستند و بانک باید پاسخگوی آنها باشد، نمیتوانند از راهکار کاهش نرخ سود بانکی تبعیت کنند. بانکهای دولتی هم همانقدر که بتواند در کسری بودجه سال جاری از دولت جهت پرداخت حقوق کارمندان رسمی دولت حمایت کند و هزینههای جاری اولیه خود را تامین کند، اتفاق مبارک و بزرگی است که حداقل بخش کارمندان دولتی با عقب افتادگی چندماهه حقوق روبهرو نشوند. از آنجایی هم که بانک جهانی هم نسبت به پرداخت وام به ایران مخالفت کرد قطعا این سیاستها میتواند هم برای دولت و هم برای مردم سیاستی فلجکننده باشد. در حال حاضر ما دو جبهه داریم؛ یکی جبهه نظام حاکمیتی برای استقرار و استمرار حاکمیت خودش و جبهه دوم اقتصاد مردم است که هر دو به خاطر اشتباهات و ساستگذاریهای غلط دولت تضعیف شده است و همین حالا هم بر اساس همین سیاستهای غلط عموم مردم از بنیه مالی ضعیفتری برخوردارند و ویروس کرونا هم تیر خلاصی بود به اقتصاد بیمار و ضعیف کشور.
چه راهكاري برای دولت در زمينه مهار اثرات مخرب كرونا پیشنهاد میکنید؟
راهکار برای مهار اثرات مخرب کرونا هست، ولی باید آیا دولت از توان مالی و اقتصادی برای این شرایط برخوردار است یا خیر. اولین موردی که میتواند کمککننده باشد این است که بستههای حمایتی است. اعتقادی هم نداریم که این بستهها به دست مردم برسد؛ مثل بستههای حمایتی بنزین که بنده هم هرچه کنکاش کردم متوجه شدم به دست کسی نرسیده است. با توجه به پایین آمدن نرخ نفت اگر دولت بخواهد با مردمش صادق باشد، حالا که قیمت نفت جهانی پایین آمده است، دولت هم باید نرخ بنزین را پایین بیاورد، اما از آنجا که دولت به دنبال جبران کسری بودجه است، این فرصت را از دست نخواهد داد و از محل فروش بنزین هم سعی در کسب درآمد دارد که حداقل در این شرایط پساکرونا و مشکلات افت قیمت نفت در بازار جهانی، حداقل از طریق فروش بنزین به مردم خودش درآمد نفتیای را داشته باشد. اما راهکاری که برای کشور شدنی به نظر من دولت بهتر است از کارآفرینان حمایت کند تا آمار بیکاری بالاتر نرود و زیر بار فشار اقتصادی این روزها بتوانند به حیات شغلی خود ادامه دهند. مواردی مثل معافیت از پرداخت هزینه بیمه کارگران، معافیت از پرداخت مالیات یا تخفیف قبوض مصرف انرژی است. البته قابل ذکر است که اجرای این گونه راهکارها با ظرفیت کامل هم برای دولت عملی نیست چراکه دولت مشکلات اقتصادی و کسری بودجه دارد و با ضعفهایی که در سیستم مدیریتی کشور هست قطعا هیچکدام از این موارد را به کار نخواهند برد. این بستههای حمایتی هم که اعلام شده است بیشتر بعد رسانهای دارد و از آنجایی که جیب دولت خالی است، در عمل نمیتوان توقع خاصی داشت.
چه توصيهاي براي جلوگيري از كسري بودجه با بحران كرونا و التهابات بازار نفت داريد، دولت بايد چه كار كند تا به جاي استقراض به بانك مركزي كه همواره موجب افزايش تورم و فشار مضاعف بر قشر ضعيف ميشود جلوگيري كرده و در كنارش كسري بودجه را نيز جبران كند؟
به علت ضعف مدیریتی دولت سیاستهای داخلی و خارجی که در عرصه بینالملل دارد، نمیتوان توصیه خاصی برایش داشت، چراکه برخی توصیهها شاید خلاف خطوط قرمزی هست که نظام اصرار به حفظ آن یا اصرار به حفظ مدیران آن دارد. پیش از کرونا هم دولت اقدامی برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم انجام نداد بلکه دستش را بیشتر در جیب مردم فرو کرد چه برسد به حال حاضر که مشکلات نفتی هم گریبانگیرش شده و در تصویب بودجه هم دست به دامن حکم حکومتی شدهاند تا بتوانند در مجلس رای اعتماد بگیرند، لذا این دولت توصیهپذیر نیست و من فکر نمیکنم که بتوان راهکاری ارائه داد که مورد استقبال آنها قرار گیرد.
برخی کارشناسان بر این باورند که راهکار آخر دولت در مقابله با مشکلات اقتصادی این است که ریسک تورم را پذیرفته و اقدام به چاپ پول کند. نظر شما در اینباره چیست؟
دولت همیشه با تزریق پول تورم را افزایش داده است. در حال حاضر هم با رصدی میبینیم که تا تاریخ 20 فروردین شاهد افزایش 18 تا 20درصدی نرخ ارز در کشور هستیم. در صورتی که کشور هم در تعطیلی نوروز بوده و هم بحث قرنطینه و عدم فعالیت برخی واحدها را داشتهایم و حتی بانکها هم تعطیل بودهاند. پس این افزایش قیمت با توجه به فیلترهایی که بانک مرکزی در تراکنشها و صدور چکها گذاشته است و بخشنامههایی که در این دو سه سال اخیر داده نمیتوانیم این گرانی را گردن دلالان دلار بیندازیم. در این تعطیلات حتی تقاضای ارز مسافرتی هم وجود نداشته است. پس میتوان گفت که این دولت است که دست به کار شده و پیش از سال جدید اقتصادی شروع شود، دولت با افزایش نرخ ارز نشان داده است که به دنبال چه نوع تامین بودجهای برای کسری بودجه سال جاری است و در واقع افزایش نرخ ارز یکی از راهکارهای جبران کسری بودجه از سوی دولت بوده است. لذا زحمت افزایش نرخ تورم را هر ساله خودِ دولت گردن میگیرد و با کاهش ارزش پول ملی کسری بودجه را جبران میکند.در جمعبندی این مصاحبه باید به این نکته اشاره کنم که تا پیش از کرونا هم عوامل این نابهسامانیها را در سالهای اخیر داشتهایم که باعث ضعف و خرد شدن استخوانهای اقتصاد کشور شده است.
افزایش روزافزون بیکاری، کاهش قدرت خرید مردم، افزایش تورم و قیمتگذاریهای خودسرانه واحدهای تولیدی، اصرار و تعجیل دولت در افزایش نرخ ارز در کشور، سیاستهای غلط واردات و صادرات و بسیاری از موارد دیگر کفه بحران اقتصادی کشور را سنگینتر کرده و همانطور که پیشتر هم گفتم کرونا تیر خلاصی بود به اقتصاد نیمه جان کشور. به نظر من اگر قرار باشد این اقتصاد زنده شود و جان دوباره بگیرد نیاز به دمیدن روح مسیحایی در آن است که قطعا این دولت از آن بیبهره است.
به نظر شما شيوع كرونا و تعطيلي بسياري از واحدهاي توليدي چه ميزان خسارت به بخشهاي مختلف اقتصادي وارد كرده است؟
ما جمعیتی بالغ بر 85میلیون داریم که تعداد زیادی از این جمعیت که در حدود 35میلیون نفر میشوند در سن اشتغال هستند که از همین تعداد نیز بسیاری تا قبل از کرونا هم گرفتار مشکل بیکاری بودهاند. اما آنچه که ما به قطعیت میتوانیم اعلام کنیم در این ایام کرونا روزانه بین 2 تا 3 هزار میلیارد خسارتی است که به سبب این تعطیلیهای اجباری به بخشهای مختلف وارد شده است. اگر شما حقوق روزانه کارگری روزمزد را 120هزار تومان در نظر بگیرید و جمعیت این کارگران را نیز 10میلیون فرض کنید رقم خسارت وارده چیزی حدود هزار میلیارد میشود که این رقم تنها خسارت وارده از حقوق کارگران روزمزد بوده است. چشماندازی که بنده دارم ضرر روزانه 2 تا 3 هزار میلیاردی است که به سبب شیوع کرونا و تعطیلی واحدهای مختلف مثل تولیدی، ساختمانی و حتی واحدهای آموزشی به بدنه اقتصاد کشور وارد شده است.
كدام مشاغل آسيب پذيرتر هستند و تحت شرايط مشابه دچار خسارت ميشوند؟
در کل زنجیره شهری و اجتماعی کشور به یکدیگر وابسته هستند و حتی مشاغلی که فعالیت دارند و تعطیل هم نیستند، مثل نانواییها، سوپرمارکتیها و موادغذاییها، خواه ناخواه از این اتفاق ضربه دیدهاند و دچار کاهش تقاضا و افت فروش محصولاتشان شدهاند و دلیل این مسئله هم آن است که در حال حاضر قدرت خرید مردم نسبت به شرایط عادی پایینتر آمده و در نتیجه باعث شده است که تامین مایحتاج خانوار به حداقل خود برسد. در نتیجه ما نمیتوانیم ادعا کنیم که فقط آن دسته از مشاغلی که به علت شیوع کرونا تعطیل هستند آسیب بیشتری دیدهاند بلکه حتی آن دسته از مشاغلی هم که تعطیلی نداشتهاند تحت تاثیر شرایط کنونی آسیب زیادی دیدهاند.
بحران كرونا براي اقتصاد جهان جدي است و تحليلگران از احتمال ركود در روزهاي پساكرونا خبر ميدهند، خطر ركود در كشور ما چقدر جدي است؟
لازمه پاسخ به این سوال این است که ما به قبل و بعد کرونا توجه کنیم. کشور به دلیل ضعف مدیریتی که دارد و همچنین اتفاقاتی که در سطح بینالمللی روی داده است و سایستهای غلط داخلی و جهتگیریهای نادرست دولت در عرصه اقتصاد و تولید، در سالهای اخیر به طور کلی زیرساختهای اقتصادی کشور تخریب شده و شاهد فروپاشی اقتصاد داخلی بودهایم. با توجه به این مطلب و میزان خسارتی که کشور روزانه پس از شیوع کرونا متحمل میشود، میزان خسارات کشور عددی قابل توجه است که جبران آن برای کشور مساوی است با یک سال بودجهای که دولت به دنبال تصویب آن در سال جاری بود که همان میزان بودجه در مجلس تایید نشد و رای اعتماد به کلیات بودجه داده نشد. لذا بر این اساس قطعا شرایط کشور حتی از سایر کشورهای درگیر این مسئله دشوارتر بوده و با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد شد.
با توجه به كرونا و نامعلوم بودن وضعيت عرضه و تقاضا در بازار نفت و ابهام درباره قيمت آن، برآورد شما از ميزان كسري بودجه دولت در سال جاري چيست؟
با توجه به کاهش قیمتی که به علت کرونا گریبانگیر نفت شده و مغایرت آن با چیزی که در بودجه امسال لحاظ شده بود، چون اصل طرح بودجه سال 99 خیلی بر اساس واقعیات نبوده قطعا سال جاری، سالی است که کسری بودجه دولت مشهودتر و بیشتر هست. در واقع همان بحث قیمتگذاری و مقدار استخراج و فروشش هم که در برنامه بودجه سال 99 در نظر گرفته شده بود جای بحث دارد که بر چه مبنایی ما فکر میکردیم با شرایط تحریمی که داریم نفت را با این شرایط میفروشیم و با این شرایط سخت تحریم چه طور انتظار داشتیم پولی که به دست دولت از فروش نفت میرسد، میتواند بشکهای 50دلار باشد. از آنجایی که دست دولت به پول نقد نمیرسد، که آقای نوبخت هم شعاری در این رابطه در مجلس گفتهاند با این مضمون که ما فاصله خود را از درآمد نفتی بیشتر کردهایم و درآمد را به سمت درآمدهای مالیاتی بردهایم، و با توجه به فشار اقتصادی که به علت کرونا بر جامعه وارد شده است و به مردم خسارات زیادی وارد کرده و آمار بیکاری جامعه را بالاتر برده است، من فکر میکنم که دولت باز هم بر کسب مالیات تکیه کند. این در حالی است که در چنین شرایطی خودِ دولت باید به عنوان حامی عمل کرده و برای مشاغل و اقشار زیاندیده از کرونا سبد حمایتی عرضه کند، ولی برخلاف اینها این دولت است که دست خود را درازتر کرده و پیش از آنکه بتواند کمکی به جامعه کند برای اینکه خود را از کسری بودجه برهاند دست به اخذ مالیاتهای بیشتر میزند. قطعا کسری بودجه دولت در سال جاری بسیار بیشتر خواهد بود.
در بسياري از كشورهاي دنيا سياستهايي مثل كاهش نرخ سود بانكي و تزريق ميلياردها پول به اقتصاد در نظر گرفته شده، به نظر شما اعمال اين سياستها در كشور ما هم براي مقابله با تاثير مخرب كرونا بر اقتصاد جواب ميدهد؟
اینچنین راهکارها در شرایط کنونی کشور بیشتر شبیه شعار است و محقق شدنی نیست. در حال حاضر حداقل 50درصد از سرمایه کشور در بانکهای خصوصی است که اینچنین بانکها تابع سیاستگذاریهای خودشان هستند و اگر بخواهند نرخ سود بانکی را کاهش دهند، از آنجا که سپردهگذارهایشان مردم هستند و بانک باید پاسخگوی آنها باشد، نمیتوانند از راهکار کاهش نرخ سود بانکی تبعیت کنند. بانکهای دولتی هم همانقدر که بتواند در کسری بودجه سال جاری از دولت جهت پرداخت حقوق کارمندان رسمی دولت حمایت کند و هزینههای جاری اولیه خود را تامین کند، اتفاق مبارک و بزرگی است که حداقل بخش کارمندان دولتی با عقب افتادگی چندماهه حقوق روبهرو نشوند. از آنجایی هم که بانک جهانی هم نسبت به پرداخت وام به ایران مخالفت کرد قطعا این سیاستها میتواند هم برای دولت و هم برای مردم سیاستی فلجکننده باشد. در حال حاضر ما دو جبهه داریم؛ یکی جبهه نظام حاکمیتی برای استقرار و استمرار حاکمیت خودش و جبهه دوم اقتصاد مردم است که هر دو به خاطر اشتباهات و ساستگذاریهای غلط دولت تضعیف شده است و همین حالا هم بر اساس همین سیاستهای غلط عموم مردم از بنیه مالی ضعیفتری برخوردارند و ویروس کرونا هم تیر خلاصی بود به اقتصاد بیمار و ضعیف کشور.
چه راهكاري برای دولت در زمينه مهار اثرات مخرب كرونا پیشنهاد میکنید؟
راهکار برای مهار اثرات مخرب کرونا هست، ولی باید آیا دولت از توان مالی و اقتصادی برای این شرایط برخوردار است یا خیر. اولین موردی که میتواند کمککننده باشد این است که بستههای حمایتی است. اعتقادی هم نداریم که این بستهها به دست مردم برسد؛ مثل بستههای حمایتی بنزین که بنده هم هرچه کنکاش کردم متوجه شدم به دست کسی نرسیده است. با توجه به پایین آمدن نرخ نفت اگر دولت بخواهد با مردمش صادق باشد، حالا که قیمت نفت جهانی پایین آمده است، دولت هم باید نرخ بنزین را پایین بیاورد، اما از آنجا که دولت به دنبال جبران کسری بودجه است، این فرصت را از دست نخواهد داد و از محل فروش بنزین هم سعی در کسب درآمد دارد که حداقل در این شرایط پساکرونا و مشکلات افت قیمت نفت در بازار جهانی، حداقل از طریق فروش بنزین به مردم خودش درآمد نفتیای را داشته باشد. اما راهکاری که برای کشور شدنی به نظر من دولت بهتر است از کارآفرینان حمایت کند تا آمار بیکاری بالاتر نرود و زیر بار فشار اقتصادی این روزها بتوانند به حیات شغلی خود ادامه دهند. مواردی مثل معافیت از پرداخت هزینه بیمه کارگران، معافیت از پرداخت مالیات یا تخفیف قبوض مصرف انرژی است. البته قابل ذکر است که اجرای این گونه راهکارها با ظرفیت کامل هم برای دولت عملی نیست چراکه دولت مشکلات اقتصادی و کسری بودجه دارد و با ضعفهایی که در سیستم مدیریتی کشور هست قطعا هیچکدام از این موارد را به کار نخواهند برد. این بستههای حمایتی هم که اعلام شده است بیشتر بعد رسانهای دارد و از آنجایی که جیب دولت خالی است، در عمل نمیتوان توقع خاصی داشت.
چه توصيهاي براي جلوگيري از كسري بودجه با بحران كرونا و التهابات بازار نفت داريد، دولت بايد چه كار كند تا به جاي استقراض به بانك مركزي كه همواره موجب افزايش تورم و فشار مضاعف بر قشر ضعيف ميشود جلوگيري كرده و در كنارش كسري بودجه را نيز جبران كند؟
به علت ضعف مدیریتی دولت سیاستهای داخلی و خارجی که در عرصه بینالملل دارد، نمیتوان توصیه خاصی برایش داشت، چراکه برخی توصیهها شاید خلاف خطوط قرمزی هست که نظام اصرار به حفظ آن یا اصرار به حفظ مدیران آن دارد. پیش از کرونا هم دولت اقدامی برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم انجام نداد بلکه دستش را بیشتر در جیب مردم فرو کرد چه برسد به حال حاضر که مشکلات نفتی هم گریبانگیرش شده و در تصویب بودجه هم دست به دامن حکم حکومتی شدهاند تا بتوانند در مجلس رای اعتماد بگیرند، لذا این دولت توصیهپذیر نیست و من فکر نمیکنم که بتوان راهکاری ارائه داد که مورد استقبال آنها قرار گیرد.
برخی کارشناسان بر این باورند که راهکار آخر دولت در مقابله با مشکلات اقتصادی این است که ریسک تورم را پذیرفته و اقدام به چاپ پول کند. نظر شما در اینباره چیست؟
دولت همیشه با تزریق پول تورم را افزایش داده است. در حال حاضر هم با رصدی میبینیم که تا تاریخ 20 فروردین شاهد افزایش 18 تا 20درصدی نرخ ارز در کشور هستیم. در صورتی که کشور هم در تعطیلی نوروز بوده و هم بحث قرنطینه و عدم فعالیت برخی واحدها را داشتهایم و حتی بانکها هم تعطیل بودهاند. پس این افزایش قیمت با توجه به فیلترهایی که بانک مرکزی در تراکنشها و صدور چکها گذاشته است و بخشنامههایی که در این دو سه سال اخیر داده نمیتوانیم این گرانی را گردن دلالان دلار بیندازیم. در این تعطیلات حتی تقاضای ارز مسافرتی هم وجود نداشته است. پس میتوان گفت که این دولت است که دست به کار شده و پیش از سال جدید اقتصادی شروع شود، دولت با افزایش نرخ ارز نشان داده است که به دنبال چه نوع تامین بودجهای برای کسری بودجه سال جاری است و در واقع افزایش نرخ ارز یکی از راهکارهای جبران کسری بودجه از سوی دولت بوده است. لذا زحمت افزایش نرخ تورم را هر ساله خودِ دولت گردن میگیرد و با کاهش ارزش پول ملی کسری بودجه را جبران میکند.در جمعبندی این مصاحبه باید به این نکته اشاره کنم که تا پیش از کرونا هم عوامل این نابهسامانیها را در سالهای اخیر داشتهایم که باعث ضعف و خرد شدن استخوانهای اقتصاد کشور شده است.
افزایش روزافزون بیکاری، کاهش قدرت خرید مردم، افزایش تورم و قیمتگذاریهای خودسرانه واحدهای تولیدی، اصرار و تعجیل دولت در افزایش نرخ ارز در کشور، سیاستهای غلط واردات و صادرات و بسیاری از موارد دیگر کفه بحران اقتصادی کشور را سنگینتر کرده و همانطور که پیشتر هم گفتم کرونا تیر خلاصی بود به اقتصاد نیمه جان کشور. به نظر من اگر قرار باشد این اقتصاد زنده شود و جان دوباره بگیرد نیاز به دمیدن روح مسیحایی در آن است که قطعا این دولت از آن بیبهره است.
مرجع : روزنامه همدلی