۰

درخواست برای بخشش قاتل بسیجی آمربه‌معروف

تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۳۰
احسان - متهم ٢٥ساله- به دلیل تذکر علی خلیلی - بسیجی آمربه‌معروف- با او درگیر شد و ضربه‌ای بر او وارد کرد. عوارض ناشی از زخم‌های ایجادشده در بدن علی بعد از سه‌سال باعث مرگ او شد و احسان که پیش از این به اتهام ضرب‌وجرح محکوم شده اما با اعلام گذشت علی خلیلی، آزاد شده ‌بود، این‌بار به اتهام قتل بازداشت و با رأی اکثریت هیأت قضات شعبه ١١٣ دادگاه کیفری‌ استان تهران به قصاص محکوم شد. این رأی مورد تأیید دیوان‌عالی کشور قرار گرفت و اکنون در مرحله استیذان است.
پدر احسان که خود جانباز ٦٠‌ درصد است، با ارسال نامه‌ای خواستار بخشش از سوی اولیای‌دم شد. در این نامه آمده ‌است:

«این حرف‌ها، حرف‌های یک جانباز ٦٠‌ درصد جنگ تحمیلی است.
شاید بهتر بگویم درددل‌های پدری که در جنگ و مقابل خصم متجاوز زانو نزد و خود را برای ایستاده‌مردن مهیا نمود و حال خود را از برای زانوزدن در برابر مقام شامخ مادری چون تو آماده و مهیا می‌کند.
مادر، خواهرم...
پسرم را به من ببخش. بگذار تا با بخشش تو همگان بدانند بهشت زیبنده زیر پای چون تویی است. فرزند من! پسرم مستحق مرگ نیست و ‌ای مادر بزرگوار تو را به تمام خوبی‌ها، تو را به خون شهدا، تو را به تمام مقدسات سوگند می‌دهم از خون پسر من بگذر...!
با اجرای حکم قصاص، پسر مرحوم مغفور تو هیچ‌گاه باز نخواهد گشت. هر چند که مطمئنم نزد خدای خود روزی می‌گیرد و قطعا دل در گروی قصاص جوان من ندارد. تو خود مادری و من می‌فهمم که چقدر داغ جوان سخت و دشوار است، لیکن اجازه ندهید تا مادری دیگر همچون تو بانوی بزرگوار طعم تلخ داغ فرزند را تا ابد بر دل داشته باشد.
از شما خواهر بزرگوارم عاجزانه استدعا دارم لختی به دل رئوف و دریایی خود رجوع کنید و در بهار ضیافت الهی (ماه مبارک رمضان) از صاحب این ماه مدد خواسته و اخلاق اسلامی و زهرایی مادران این سرزمین را به منصه‌ظهور بنشانید و لذت گذشت را بر قصاص که البته حق شماست، ارجح بدارید».

به گزارش شرق، متهم در حال حاضر در زندان به‌سر می‌برد و در صورت انجام استیذان، پرونده وی برای اجرای حکم به جریان خواهد افتاد.
کد مطلب : ۴۶۹۵۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.