۰

خشکسالی در ایران ربطی به بارندگی ندارد

تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۰۲
خشکسالی در ایران ربطی به بارندگی ندارد
بحران آب ؟! نه فراتر از بحران آب. آنچه در ایران اتفاق افتاده است ورود به دوره تنش آبی است. خشکسالی عظیمی که پرفسور کردوانی معتقد است عامل انسانی دارد. پرویز کردوانی جغرافی دان معتقد است برای نجات خوزستان باید سد گتوند را از بین برد. چون این سد تمام گنبدهای نمکین منطقه را در خود حل خواهد کرد. وی در ادامه می گوید« خشکسالی اقلیمی همان کاهش بارندگی است که من فکر نمی کنم در تاریخ ایران بی سابقه باشد آنچه بی سابقه است خشکسالی است که عامل انسانی دارد. در بیست سال گذشته ما با حفر بی رویه چاه های آب، ساخت سدها به صورت کاملا غیر کارشناسی موجب پیدایش بحران آب شدیم. به معنای بهتر بحران آب در ایران اصلا اقلیمی نیست؛ بخش اعظمی از بحران توسط خود ما ایجاد شده است مشروح گفت و گوی پرفسور پرویز کردوانی با ندای ایرانیان در ذیل آمده است:



کارشناسان بر این باورند که وضعیت آب در ایران به سمت بحران حرکت می کند این ادعا را قبول دارید؟

ما به سمت بحران نمی رویم ما همین الان در گیر بحران آب هستیم و اگر فکری برای آن نکنیم به زودی دیگر آب نخواهیم داشت. ما با دو گونه خشکسالی روبرو هستیم یکی خشکسالی اقلیمی و دیگری مصرف بی رویه آب. خشکسالی اقلیمی همان کاهش بارندگی است که من فکر نمی کنم در تاریخ ایران بی سابقه باشد آنچه بی سابقه است خشکسالی است که عامل انسانی دارد. در بیست سال گذشته ما با حفر بی رویه چاه های آب، ساخت سدها به صورت کاملا غیر کارشناسی موجب پیدایش بحران آب شدیم. به معنای بهتر بحران آب در ایران اصلا اقلیمی نیست؛ بخش اعظمی از بحران توسط خود ما ایجاد شده است. به طور مثال: استقرار صنایع بزرگ همچون فولاد و ذوب‌آهن در شعاع 50 کیلومتری اصفهان اشتباه بود. صنعت ایجاد شده و حالا باید به دنبال آب برایش بگردیم و فشار می‌آوریم تا آب را از نقاط دیگر به اصفهان منقل کنیم، در حالی‌که این یک اشتباه است. متاسفانه در کشور بدون حساب و کتاب سد ساخته می‌شود. ساختن 11 سد بر روی رودخانه قزل‌اوزن، استان گیلان را نابود می‌کند زیرا گیلان به واسطه آب این رودخانه‌ها به وجود آمده و اگر این 11 سد تکمیل شود تا پنج سال آینده امکان کاشت برنج در گیلان ممکن نیست. یا اینکه آمده‌ایم چاه 360 پارچه آبادی را به همراه آب سدهای کرج و سد زوند به سمت تهران سرازیر کرده‌ایم، با خشک شدن چاه‌های آب در این مناطق مردم به انتقال آب به تهران اعتراض می‌کنند و این یک بحران است. از سوی دیگر سد گتوند نمونه بارز تلاش برای نابودی کشاورزی در خوزستان است. متاسفانه برخی مواقع دولت‌ها اشتباهاتی را انجام می‌دهند؛ برای مثال در دولت دهم صحبت از خرید آب از تاجیکستان به میان آمد، بحثی که پس از تلاش ناموفق سد دوستی مطرح شد و حالا باید تاجیکستانی‌ها از 180 کیلومتر آن طرف تر برای ما آب بیاورند این کار اشتباه است و ما باید به سراغ روش‌های غیر متعارف برای تولید آب برویم. یا اینکه طرح خنده دار و مضحک انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران هم از آن طرح هاست که حتی صحبت از آن هم نشان از بی دانشی ما دارد. عامل خشکسالی، مدیریت غلط دولت ها در ساخت سدها و چاه هاست.

یکی از برنامه های همه دولت ها، توسعه کشاورزی و سدسازی است. این روش خوبی برای توسعه است؟


این سدهایی که ساخته ایم بی فایده است. عمر مفید سد 50 سال است. رفته رفته کم می شود. سد سفید رود را که ساختند تا برای 50 سال، هر سال بتواند برای 170هزار هکتار از دشت گیلان را آبیاری کند؛ امروز دیگر سود نیست . اقداماتی که قرار بوده است انجام دهند؛ نکردند. چون سدهای بزرگ را نمی توانند پاک کنند؛ سدهای کوچک را پاک می کنند. سد کرج را چکار کنند، گل و لایش را بیاورند بیرون؟ کجا بریزند؟ اقداماتی باید انجام بدهندکه سد کرج و لتیان دیر پر شوند. دانشجوی من دارد می رود شمال، زنگ می زند که استاد سد کرج پر پر است و از لبش آب می خواهد بیرون می ریزد. گفتم می بخشید 40 متر آن لجن است و بالایش آب است. سد دز که 203 متر است، 80 مترش گل است. این سد ها تا چند سال دیگر پرمی شوند. دیگر سد نیستند. بدبختی هم می آورند، چه بدبختی هایی. الان که سد ساختیم آمدند پائین دستش، زمین هایی که سیل می رفت، شهرداری گرفت و همه را خانه ساخت. وقتی سد پر شود، این سد مسیر اولیه اش را می خواهد. همه این زمین هایی که خانه ساخته اند، می رود زیر آب. کما این که 5 سال پیش اتفاق افتاد. نه روزنامه جرات کرد بنویسند و نه تلویزیون آن را طرح کرد. سد کرج پر شد؛ آب را باز کردند و رفت شهریار. چندین خانه و آدم را آب برد.به نظر من ساخت سد در خوزستان و دامنه های جنوبی البرز خیانت به محیط زیست است. تنها راه احیاء خوزستان از میان رفتن سد گتوند است. برای نجات خوزستان باید سد گتوند را از بین برد. چون این سد تمام گنبدهای نمکین منطقه را در خود حل خواهد کرد.

پس تکلیف توسعه کشاورزی چه می شود؟

پس اندازهای آب ما دارد تمام می شود. جمعیت روز به روز زیادتر می شود. نه تنها بچه باید کمتر شود، کشاورزی هم باید سطحش پائین بیاید. این که ما کشاورزی را از 10 هکتار بکنیم، 100 هکتار توسعه پیدا نکردیم. نشانی کشورهای پیشرفته این است که سطح کشتشان را کم می کنند. سعی می کنند از زمینی که زیر کشت دارند، درست استفاده کنند. به این می گویند بهره وری. در اروپا از هر هکتار، 14 تن گندم درو می کنند. در ایران حداکثر5 تن برداشت می شود. ما باید از همین زمینی که داریم بیشترین بهره وری را داشته باشیم. دانشگاه ها را هم نباید توسعه دهند، مدام ظرفیت دانشگاه ها را زیاد می کنند؛ اینها به چه دردی می خورند. اینها مزاحم هستند. فایده اش چیست. نباید توسعه دهند، باید شهرها را کم کنند. کشورهای پیشرفته با اینکه وضع آب آنها چندان بد هم نبود، از 50 سال قبل شروع کرده اند. کشورهای خاورمیانه و آنهایی که در نوار خشک هستند نیز باید به این سمت روند. با این جمعیت و این مصرف روز به روز سهم آبمان کمتر خواهد شد. مناطقی که زور دارند، آب بیشتری می گیرند و جای دیگری را نابود می کنند. اسراییل در منطقه ای در بالادست و ارتفاعات چاه زده است و می زند و آب منطقه فلسطین را قطع می کند. آب در جهت شیب به مناطق پایین دست می رود که با زدن چاه در مناطق مرتفع، پایین دست خشک می شود. در آینده جان کشورها به آب بستگی دارد و تمام برنامه ریزی ها باید براساس آب باشد.

در نهایت چه کار باید کرد؟

یک اینکه همین منابع آبی کمی که مانده است را درست استفاده کند و فراتر از آن غیرمتعارف زندگی کند. اروپایی ها سال ها پیش این کار را انجام داده اند. یکی این است که تا به حال از آب سد و زیرزمینی استفاده می کردیم، باید به این سمت برویم که از آب فاضلاب استفاده کنیم. آب فاضلاب از آب های غیرمتعارف است. هیچ شهر ایران یا حتی در خاورمیانه از فاضلاب استفاده نمی کند. به طور مال اروپا این آب را برای صنعت استفاده می کند یا خیر! سطح فرهنگ آنها بالاست و تصفیه می کنند و در رودها و دریاها می ریزند تا آب آلوده نشود. کالیفرنیا مثل اروپا نیست و برای کشاورزی هم احتیاج به آب دارد، پس این آب غیرمتعارف را اول برای کشارزی، بعد فضای سبز شهرها و کارهای دیگر استفاده می کند. تهران باید سه رود فاضلاب خود را برگرداند برای فضای سبز و در آنجا از آب لوله کشی استفاده نکند.
کد مطلب : ۴۶۹۷۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.