۰

20 هزار کودک در خراسان رضوی، هویت ندارند!

تاریخ انتشار
جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۶
روزنامه قانون افزوده است: آن‌گونه که محمد عجمی گفته، آمار ازدواج‌های زنان ایرانی با اتباع خارجی در خراسان رضوی بالغ بر 12 هزار مورد برآورد می‌شود که از این تعداد تاکنون پنج هزار و 300 مورد آن با قوانین تسهیل شده، ثبت شده یا با مجوز دولت و به صورت رسمی انجام گرفته است. بر این اساس، شش هزار و 700 مورد از این ازدواج‌ها غیر قانونی و غیرمجاز است که بخشی از آن‌ها که بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی مربوط به قبل از سال 85 بوده قابل ثبت است.

 

فقر؛ عامل ازدواج با بیگانه؟

 

بر اساس آمار‌ها در خراسان رضوی بالغ بر 320 هزار تبعه خارجی وجود دارد که از این تعداد 250 هزار نفر دارای مدارک اقامتی و قانونی و کارت آمایش و غیره هستند و مابقی غیر مجاز محسوب می‌شوند. همچنین 95 درصد این اتباع خارجی که عمده آن‌ها افغان‌ها هستند در مشهد ساکن هستند، سه درصد در مهمانشهر تربت جام و دو درصد سایر شهرستان‌های استان سکونت دارند.

 

اگرچه محمد عجمی شمار فرزندانی که به همین ترتیب در شهر مشهد فاقد شناسنامه هستند را 20 هزار نفر برآورد کرده، اما خود او سه سال پیش شمار این «فرزندان بدون هویت سجلی» را در مشهد 22 هزار نفر اعلام کرده بود. این در حالی است که اگر پدران فرزندان حاصل از ازدواج موقت (صیغه) اتباع خارجی باشند، فرزندان آنان را از ملیت ایرانی محروم می‌سازد و تابعیت ایرانی مادران را شامل حال کودکان نمی‌داند.

 

به بیان دیگر، در صورتی که ازدواج موقت میان یک زن ایرانی و یک تبعۀ خارجی انجام شود، برخلاف موارد ازدواج میان زنان و مردان ایرانی، اولویت دیگر نه با شرع که با قوانین دولتی است. به این ترتیب، زنانی که عمدتاً در نتیجۀ فقر به عقد موقت اتباع خارجی در می‌آیند در صورت باردار شدن در فقر و تنگدستی بیشتری قرار می‌گیرند. سالانه تنها حدود 350 هزار زائر عراقی وارد مشهد می‌شوند و با افزایش شمار آنان بر شمار کودکان بدون شناسنامه که عمدتاً حاصل ازدواج موقت میان زنان ایرانی و اتباع خارجی است نیز افزوده می‌شود.

 

مشکلات بی‌شمار پس از ازدواج با اتباع بیگانه

 

زندگی زنان ایرانی که به‌صورت غیرقانونی با مردان خارجی ازدواج کرده‌اند، سراسر دلهره و مشکل است. مدیرکل اتباع و امور مهاجران استانداری خراسان رضوی این‌طور راه حل می‌دهد که اگر ازدواجشان قبل از سال 85 باشد و مدرک زناشویی داشته و گواهی تولد فرزندانشان در بیمارستان باشد با مراجعه به اداره اتباع می‌توانند تشکیل پرونده بدهند و ازدواجشان قانونی شود، در صورت تأیید پرونده به بچه‌های زیر 18 ساله‌شان هم کارت شناسایی داده می‌شود که می‌توانند درس بخوانند، درمان شوند و کار کنند.

 

عجمی معتقد است آنهایی که پس از سال 85 برای ثبت ازدواجشان اقدامی نکرده‌اند، کم‌کاری خودشان بوده، زیرا‌ همان زمان اعلام شد باید بیایند و ازدواجشان را ثبت قانونی کنند تا در حق زنان ایرانی ظلمی نشود. او تاکید می‌کند: آن‌ها هم می‌توانند برای تشکیل پرونده و ثبت ازدواجشان اقدام کنند. پرونده آن‌ها به وزارت کشور می‌رود، در صورتی‌که وزارت کشور موافقت کرد و شرایط ازدواج را مناسب دانست ازدواجشان ثبت قانونی می‌شود.

 

وی درباره وضعیت زنان ایرانی که ازدواج‌شان در شناسنامه ثبت نشده و بیمارستان هم گواهی تولد فرزند به آن‌ها نداده، می‌گوید: این افراد برای آزمایش DNA به پزشکی قانونی معرفی می‌شوند و در صورت تأیید، برای فرزندشان کارت شناسایی می‌گیرند.

 

به گفته عجمی، خانواده‌ای که بچه‌ای را نگهداری می‌کند باید استناداتی از پدر و مادر واقعی بچه داشته باشد تا به تبع آن، کودک شناسایی شود. زنان ایرانی که همسران خارجی‌شان متواری هستند، می‌توانند به صورت غیابی، طلاق بگیرند و دادگاه حضانت بچه را به مادر می‌دهد.

 

بر اساس گفته مدیرکل اتباع و امور مهاجران استانداری خراسان رضوی، تمامی موارد را دارای راهکار برای پیگیری دانسته و هزینه چندانی هم ندارد، کافی است به اداره اتباع مراجعه کرده و از ضوابط آگاه شوند. تشکل‌های مردم نهاد دارای مجوز می‌توانند امور حقوقی زنان ایرانی و کودکان دوملیتی را پیگیری کنند.

 

20 هزار کودک بدون هویت و کارت شناسایی در خراسان رضوی زندگی می‌کنند که حاصل ازدواج غیرقانونی 12 هزار زن خراسانی با اتباع بیگانه هستند. این آمار در کل کشور نشان می‌دهد 32 هزار زن ایرانی به مردان افغان بله گفتند و منابع غیررسمی پرده از وجود نیم میلیون کودک بی‌هویتی برمی‌دارد که حاصل بیش از 100 هزار پیوند غیرقانونی زنان ایرانی با مردان خارجی است. کودکان دوملیتی حاصل از این پیوند‌ها در صورت ثبت رسمی ازدواج، تا قبل از 18 سالگی کارت شناسایی اتباع و اقامت در اختیار دارند و یک سال پس از 18 سالگی فرصت دارند برای مشخص کردن وضعیت تابعیت خود تشکیل پرونده دهند و براساس قانون، می‌توانند با انتخاب تابعیت مادر، شناسنامه دار شوند.

 

من درد مشترکم، مرا فریاد کن!

 

مشکلات کودکان متولد از پدر و مادری که ازدواج آن‌ها ثبت نشده است، از‌ همان روز اول مشخص و قابل لمس است. با پرسه در کوچه‌پس کوچه‌های قلعه خیابان مشهد بچه‌هایی را می‌بینید که سواد خواندن و نوشتن «آرزو» را ندارند، اما بلدند آرزو کنند. وقتی از یکی از آنها می‌پرسم چه آرزویی دارد، جواب می‌دهد: آرزو دارم شناسنامه داشته باشم.

 

- شناسنامه داشته باشی که چی بشود؟

 

که مادرم برای ما هم یارانه بگیرد تا کرایه خانه را بدهد، که خواهرم مجبور نباشد برود سر زمین کشاورزی کار کند تا با هم برویم مدرسه، مدرسه رفتن پول می‌خواهد، مادرم می‌گوید کسی ما را در مدرسه نمی‌خواهد.

 

این فقط مجید نیست که پدر افغانش یک روز بقچه‌اش را برداشت و دیگر از او خبری نشد، که خانواده‌اش پول ندارند، خودش و خواهر و برادر‌هایش یارانه نمی‌گیرند و یارانه مادر هم کفاف اجاره خانه را نمی‌دهد، به مدرسه نمی‌روند و مدارس ایران، او و بچه‌های شبیه او را نمی‌خواهد. فاطمه، سیما، نادیا، ادریس، مهدی و خیلی از بچه‌های قلعه خیابان هم هستند که نداشتن شناسنامه و کارت شناسایی، سبب محرومیتشان از حقوق آموزشی و بهداشتی، درمانی شده است.

 

این بچه‌ها، هرکاری کرده‌اند جز بچگی. خوب می‌دانند که تریاک و هرویین، مصرف کننده‌اش را به چه حال و روزی می‌اندازد. این بچه‌ها هر آنچه را نباید بدانند، می‌دانند و هر آنچه را باید، نه. نگاه پر بیم و امید این بچه‌ها به وقت دیدن غریبه‌ای از آن سوی شهر، یادآور این شعر شاملوست؛ قصه نیستم که بگویی، نغمه نیستم که بخوانی، من درد مشترکم، مرا فریاد کن!

کد مطلب : ۷۱۸۵۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.