حرفای تکان دهنده رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در گفتوگو با «عصر تعادل»
۴ میلیون کودک در کشور، هیچ آیندهای نخواهند داشت
تاریخ انتشار
جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۰۷
عصر تعادل – محمد باقرزاده - روز جمعه (۱۴ خردادماه) کودک ۴ ماهه و مجهولالهویهای که از درد خماری و سوءتغذیه به شدت گریه میکرد در بیمارستان لقمان تهران جان باخت تا بار دیگر وضعیت نوازادان و کودکان درگیر اعتیاد در صدر اخبار قرار بگیرد. این دختر بیسرپرست که پرستاران بیمارستان نام «رویا» را بر او نهادند، توسط خانوادهاش به شیرخوارگاه زعیم برده و همانجا رها شده که با بروز نشانههای مسمومیت و اعتیاد به بیمارستان لقمان منتقل شد که در نهایت نتوانست درد اعتیاد، سوءتغذیه و بیپناهی را دوام بیاورد. اما رویای چهارماهه اولین قربانی خانوادهای معتاد نبود و آخرین نیز نخواهد بود؛ سه هفته پیش نیز مددکاران جمعیت امام علی در منطقه بومهن کودک 4 ماههای به نام «علی» را که حالت جسمانی مناسبی نداشت، شناسایی و به کلینیکی در همان منطقه ارجاع دادند تا مشخص شود که علی نیز درگیر اعتیاد است، دو سال پیش نیز مرگ عرشیای ۴ماهه بر اثر اوردوز در رسانهها منتشر شد. مطابق اخبار و آمار، هر روز بر تعداد معتادان کشور افزوده میشود و اعتیاد زنان نیز وضعیت سعودی پیدا کردهاست که این شرایط از تولد نوزادانی در خانوادههای درگیر اعتیاد خبر میدهد که سرنوشتی جز اعتیاد در انتظار آنها نخواهد بود.
«عصر تعادل» در گفتوگو با دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران و استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به بررسی اعتیاد کودکان و راههای مبارزه با این پدیده روبهگسترش پرداختهاست که در ادامه میخوانیم:
نزدیک به ۸ میلیون کودک در خانوادههای معتاد پروش مییابند
اگرچه عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور هفته جاری و در صحن علنی مجلس شورای اسلامی آمار معتادین کشور را ۵/۲ میلیون نفر اعلام کرد اما مهرداد بائوج لاهوتی نماینده مردم لنگرود در همان جلسه ادعا کرد که این آمار کف معتادان کشور است و مدعی شد که بالای 5.5 الی 6 میلیون معتاد در کشور وجود دارد. مصطفی اقلیما نیز درباره آمار کودکان و زنان معتاد کشور میگوید: «آمار رسمی و معتبر دولتی در این زمینه وجود ندار اما طبق آخرین آمار که مربوط به ده سال پیش است، میگویند ۲ میلیون معتاد در کشور وجود دارد. متناسب با استاندارهای جهانی، اگر آمارهای رسمی ۲ میلیون معتاد را اعلام کند یعنی نزدیک به ۴ میلیون معتاد در کشور وجود دارد که دسترسی به آن ۲ میلیون دیگر وجود ندارد؛ مثلا این افراد در خانه خود و با شرایط بهتری به مصرف مواد میپردازند که در آمارهای رسمی قرار نمیگیرند. حال اگر حداقل اعضای خانواده یعنی ۴ نفر (پدر، مادر و دو فرزند) را در نظر بگیریم به عدد ۱۶ میلیون میرسیم که به معنای ۸ میلیون فرزند و کودک درگیر با خانوادهای که اعتیاد در آن جریان دارد، است. یعنی ۸ میلیون کودک وجود دارد که پدر یا مادر معتاد دارند و این کودکان باید در چنین خانوادهای پروش بیابند. معمولا در چنین خانوادههایی کودکان نیز معتاد میشوند (برخی خانوادههایی را که ما بررسی کردیم متوجه خوراندن مواد توسط والدین به نوزادان شدیم. این والدین برای آرام کردن نوازادن و به دلیل بیحوصلهگی به نوزادان مواد میدهند که آرام شوند و در موارد زیادی برخی از این کودکان دچار اوردوز میشوند)، و اگر هم مستقیم مواد مصرف نکنند به بوی این مواد معتاد میشوند چراکه مدتها در معرض این بو و استعمال مواد بودهاند و هنگام عصبیت یا ناراحتی پای منقل پدر یا مادر خود مینشینند که در معرض بوی مواد قرار بگیرند».
هیچ آیندهای برای نزدیک به ۴ میلیون کودک در کشور وجود ندارد
اما دولت در کوتاهمدت برای کودکان و فرزندانی که در خانوادههای درگیر اعتیاد متولد و بزرگ میشوند، چه کاری میتواند انجام بدهد؟ رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی در این باره میگوید: «مسائل و معضلات اجتماعی راهکار کوتاهمدت ندارند، دولتها معمولا بررسی میکنند که کدام مشکل حادتر است. اکنون در کشور ما بیش از ۶ میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار وجود دارد، معلولینی که به امید کار از دانشگاه فارغالتحصیل شدند اکنون بیکار هستند و در چنین شرایطی دولت برای کودکان معتاد هیچ برنامههای ندارد. این کودکان نیاز به سرپرست و تامین مالی دارند. هیچ مرکزی در کشور وجود ندارد که کودکان بیسرپرست را تحویل بگیرد، ضمن اینکه پرورش بچه در پروشگاه هیچ آیندهای برای وی نمیسازد بهگونهای که حتی بزرگشدن در خانواده معتاد وضعیت بهتری میسازد. کودکی که در پرورشگاه بزرگ شود بیهویت بار میآید، کمتر کسی حاضر میشود با چنین فردی ازدواج کند حتی دولت حاضر نمیشود به چنین افرادی کار بدهد. من خیلی واضح بگویم که هیچ آیندهای برای نزدیک به ۴ میلیون کودک در کشور و در شرایط کنونی وجود ندارد؛ چراکه هیچ برنامهای برای این افراد وجود ندارد. کودکان معتاد و خیابانی معلول اعتیاد خانواده هستند و پیش از هر چیز باید علتها شناسایی و بررسی شوند، علل این همه گرایش به اعتیاد و بزهکاری در کشور چیست؟
عقیمکردن زنان معتاد، مخالف با شرع و آزادی است
بحث عقیم سازی زنان کارتنخواب نیز سال گذشته از سوی یکی از اعضای شورای شهر تهران مطرح شد که بسیاری از فعالان حوزه زنان و کارشناسان اجتماعی این موضوع را مورد انتقاد قرار دادند و حتی شهیندخت مولاوردی، معاونت امور زنان و خانواده رئیسجمهوری نیز بررسی و ارزیابی این پیشنهاد را به کارشناسان وزارت بهداشت و اجتماعی سپرد و اعلام کرد هنوز دولت برنامه مشخصی در رابطه با عقیم کردن زنان کارتن خواب ارائه نکرده است. اقلیما درباره این طرح میگوید: «زن معتاد، فرزند معتاد بهدنیا نمیآورد، ممکن این بچه کمی ضعیفتر باشد ولی سالم است. بعدها این بچه معتاد میشود و این بحث که اعتیاد به فرزند منتقل میشود هیچ منبع علمی ندارد. در ایران مسئولان حرفهای زیادی میزنند که لزوما به اصول عملی همخوانی ندارند. دولت هیچگاه نمیتواند قانونی وضع کند و زنان را عقیم کند، بچهدار شدن یا نشدن حق زنان است و نمیشود برای یک زن معتاد در این زمینه الزام ایجاد کرد، این کار از نظر شرعی نیز درست نیست». این پژوهشگر اجتماعی معتقد است که عقیمکردن نمیتواند کمکی به مبارزه با مضل اعتیاد و کودکان معتاد داشته باشد و میگوید: «بهفرض که خانمهای معتاد کنونی را عقیم کردند، زنانی که در آینده نیز معتاد خواهند شد را باز باید عقیم کرد؟ چقدر این پروسه ادامه پیدا خواهد کرد؟ ما باید علتهای معتادشدن را برطرف کنیم و نه اینکه زمینه را برای اعتیاد فراهم کنیم بعد به فکر عقیم کردن برویم. جامعه کنونی معتادساز است و تا زمانی که علتها برطرف نشوند اعتیاد همچنان پیشروی خواهد کرد. اگر شرایط کار و رفاه بهتر شود حتما روند اعتیاد کاهش خواهد یافت».
عملکرد مسئولان درباره معضل اعتیاد قابلدفاع نیست
اما حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی یکی از محورهای اصلی تبلیغات خود را بهبود وضعیت اجتماعی جامعه ایران بیان کرد که شاید اکنون و پس از گذشت نزدیک به سه سال از دورن دولتداری ایشان بتوان این برنامهها و تاثیرگذاری آنها را سنجید. رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی درباره عملکرد دولت فعلی در معضل اعتیاد میگوید: «من در همین دولت برای دفتر دکتر روحانی نامه نوشتیم ولی هیچکس پاسخی به ما نداد، در دولتهای گذشته هم به همین شکل بود. گفتیم ما به عنوان انجمن علمی مددکاری حاضریم به صورت مجانی کار کنیم و مشاوره بدهیم، راهبردهایی که هیچ هزینهای برای دولت ندارد را ارائه دادیم ولی متاسفانه پاسخی نشنیدیم. رهبر ما به تمام رئیسجمهورها دو رهنمود میدهد: شایستهسالاری و پاسخگویی که متاسفانه کمتر دیده میشوند و اگر این دو رهنمود موردتوجه قرار بگیرد ۹۰ درصد مشکلات حل میشوند. بدتر از همه اینکه هیچکدام از وزرا حتی وبسایتها و روزنامهها را نمیخوانند که چنین گفتهها و نوشتههایی را ببیند و تلنگری ایجاد شود.
«عصر تعادل» در گفتوگو با دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران و استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به بررسی اعتیاد کودکان و راههای مبارزه با این پدیده روبهگسترش پرداختهاست که در ادامه میخوانیم:
نزدیک به ۸ میلیون کودک در خانوادههای معتاد پروش مییابند
اگرچه عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور هفته جاری و در صحن علنی مجلس شورای اسلامی آمار معتادین کشور را ۵/۲ میلیون نفر اعلام کرد اما مهرداد بائوج لاهوتی نماینده مردم لنگرود در همان جلسه ادعا کرد که این آمار کف معتادان کشور است و مدعی شد که بالای 5.5 الی 6 میلیون معتاد در کشور وجود دارد. مصطفی اقلیما نیز درباره آمار کودکان و زنان معتاد کشور میگوید: «آمار رسمی و معتبر دولتی در این زمینه وجود ندار اما طبق آخرین آمار که مربوط به ده سال پیش است، میگویند ۲ میلیون معتاد در کشور وجود دارد. متناسب با استاندارهای جهانی، اگر آمارهای رسمی ۲ میلیون معتاد را اعلام کند یعنی نزدیک به ۴ میلیون معتاد در کشور وجود دارد که دسترسی به آن ۲ میلیون دیگر وجود ندارد؛ مثلا این افراد در خانه خود و با شرایط بهتری به مصرف مواد میپردازند که در آمارهای رسمی قرار نمیگیرند. حال اگر حداقل اعضای خانواده یعنی ۴ نفر (پدر، مادر و دو فرزند) را در نظر بگیریم به عدد ۱۶ میلیون میرسیم که به معنای ۸ میلیون فرزند و کودک درگیر با خانوادهای که اعتیاد در آن جریان دارد، است. یعنی ۸ میلیون کودک وجود دارد که پدر یا مادر معتاد دارند و این کودکان باید در چنین خانوادهای پروش بیابند. معمولا در چنین خانوادههایی کودکان نیز معتاد میشوند (برخی خانوادههایی را که ما بررسی کردیم متوجه خوراندن مواد توسط والدین به نوزادان شدیم. این والدین برای آرام کردن نوازادن و به دلیل بیحوصلهگی به نوزادان مواد میدهند که آرام شوند و در موارد زیادی برخی از این کودکان دچار اوردوز میشوند)، و اگر هم مستقیم مواد مصرف نکنند به بوی این مواد معتاد میشوند چراکه مدتها در معرض این بو و استعمال مواد بودهاند و هنگام عصبیت یا ناراحتی پای منقل پدر یا مادر خود مینشینند که در معرض بوی مواد قرار بگیرند».
هیچ آیندهای برای نزدیک به ۴ میلیون کودک در کشور وجود ندارد
اما دولت در کوتاهمدت برای کودکان و فرزندانی که در خانوادههای درگیر اعتیاد متولد و بزرگ میشوند، چه کاری میتواند انجام بدهد؟ رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی در این باره میگوید: «مسائل و معضلات اجتماعی راهکار کوتاهمدت ندارند، دولتها معمولا بررسی میکنند که کدام مشکل حادتر است. اکنون در کشور ما بیش از ۶ میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار وجود دارد، معلولینی که به امید کار از دانشگاه فارغالتحصیل شدند اکنون بیکار هستند و در چنین شرایطی دولت برای کودکان معتاد هیچ برنامههای ندارد. این کودکان نیاز به سرپرست و تامین مالی دارند. هیچ مرکزی در کشور وجود ندارد که کودکان بیسرپرست را تحویل بگیرد، ضمن اینکه پرورش بچه در پروشگاه هیچ آیندهای برای وی نمیسازد بهگونهای که حتی بزرگشدن در خانواده معتاد وضعیت بهتری میسازد. کودکی که در پرورشگاه بزرگ شود بیهویت بار میآید، کمتر کسی حاضر میشود با چنین فردی ازدواج کند حتی دولت حاضر نمیشود به چنین افرادی کار بدهد. من خیلی واضح بگویم که هیچ آیندهای برای نزدیک به ۴ میلیون کودک در کشور و در شرایط کنونی وجود ندارد؛ چراکه هیچ برنامهای برای این افراد وجود ندارد. کودکان معتاد و خیابانی معلول اعتیاد خانواده هستند و پیش از هر چیز باید علتها شناسایی و بررسی شوند، علل این همه گرایش به اعتیاد و بزهکاری در کشور چیست؟
عقیمکردن زنان معتاد، مخالف با شرع و آزادی است
بحث عقیم سازی زنان کارتنخواب نیز سال گذشته از سوی یکی از اعضای شورای شهر تهران مطرح شد که بسیاری از فعالان حوزه زنان و کارشناسان اجتماعی این موضوع را مورد انتقاد قرار دادند و حتی شهیندخت مولاوردی، معاونت امور زنان و خانواده رئیسجمهوری نیز بررسی و ارزیابی این پیشنهاد را به کارشناسان وزارت بهداشت و اجتماعی سپرد و اعلام کرد هنوز دولت برنامه مشخصی در رابطه با عقیم کردن زنان کارتن خواب ارائه نکرده است. اقلیما درباره این طرح میگوید: «زن معتاد، فرزند معتاد بهدنیا نمیآورد، ممکن این بچه کمی ضعیفتر باشد ولی سالم است. بعدها این بچه معتاد میشود و این بحث که اعتیاد به فرزند منتقل میشود هیچ منبع علمی ندارد. در ایران مسئولان حرفهای زیادی میزنند که لزوما به اصول عملی همخوانی ندارند. دولت هیچگاه نمیتواند قانونی وضع کند و زنان را عقیم کند، بچهدار شدن یا نشدن حق زنان است و نمیشود برای یک زن معتاد در این زمینه الزام ایجاد کرد، این کار از نظر شرعی نیز درست نیست». این پژوهشگر اجتماعی معتقد است که عقیمکردن نمیتواند کمکی به مبارزه با مضل اعتیاد و کودکان معتاد داشته باشد و میگوید: «بهفرض که خانمهای معتاد کنونی را عقیم کردند، زنانی که در آینده نیز معتاد خواهند شد را باز باید عقیم کرد؟ چقدر این پروسه ادامه پیدا خواهد کرد؟ ما باید علتهای معتادشدن را برطرف کنیم و نه اینکه زمینه را برای اعتیاد فراهم کنیم بعد به فکر عقیم کردن برویم. جامعه کنونی معتادساز است و تا زمانی که علتها برطرف نشوند اعتیاد همچنان پیشروی خواهد کرد. اگر شرایط کار و رفاه بهتر شود حتما روند اعتیاد کاهش خواهد یافت».
عملکرد مسئولان درباره معضل اعتیاد قابلدفاع نیست
اما حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی یکی از محورهای اصلی تبلیغات خود را بهبود وضعیت اجتماعی جامعه ایران بیان کرد که شاید اکنون و پس از گذشت نزدیک به سه سال از دورن دولتداری ایشان بتوان این برنامهها و تاثیرگذاری آنها را سنجید. رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی درباره عملکرد دولت فعلی در معضل اعتیاد میگوید: «من در همین دولت برای دفتر دکتر روحانی نامه نوشتیم ولی هیچکس پاسخی به ما نداد، در دولتهای گذشته هم به همین شکل بود. گفتیم ما به عنوان انجمن علمی مددکاری حاضریم به صورت مجانی کار کنیم و مشاوره بدهیم، راهبردهایی که هیچ هزینهای برای دولت ندارد را ارائه دادیم ولی متاسفانه پاسخی نشنیدیم. رهبر ما به تمام رئیسجمهورها دو رهنمود میدهد: شایستهسالاری و پاسخگویی که متاسفانه کمتر دیده میشوند و اگر این دو رهنمود موردتوجه قرار بگیرد ۹۰ درصد مشکلات حل میشوند. بدتر از همه اینکه هیچکدام از وزرا حتی وبسایتها و روزنامهها را نمیخوانند که چنین گفتهها و نوشتههایی را ببیند و تلنگری ایجاد شود.