۲
۶
به قلم "سید"

هدف عزاداری یا ....

تاریخ انتشار
جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۰
هدف عزاداری یا ....
زمانی که هنجارشکنی را همیشه امری منفی تلقی کنیم و روال عادی روزمرگی و سکوت با عنوان هنجار تلقی شود باید منتظر حرکت‌های مترقبه بود.
تجمع‌های خیابانی‌ای که از روز جمعه به بهانه فوت خواننده جوان، مرحوم مرتضی پاشایی شکل گرفت یکی از همین مسائل است.
این ماجرا پدیده‌ای اجتماعی است زیرا مانند یک امر بیرونی و اجتماعی اغلب افراد را وادار به موضع‌گیری کرده است. آدم‌هایی که ایشان را می‌شناختند و با وی مأنوس؛ دیگرانی که نمی‌شناختند و همین نشناختن برایشان عجیب بوده. عده‌ای که نمی‌شناختند ولی به‌سرعت خود را به وادی هواداران رسانده‌اند.
جوانی که به شکل رسمی دو سه سالی بیشتر نیست مطرح‌شده و این‌گونه با جمعیتی هوادار بدرقه می‌شود نشان از فکت یا پدیده اجتماعی بودن این موضوع دارد.
موضوع پاشایی را اگر بخواهیم موردبررسی قرار دهیم باید پاشایی گذشته را شناخت تا به مفهوم وداع مردم با پاشایی امروز برسیم.
خواننده‌ای که ابتدا غیررسمی شروع به کارکرده است و به‌واسطه اولین فعالیتش تا حدودی معروف می‌شود. دو سه سال بیشتر از مطرح‌شدن وی نمی‌گذرد که وی به دلیل درگیری با بیماری همه‌گیر و مهلک بارها در رسانه ملی دیده می‌شود و به همین جهت همدلی و همراهی بسیاری را با خود همراه می‌کند.
در این میان نمی‌توان از تأثیر رسانه بر احساسات مردم سخن نگفت برنامه‌های تلویزیونی و تیتراژهای آن‌ها خصوصی اگر از نوع برنامه‌ای مثل ماه‌عسل، درگیر با احساسات مردم شود و حتی مایه غم داشته باشد، می‌تواند تأثیرگذار باشد.
و این خواننده جوان به دلیل خواندن تیتراژ پایانی برنامه ماه‌عسل محبوبیتی سببی اما اثرگذار را از آن خود کرد.
با احترام به این خواننده جوان و گرامی داشتن یاد آن مرحوم گریزی به یکی از خبرهای دیروز می‌زنیم
درگذشت پیشکسوت فوتبال غلامحسین مظلومی که با هیچ تجمع و فراخوانی همراه نبود و این خود گویای همه ناگفته‌هاست.
دیروز همه شبکه‌های اجتماعی فعال بود اما هیچ‌کس از مظلومی خبری مخابره نکرد و هیچ تسلیت موجی از پیج های یادبود برای مظلومی لایک نخورد.
پیشکسوتی که سال‌ها برای همین مردم افتخار آفرید و غیرت و ایرانی بودن خود را در زمان حیات به اثبات رساند.
پس می‌توان به این نتیجه رسید که هیجانات جمعی از نوع ملی و یا اخلاقی همواره کارکردهای زیادی داشته است. چه این هیجان برای پیروزی یا عدم پیروزی در مسابقات فوتبال باشد، چه در یک سوگواره که خصائص اخلاقی و انسانی را پاس می‌دارد، امری است اجتماعی و دارای کارکرد پس چه‌بهتر است که با چنین اتفاقاتی هنجارهای اجتماعی و خاستگاه‌های مردمی را بشناسیم و در مسیری سوق دهیم که عدم آگاهی عامل یک حرکت بزرگ و یا کورکورانه در کشور نشود.
کد مطلب : ۱۲۸۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

نظرات شما
سعید
۱۳۹۳/۰۸/۳۰ ۱۴:۲۱
خدایشان بیا مرزد شان
ایمان
۱۳۹۳/۰۸/۳۰ ۲۱:۳۹
درمیان اینهمه بازار پررونق کاش مغازه ای بود که توجه میفروخت گران هم میفروخت کاش به جای وام اشتغال وام توجه میدادند...

دردنیای امروزی هزاران نفر هرروز با همین سرطان میمیرند وبه قول زنده یاد حسین پناهی نه جایی بخاطرشان تعطیل میشود ونه در اخبار حرفی زده میشود و نه خیابانی بسته میشود.
کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.