یادداشتی از سعید عصمتی
سیاستهای نادرست دولت سازندگی
تاریخ انتشار
شنبه ۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۳۱
عصر تعادل- پس از آتش بس میان ایران و عراق در مرداد 1367 و درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) مجلس خبرگان رهبری حضرت آیتالله خامنهای را به مقام عظمای ولایت فقیه در کشور برگزیدند. از آنجا که معظم له پیش از آن به عنوان رئیس جمهوری فعالیت میکردند، انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهوری جدید کشورمان برگزیده شد تا پایههای دولت سازندگی در ایران ایجاد شود. هرچند هاشمی رفسنجانی سیاستمداری برجسته در امور خارجی بود اما مشورتهای بعضاً نادرست نزدیکان باعث شد سیر سازندگی در ایران روند درستی را طی نکند. در دوره سازندگی سرمایهگذاری انبوهی روی سدسازی و نیروگاههای آبی در ایران صورت گرفت. پروژههایی که در نهایت باعث به هم ریختگی اکوسیستم منطقه شد و آثار آن حالا بعد از دو دهه در مباحث زیست محیطی، فرهنگی و توسعه شهری، از بین رفتن بافت روستایی، از بین رفتن مزارع، باغات و جنگلها، خشک شدن دریاچهها و تالابها و به وجود آمدن پدیده ریزدگردها در برخی مناطق به خوبی نمایان است.
اگر سرمایهگذاریها در دولت سازندگی به سمت خلیج فارس و دریای خزر میرفت و دولت میتوانست در پروژه دو منظوره تبدیل آب شیرین کن و برق سرمایهگذاری کند، امروز نه تنها با مشکلات زیست محیطی و از بین رفتن اکوسیستم مناطق روبرو نبودیم که حتی در بخش کشاورزی به رشد بسیار بیسابقهای میرسیدیم. حالا سدهایی از دوره سازندگی به جا مانده که روی رودهای بدون آب بی مصرف مانده و نیروگاههایی که خاموشند و مدتهاست چرخ آنها نمیچرخد. نمونه بارز عدم توسعه مناسب صنایع در کشور، کارخانه ذوب آهن است. این کارخانه در جایی بنا شده که آب کافی برای چرخاندن چرخ صنعت در آن اقلیم وجود ندارد. بیش از 90 سال از احداث راه آهن در ایران میگذرد ولی ما هنوز نمیتوانیم رینگ کامل برای استفاده راه آهن را داخل کشور تولید کنیم. ما هنوز نتوانستیم نقشه راه آهن سراسری را تکمیل کنیم. راه آهنی که قرار بود از شمال شرقی به جنوب شرقی و از جنوب غربی به شمال غربی متصل شود، حالا پروسهای نیمهکاره است. در طول این 90 سال ما به جاده سازی رو آوردیم. جادههایی که جان بسیاری از مردم عزیزمان را گرفت. در این مقوله کارخانههای خودروسازی دولتی هم بی تقصیر نبودند و رانت و انحصاری کردن و تعرفه بالای خودروی خارجی و وارداتی به اقتصاد و سلامت و فرهنگ کشور آسیب زدند.
اما چاره کار چیست؟ ما چارهای جز واگذاری صنایع به بخش خصوصی نداریم. اگر در 40 سال گذشته بخش دولتی به ساخت و ساز و توسعه راه آهن کشور ورود میکرد به یقین حالا پیشرفتهای جامعتری نصیبما میشد. برای کارگر ایرانی فرقی ندارد که پیچ قطعات خودرویی مانند پراید را ببندد یا روی قطعات واگن یا لوکومتیو راه آهن کار کند. امروزه ما نیاز به جراحی غدد سرطانیای در بخشهایی مانند معادن، راه و ساختمانسازی و صنایع را داریم. ما هرگز نباید خود را با کشورهایی که در دهه گذشته پیشرفتی نکردهاند مقایسه کنیم.
در سال 1317 در کره جنوبی کارخانههای صنعتی وجود نداشت و حکومت کره جنوبی از دربار ایران برای ادامه حیات خود، نفت اعانه میگرفتند! اما حالا آنها بزرگترین کارخانههای کشتیسازی جهان را دارند. و با برندهایی مانند LG یا SAMSUNG همچنین Hyundai و Kia در بازارهای جهانی جولان میدهند. حالادر ست زمانی است که ما هم از خواب بیدار شویم.
سعید عصمتی
اگر سرمایهگذاریها در دولت سازندگی به سمت خلیج فارس و دریای خزر میرفت و دولت میتوانست در پروژه دو منظوره تبدیل آب شیرین کن و برق سرمایهگذاری کند، امروز نه تنها با مشکلات زیست محیطی و از بین رفتن اکوسیستم مناطق روبرو نبودیم که حتی در بخش کشاورزی به رشد بسیار بیسابقهای میرسیدیم. حالا سدهایی از دوره سازندگی به جا مانده که روی رودهای بدون آب بی مصرف مانده و نیروگاههایی که خاموشند و مدتهاست چرخ آنها نمیچرخد. نمونه بارز عدم توسعه مناسب صنایع در کشور، کارخانه ذوب آهن است. این کارخانه در جایی بنا شده که آب کافی برای چرخاندن چرخ صنعت در آن اقلیم وجود ندارد. بیش از 90 سال از احداث راه آهن در ایران میگذرد ولی ما هنوز نمیتوانیم رینگ کامل برای استفاده راه آهن را داخل کشور تولید کنیم. ما هنوز نتوانستیم نقشه راه آهن سراسری را تکمیل کنیم. راه آهنی که قرار بود از شمال شرقی به جنوب شرقی و از جنوب غربی به شمال غربی متصل شود، حالا پروسهای نیمهکاره است. در طول این 90 سال ما به جاده سازی رو آوردیم. جادههایی که جان بسیاری از مردم عزیزمان را گرفت. در این مقوله کارخانههای خودروسازی دولتی هم بی تقصیر نبودند و رانت و انحصاری کردن و تعرفه بالای خودروی خارجی و وارداتی به اقتصاد و سلامت و فرهنگ کشور آسیب زدند.
اما چاره کار چیست؟ ما چارهای جز واگذاری صنایع به بخش خصوصی نداریم. اگر در 40 سال گذشته بخش دولتی به ساخت و ساز و توسعه راه آهن کشور ورود میکرد به یقین حالا پیشرفتهای جامعتری نصیبما میشد. برای کارگر ایرانی فرقی ندارد که پیچ قطعات خودرویی مانند پراید را ببندد یا روی قطعات واگن یا لوکومتیو راه آهن کار کند. امروزه ما نیاز به جراحی غدد سرطانیای در بخشهایی مانند معادن، راه و ساختمانسازی و صنایع را داریم. ما هرگز نباید خود را با کشورهایی که در دهه گذشته پیشرفتی نکردهاند مقایسه کنیم.
در سال 1317 در کره جنوبی کارخانههای صنعتی وجود نداشت و حکومت کره جنوبی از دربار ایران برای ادامه حیات خود، نفت اعانه میگرفتند! اما حالا آنها بزرگترین کارخانههای کشتیسازی جهان را دارند. و با برندهایی مانند LG یا SAMSUNG همچنین Hyundai و Kia در بازارهای جهانی جولان میدهند. حالادر ست زمانی است که ما هم از خواب بیدار شویم.
سعید عصمتی