به گزارش «عصر تعادل»، امان‌ا... قرایی مقدم استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: اعتراضات در آبان ماه 98 که از مدت‌ها قبل از نظر جامعه شناسان قابل انتظار بود و به‌نظر مي‌رسد اگر راه حل مناسبي براي مشکلات قشر ضعيف وجود نداشته باشد مرتبا بردامنه و شدت آن افزوده مي‌گردد. در سوي ديگر قوه‌قضائيه تاکنون بيش از 60 قاضي و ده‌ها کارمند خلافکار و حتي معاون قوه در مديريت قبلي را برکنار کرده و به زندان انداخته و انقلابي در زمينه پاکسازي و احقاق حقوق عامه ساري و جاري ساخته و امنيت حقوقي و قضائي و عدالت گستري را درجامعه حاکم گردانده است. گرچه ناکافي است و هنوز جامعه توقع دارد که داد آنها را از غارتگران بيت‌المال بستانند تا تعادلي بين داشته‌ها و خواسته‌هاي مردم به‌وجود آيد. زيرا خيزش‌هاي اجتماعي نتيجه عدم تعادل بين داشته‌ها و خواسته‌هاي اجتماعي است و تااين مهم حاصل و به نداي جوانان و خواسته‌هاي مردم به‌ويژه ‌اقشار فرودست توجه نشود و بازهم مانند گذشته سر خودرا مانند کبک زير برف پنهان کنيم و گناه ندانم‌کاري‌هاي خود را به گردن اين و آن بيندازيم بايدانتظار داشته باشيم که نارضايتي‌ها در جايي ديگر بروز خواهد کرد. تفاوت اين اعتراضات با موارد قبلي آن است که آنجا بيشتر از جانب طبقه متوسط شهري صورت مي‌گرفت، در حالي که خيزش‌هاي اجتماعي اخير مربوط به اقشار فرودست جامعه و نسل جوان است که حداکثر سن آنها 24‌سال بوده و با شعارهاي خود نشان دادند که تغييرات عميقي اتفاق افتاده است. اعتراضات اخير تنها به رفع بيکاري و زمينه‌هاي اقتصادي و اشتغال و رفع فقر و گران شدن بنزين محدود نيست، بلکه خواسته‌ها، عميق‌تر و گسترده‌تر شده است. امروز اعتراض به ناکارآمدي است که هر روزه فساد‌ها و سوءاستفاده‌ها به‌وسيله قاضي‌القضات رونمايي مي‌شود. ازاين رو هرچه مي‌گذرد بر خواسته‌هاي معترضان افزوده مي‌شود. اين خيزش‌ها از نظر جامعه‌شناسان محتمل و قابل انتظار بود، زيرا معلوم بود وقتي خودخواهي و خودگرايي در جريان است و گروهي خاص همه امتيازات اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي و... را در اختيار گرفته باشند و مردم را غريبه فرض مي‌کنند و نورچشمي‌ها و سفارشي‌ها بر سرکار باشند و شايستگان و نخبگان و برگزيدگان مردمي را در آن دايره راهي نباشد، چنين اتفاقي دور از ذهن نيست. وقتي مردم ديدند که اقتصاد، سياست، فرهنگ، آرامش روحي و رواني آنها در نظر گرفته نمي‌شود در حالي که برخي آقازاده‌ها در خارج کشور بسر مي‌برند و در داخل کشور با ماشين‌هاي گرانقيمت، فخرفروشي مي‌کنند و ويلاهاي خود را به رخ مردم مي‌کشند و در سوي ديگر جوانان از بيکاري خشمگين شده‌اند، اعتراض خود را بيان کردند و اين اعتراض صرفا به خاطر بنزين نبود. هنگامي که به گفته مارکس شکاف طبقاتي به حداکثر مي‌رسد و بقول رئيس‌جمهور حداقل 60ميليون نفر نياز به کمک معيشتي دارند، بايد انتظار چنين اعتراض‌هايي را داشت. امام نيز فرمودند «وقتي فهميديدکه مردم با شما نيستند واي به‌حال شما». جالب است که هنوز هم برخي نمي‌خواهند واقعيت اجتماعي را درک کنند که مشکل دروني است و اظهارنظرها و گفته‌هاي نادرست درباره معترضين به‌کار مي‌برند و يکبار هم نمي‌خواهند درک کنند که اينگونه اظهارنظر‌ها و بي‌تفاوتي‌ها، آتش مخالفت‌ها واعتراضات را برافروخته‌تر خواهد کرد. بهتر است به خود آييم و مشکلات مردم را ببينيم و از خودخواهي دست برداريم و توجه جدي به خواسته‌هاي جوانان بنماييم و بپذيريم که به‌ قول ناصرخسرو پر خويش را دراين اعتراضات و خيزش‌هاي اجتماعي ببنيم. ان‌شاءا...

عصر تعادل