ریشه یا ساقه فساد!؟
"سید"
تاریخ انتشار
يکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۵۹
روز شنبه، تیتر اخبار سراسر کشور بازتابی عظیم از اعدام مهآفرید امیرخسروی را داشت؛ فردی که بهعنوان مفسد اقتصادی به دیگر مردم شناسانده شد. درحالیکه اگر در بطن این پرونده وارد شویم درمیابیم که وی در لایه سطحی از فساد عمیقی قرار دارد که تنها با حذف صورتمسئله و اعدام دردی دوا نخواهد شد.
اگر بخواهیم اندکی بیطرفانه به قضاوت بنشینیم و در ارائه نظرمان آرای سیاسیمان را کنار بگذاریم به این نتیجه خواهیم رسید که او نتیجه عملکرد غلط مسئولینی هست با ایجاد فضای باز و عدمحمایت بهموقع از بخش خصوصی عامل ایجاد لایههای عمیقی از فساد مالی شدهاند که امروز بیتابی را بر پیکر زخمی اقتصاد انداخته و این پاشویه، درمان هیچکدام از زخمهای عمیق این اقتصاد و سیستم پولشویی نیست.
اگر عدالت علی (ع) را نیز وارد این پرونده کنیم باید بگوییم که چرا چنین حکمی که جان فردی را بازیچه دستان سرد مرگ میکند، از بخش خصوصی آغاز شد؟
مگر علی (ع) همواره بر خود و دولتمردانش متذکر نمیشد که شما الگوی دیگر مردم هستید، اگر خطایی کنید مردم خطای شمارا الگو قرار میدهند و آن را تا انتها ادامه میدهند.
مگر نه اینکه از صدر اسلام، صداقت و پاک دستی سوگندی است بزرگ برای به دست گرفتن امور دولتی و بیتالمال؟!
پس چرا امروز قلم بُرنده یک قاضی حکم اعدام کسی را امضا میکند که بیتالمال در دستانش هیچ نشانی ندارد؟
آیا غیرازاین است که این قلم باید ابتدا، خط کش حساب مردان دولتمرد باشد که مبادا راهی را به بیراهه روند؟
مسئولین محترم؛ آن زمان که افراد با القاب و عناوین دولتی، گام درراه انحراف میگذارند و بیصبری را داستانی برای سرپوش خطاهایشان میکنند و شما در پشت تریبون قرعه میاندازید که با بردن نام آنها، اذهان عمومی تا چه حد نسبت به مسئولیتشان تغییر پیدا خواهد کرد؛ بهتر نبود که شما پاک دستی را سرلوحه کار قرار میدادید تا روزی نرسد که بر مسند قضاوت تکیه دهید و شرم کنید از بردن نام کسانی که با اموال مردم، خزانه خود را پُر کردند؟
تنها به علت آنکه بعضی از قضات به خاطر القاب و عناوین افراد، پرونده آنها را برای بررسی که شاید سالهای سال به طول بیانجامد؛ را به تأخیر میاندازند که مبادا فرد متهم در پرونده، انگ اتهام بخورد و آبروی سیاسی-اجتماعی وی دچار آسیب شود.
مگر غیرازاین است که اسلام دینی سراسر مظهر بخشش و عطوفت است؟
کافی است نیمنگاهی به گذشته بیندازیم و یادمان باشد که کشور عراق که ۸ سال خاک و جوانان این مرزوبوم را به خون کشید مورد رأفت اسلامی قرار گرفت و دست دوستی دو کشور بهسوی یکدیگر دراز شد. انگلیس و آمریکا که از دیرباز بلاد کفر و استکبار جهانی بودهاند امروزه با رأفت اسلامی فرصت جبران به آنها دادهشده است.
آیا رأفت اسلامی هم پشتوانه سیاسی نیاز دارد؟
امید آن دارم که بهجای هرس کردن تنها شاخههای کوچکی از فسادهای مالی، باصداقت ریشههای اصلی آن را از بین ببریم و به افرادی که ایدههایی بزرگ با دستان خالی دارند، سرمایه و بهایی درشان آن ایدهها قرار داده شود تا دیگرکسی در تارهای سیاه این فساد، سربدار نشود.
اگر بخواهیم اندکی بیطرفانه به قضاوت بنشینیم و در ارائه نظرمان آرای سیاسیمان را کنار بگذاریم به این نتیجه خواهیم رسید که او نتیجه عملکرد غلط مسئولینی هست با ایجاد فضای باز و عدمحمایت بهموقع از بخش خصوصی عامل ایجاد لایههای عمیقی از فساد مالی شدهاند که امروز بیتابی را بر پیکر زخمی اقتصاد انداخته و این پاشویه، درمان هیچکدام از زخمهای عمیق این اقتصاد و سیستم پولشویی نیست.
اگر عدالت علی (ع) را نیز وارد این پرونده کنیم باید بگوییم که چرا چنین حکمی که جان فردی را بازیچه دستان سرد مرگ میکند، از بخش خصوصی آغاز شد؟
مگر علی (ع) همواره بر خود و دولتمردانش متذکر نمیشد که شما الگوی دیگر مردم هستید، اگر خطایی کنید مردم خطای شمارا الگو قرار میدهند و آن را تا انتها ادامه میدهند.
مگر نه اینکه از صدر اسلام، صداقت و پاک دستی سوگندی است بزرگ برای به دست گرفتن امور دولتی و بیتالمال؟!
پس چرا امروز قلم بُرنده یک قاضی حکم اعدام کسی را امضا میکند که بیتالمال در دستانش هیچ نشانی ندارد؟
آیا غیرازاین است که این قلم باید ابتدا، خط کش حساب مردان دولتمرد باشد که مبادا راهی را به بیراهه روند؟
مسئولین محترم؛ آن زمان که افراد با القاب و عناوین دولتی، گام درراه انحراف میگذارند و بیصبری را داستانی برای سرپوش خطاهایشان میکنند و شما در پشت تریبون قرعه میاندازید که با بردن نام آنها، اذهان عمومی تا چه حد نسبت به مسئولیتشان تغییر پیدا خواهد کرد؛ بهتر نبود که شما پاک دستی را سرلوحه کار قرار میدادید تا روزی نرسد که بر مسند قضاوت تکیه دهید و شرم کنید از بردن نام کسانی که با اموال مردم، خزانه خود را پُر کردند؟
تنها به علت آنکه بعضی از قضات به خاطر القاب و عناوین افراد، پرونده آنها را برای بررسی که شاید سالهای سال به طول بیانجامد؛ را به تأخیر میاندازند که مبادا فرد متهم در پرونده، انگ اتهام بخورد و آبروی سیاسی-اجتماعی وی دچار آسیب شود.
مگر غیرازاین است که اسلام دینی سراسر مظهر بخشش و عطوفت است؟
کافی است نیمنگاهی به گذشته بیندازیم و یادمان باشد که کشور عراق که ۸ سال خاک و جوانان این مرزوبوم را به خون کشید مورد رأفت اسلامی قرار گرفت و دست دوستی دو کشور بهسوی یکدیگر دراز شد. انگلیس و آمریکا که از دیرباز بلاد کفر و استکبار جهانی بودهاند امروزه با رأفت اسلامی فرصت جبران به آنها دادهشده است.
آیا رأفت اسلامی هم پشتوانه سیاسی نیاز دارد؟
امید آن دارم که بهجای هرس کردن تنها شاخههای کوچکی از فسادهای مالی، باصداقت ریشههای اصلی آن را از بین ببریم و به افرادی که ایدههایی بزرگ با دستان خالی دارند، سرمایه و بهایی درشان آن ایدهها قرار داده شود تا دیگرکسی در تارهای سیاه این فساد، سربدار نشود.