یادداشت/
تبلیغات از جیب مردم علیه مردم/ تبلیغاتی خلاف منویات رهبری
تاریخ انتشار
شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۲
تبلیغات آثار مهمی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی دارد و نیز امام خمینی (ره) در رابطهی اهمیت بالای تبلیغات میفرمایند: «تبلیغات همان شناساندن خوبیها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز و منع آن است.»
شناساندن خوبیها و راه گریز از بدیها، کاری است که ما باید در تبلیغات شاهد آن باشیم اما متأسفانه این پایههای اصلی، توسط پتکهای مصرفگرایی تخریبشده است؛ تبلیغات تلویزیونی هیچ ردی از گفتهی امام بر جای نگذاشته است.
منتقدان زیادی به رییس اسبق سیما گلایهها را قلم زدند و مطرح کردند که در سطح اقتصادی؛ بهتر است نگاهها را معطوف قشر آسیبپذیر کنیم و بپرهیزیم از تجملاتی که آفت زندگی باهم بودن و شاد بودن در کنار هم است و جوان امروزی را وادار به تغییر میکند تا این اندیشه را در ذهن خود پرورش دهد که نداشتن چنین زندگی پرزرقوبرقی، مصداق عقبماندگی است؛ اما متأسفانه تمام این صحبتها در همایشها؛ بازگفته میشود و پسازآن با بسته شدن درب سالن همایش؛ سخنان نیز به فراموشی سپرده میشد و ما هرروز شاهد تبلیغات چشمنواز و جیب تراش از تلویزیون بودیم.
تبلیغات؛ صرف تبلیغ بودنشان بسیار خوب است و در این کسر بودجهای که گریبان سیما را گرفته، بسیار خردمندانه است اما تدبیری که نیازمند حمایت از این راه درآمدزا و معرف آسان اجناس به مردم است در زیبایی تبلیغات؛ به خوابی گران فرورفته است. خوابی که عاملی برای خجالت یک پدر کمدرآمد در برابر نگاه پرخرج فرزند است زیرا تأثیرات منفی تبلیغات بیشتر در کمین کودکان است. آنها در سناریوهای پنهان در برنامهی عموها و خالهها شاهد تبلیغاتی هستند که ناخودآگاه بر آنان اثر میگذارد و در این اوضاع نامناسب اقتصادی، یا کودکی در رؤیای تبلیغات، پدری را شرمگین از اصرار خرید میکند که از طریق تلویزیون به او شناسانده شده و یا از درک بالای خود، نیازهای خود را به خانواده مطرح نمیکند و این سرکوب نیازها میتواند در آینده، خطرات فراوانی را برای روح او به بار بیاورد.
هیچکس از درآمد بالای اقتصادی سیما گلهای ندارد اما گاهی آه ما از میوهها و اقسام کبابهایی است که در بهترین ویلاهای شمال شهر به رخ کشیده میشوند وبرتری مالی بازیگران تبلیغات را بهطور غیرمستقیم به مخاطب خودالقا میکنند که کسی قادر به خرید جنس تبلیغاتی ماست که همردیف با ما در عرصه اقتصادی قدم بزند.
تبلیغات همچون نردبانی است که یک تبلیغ جدید؛ یک پله در شکاف طبقاتی جامعه میافزاید و فاصلهی میان دارا را از ندار بیشتر میکند. تجملات را به مردم میآموزد و اصل ایرانی بودن را از آنها میگیرد و کرامت زن که در نزد اسلام از نگاه ماتریالیست رهاشده را فراموش کرده است و زن را ابزاری برای تبلیغات نشان میدهد. البته مشخص است که قوانین اسلامی اجازهی تصویر هر چیزی را به تیزرسازان نمیدهد اما تأکید بر چهرهی زنان و قرار دادن آنها در نقطهی طلایی کادرها و پوشش جذاب آنان و... نمونههایی از نگرش ماتریالیست به زن است.
در جامعهی اسلامی، اصل با تبلیغ بازرگانی که ذاتاً یکی از نتایجش مصرفگرایی است، نیست. میشود در اوج سادگی؛ بیشترین نکات و تبلیغات را به مخاطب نشان داد؛ همه خواهان ساده بودن، ساده زیستن در عین زیبایی هستند و تجملات در سیما خلاف خواسته مردم را به تصویر میکشد. سادگی در تبلیغات میتواند زندگی را آرام، توقعها را کم و جامعه را بهسوی ساده زیستی سوق دهد؛ زیرا تأثیر تبلیغات در تمامی عرصههای زندگی انسان امروزی غیر انکار است، پس باید در این تبلیغاتی که صرف معرفی یک کالا در کنار تمام تجملات زندگی اروپایی است، تسامح گذشت و دقت و نظارت هرچه بیشتر به تصویر کشیده شود.
شناساندن خوبیها و راه گریز از بدیها، کاری است که ما باید در تبلیغات شاهد آن باشیم اما متأسفانه این پایههای اصلی، توسط پتکهای مصرفگرایی تخریبشده است؛ تبلیغات تلویزیونی هیچ ردی از گفتهی امام بر جای نگذاشته است.
منتقدان زیادی به رییس اسبق سیما گلایهها را قلم زدند و مطرح کردند که در سطح اقتصادی؛ بهتر است نگاهها را معطوف قشر آسیبپذیر کنیم و بپرهیزیم از تجملاتی که آفت زندگی باهم بودن و شاد بودن در کنار هم است و جوان امروزی را وادار به تغییر میکند تا این اندیشه را در ذهن خود پرورش دهد که نداشتن چنین زندگی پرزرقوبرقی، مصداق عقبماندگی است؛ اما متأسفانه تمام این صحبتها در همایشها؛ بازگفته میشود و پسازآن با بسته شدن درب سالن همایش؛ سخنان نیز به فراموشی سپرده میشد و ما هرروز شاهد تبلیغات چشمنواز و جیب تراش از تلویزیون بودیم.
تبلیغات؛ صرف تبلیغ بودنشان بسیار خوب است و در این کسر بودجهای که گریبان سیما را گرفته، بسیار خردمندانه است اما تدبیری که نیازمند حمایت از این راه درآمدزا و معرف آسان اجناس به مردم است در زیبایی تبلیغات؛ به خوابی گران فرورفته است. خوابی که عاملی برای خجالت یک پدر کمدرآمد در برابر نگاه پرخرج فرزند است زیرا تأثیرات منفی تبلیغات بیشتر در کمین کودکان است. آنها در سناریوهای پنهان در برنامهی عموها و خالهها شاهد تبلیغاتی هستند که ناخودآگاه بر آنان اثر میگذارد و در این اوضاع نامناسب اقتصادی، یا کودکی در رؤیای تبلیغات، پدری را شرمگین از اصرار خرید میکند که از طریق تلویزیون به او شناسانده شده و یا از درک بالای خود، نیازهای خود را به خانواده مطرح نمیکند و این سرکوب نیازها میتواند در آینده، خطرات فراوانی را برای روح او به بار بیاورد.
هیچکس از درآمد بالای اقتصادی سیما گلهای ندارد اما گاهی آه ما از میوهها و اقسام کبابهایی است که در بهترین ویلاهای شمال شهر به رخ کشیده میشوند وبرتری مالی بازیگران تبلیغات را بهطور غیرمستقیم به مخاطب خودالقا میکنند که کسی قادر به خرید جنس تبلیغاتی ماست که همردیف با ما در عرصه اقتصادی قدم بزند.
تبلیغات همچون نردبانی است که یک تبلیغ جدید؛ یک پله در شکاف طبقاتی جامعه میافزاید و فاصلهی میان دارا را از ندار بیشتر میکند. تجملات را به مردم میآموزد و اصل ایرانی بودن را از آنها میگیرد و کرامت زن که در نزد اسلام از نگاه ماتریالیست رهاشده را فراموش کرده است و زن را ابزاری برای تبلیغات نشان میدهد. البته مشخص است که قوانین اسلامی اجازهی تصویر هر چیزی را به تیزرسازان نمیدهد اما تأکید بر چهرهی زنان و قرار دادن آنها در نقطهی طلایی کادرها و پوشش جذاب آنان و... نمونههایی از نگرش ماتریالیست به زن است.
در جامعهی اسلامی، اصل با تبلیغ بازرگانی که ذاتاً یکی از نتایجش مصرفگرایی است، نیست. میشود در اوج سادگی؛ بیشترین نکات و تبلیغات را به مخاطب نشان داد؛ همه خواهان ساده بودن، ساده زیستن در عین زیبایی هستند و تجملات در سیما خلاف خواسته مردم را به تصویر میکشد. سادگی در تبلیغات میتواند زندگی را آرام، توقعها را کم و جامعه را بهسوی ساده زیستی سوق دهد؛ زیرا تأثیر تبلیغات در تمامی عرصههای زندگی انسان امروزی غیر انکار است، پس باید در این تبلیغاتی که صرف معرفی یک کالا در کنار تمام تجملات زندگی اروپایی است، تسامح گذشت و دقت و نظارت هرچه بیشتر به تصویر کشیده شود.
مرجع : تسنیم