چه کسانی از ناامیدی مردم سود میبرند؟
تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ تير ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۰۷
امروز که سالها از رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی میگذرد همچنان این موضوعات به عنوان مهمترین موضوعات جامعه قابل بررسی است. منطقه آشفته است، جهان به دیپلماسی خارجی ما چشم دوخته، گروههای سیاسی بیشناسنامه در پی منافع شخصی و گروهی در پی افتراق و ناامید کردن مردمند، اقتصاد آرام آرام وارد مرحله پوستاندازی میشود و... شاید در این مرحله سرنوشتساز و پیچ تاریخی بهترین کار این باشد که بار دیگر به اصول اولیه انقلاب اسلامی و دیدگاههای بنیانگذار انقلاب مراجعه کنیم. قرائتها و خوانشهای شخصی را کنار بگذاریم و از زبان رهبر معظم انقلاب تحلیل دیدگاههای امام را بشنویم.
«امروز که همه با ما مخالفند، ما با خودمان دشمن نباشیم. اگر در یک ملت اختلاف سلیقه نباشد آن ناقص است، مهم این است که با داشتن اختلاف نظرها در رسیدن به یک هدف و مقصد واحد بتوانیم اختلافها را کنار بگذاریم و با هم متحد شویم.»
این بخشی از سخنرانی امام خمینی(ره) در دیدار با اهالی آذربایجان و کردستان پس ازپیروزی انقلاب اسلامی است، رهنمودهایی برای تقویت دیدگاههای مشترک. امام(ره) روزهای بعد از حیات خود را میدید و پیشاپیش برای مسائل و رویدادهایی که ممکن بود مبتلابه نظام باشد نصیحت میکرد و راه نشان میداد. شاید بتوان گفت خلاصه همه این رهنمودها «وحدت کلمه» است. آیا ما که گاه در جایگاه قیم مردم مینشینیم و از سوی مردم حرف میزنیم و با سند زدن همه ارزشها به نام خود به محض آنکه تریبونی، میکروفنی، گیرمان آمد، به هرکه دلمان خواست بیحرمتی میکنیم در راستای اندیشههای امام(ره) گام برمیداریم؟
امام پس از انقلاب بارها بر مسأله وحدت جناحهای سیاسی تأکید داشتند ضمن به رسمیت شناختن برخی اختلافات به همدلی و همزبانی توصیه میکردند. توصیهای که بارها در تاریخ پس از انقلاب تجربه کردهایم و به کار بستهایم و در مقاطع سخت و دشواری همچون ٨ سال دفاع مقدس ثمره شیرین آن را چشیدهایم.
توجه به این بعد از وحدت کلمهای که امام آن را در مسائل آینده کشور پیشبینی کرده بود، مهمترین دلیل عبور از پیچهای سختی است که دشمنان کشور برایمان در نظر گرفته بودند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار نخستوزیر عراق با ایشان بر اهمیت و لزوم وحدت برای مبارزه با داعش و جلوگیری از تقسیم این کشور که بسیاری خواب آن را دیدهاند تأکید میکنند که مواظب باشید وحدت بین شیعه و سنی و کرد و عرب از بین نرود. رهبری در این زمینه تعبیرات زیبایی دارند که در راستای همان دیدگاههای امام خمینی است و مرور دوباره آن برای گروههای سیاسی داخل نیز پندآموز: «غرب برای ایجاد تفرقه میان جامعه مسلمانان با توسل به شیعهگری و سنیگری دست دارد. آن تشیعی که از لندن بخواهد صادر شود و آن سنی که امریکا از آن حمایت کند هر دو برادران شیطان هستند و اسلام آخوندهای درباری و داعش همه سر در یک آخور دارند.»
سخنان امام راحل و رهبر معظم انقلاب تأکید بسیاری بر وحدت بین مسلمانان دارد. این روزها بسیاری از کشورهای منطقه درگیر تفرقه شدهاند و آفت تفرقه چنان ریشه دوانده که به نفرت فرهنگی و تنفر گروهی از مردم نسبت به گروهی دیگر منجر شده است.
بنابراین باید توجه داشت حفظ وحدت در داخل و پرهیز از هر گونه تشتت و اختلافافکنی با بهانههای قومی، مذهبی و تفاوت دیدگاههای سیاسی عملی بر خلاف منافع ملی و دیدگاههای امام و رهبری است.
عدالت اجتماعی
یکی از خطوط فکری و مهم امام(ره) عدالت اجتماعی و کاستن از شکافهای طبقاتی در جامعه اسلامی است. هدف ایشان آن بود که فاصله میان فقیر و غنی، پایین شهری و بالاشهری و روستایی و شهری کم شود. اندیشهای که یکی از اهداف اصلی نظام و رهبری است اما تاکنون محقق نشده و موانع بسیاری هم بر سر تحقق آن وجود دارد که از جمله میتوان به برخورداری از رانتها، دور زدن و نادیده گرفتن قانون، کاسبی از قبل تحریمها و به همان نسبت لاغر شدن برخی اقشار دیگر و...
اشاره کرد.
رهبری در تبیین اندیشههای امام و چگونگی محقق شدن عدالت اجتماعی میفرمایند: «در قانونگذاری، اجرا و قضا باید عدالت اجتماعی و پرکردن شکافهای طبقاتی مورد نظر و هدف باشد. اینکه بگوییم کشور را ثروتمند میکنیم، یعنی تولید ناخالص ملی را بالا میبریم، اما ثروتها در گوشهای به نفع یک عده انبار شود و عده دیگری هم از مردم دستشان خالی باشد با مکتب سیاسی امام
نمیسازد.
پرکردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده از منابع گوناگون ملی در میان طبقات مردم، مهمترین و سختترین مسئولیت ماست. همه برنامهریزان، قانونگذاران، مجریان و همه کسانی که در دستگاههای دیگر مشغول کار هستند باید این را مورد توجه قرار دهند و یکی از مهمترین شاخصهای حرکت خود به حساب آورند.»
حفظ استقلال
حفظ استقلال و احترام به عزت ملی یکی دیگر از محورهای اصلی اندیشههای امام خمینی(ره) است که همواره بر آن تأکید ورزیدند. این موضوع البته موضوعی چند سویه است؛ اینکه عزت ملی در سایه اقتدار مسئولان و جناحهای سیاسی و نه قدرت آنان نهفته است. اقتدار پذیرش عمومی قدرت است که به قدرت یک جناح سیاسی مشروعیت میبخشد و در سایه آن وحدت و نیز عزت ملی رشد میکند.
از سوی دیگر با برخورداری عادلانه مردم از منابع و ثروت و امکانات ملی و رشد و توسعه همهجانبه در سایه عدالت، اقتدار و عزت ملی در معادلات بینالمللی نیز بالا خواهد رفت. احترام به اصول، قوانین و خواست ملتهای دیگر و برقراری رابطهای همراه با احترام با کشورهای دیگر نیز از دیگر شاخصههایی است که در اندیشههای امام خمینی بر آن تأکید شده است.
ایشان معتقد بودند باید به استقلال کشورها احترام گذاشت و تهدیدها را نیز بیپاسخ نگذاشت. مکتب سیاسی امام استقلال و عزت و ایمان را برای همه امت اسلامی و همه بشریت میخواهد. از دیدگاه رهبری تفاوت امام با کسانی که برای خود رسالت جهانی قائل هستند این است که مکتب سیاسی امام با توپ و تانک و اسلحه و شکنجه نمیخواهد ملتی را به راه خود معتقد کند.
امریکاییها هم میگویند ما رسالت داریم حقوق بشر و دموکراسی را در جهان توسعه دهیم. گاه راه گسترش آن را در بهکارگیری بمب اتم یا گاه در کودتاگری مییابند. با این همه راه امام خمینی و نگاه رهبر معظم انقلاب در حال جهانی شدن است؛ بیداری ملتها و کند شدن زور و تهدید. امروزه بسیاری از کشورهای عربی، امریکای لاتین و... حیات دوباره خود را پیروی از مکتب سیاسی امام و رهبری میدانند.
اعتقاد صادقانه به نقش مردم
اعتقاد راسخ امام به مردم و اعتماد مردم به امام بود که انقلاب اسلامی را به بار نشاند. اندیشهای که امام هرگز کمترین تردیدی نسبت به آن نداشت و پیوسته بدان تأکید فرمود مشارکت مردم در تصمیمگیریهای جدی و نقش آنان در سرنوشت کشور بود. امام در نخستین گام تصمیم برای تشکیل جمهوری اسلامی را به عهده خود مردم گذاشت که این رویکرد امام نشان از نقش ویژه مردم در انتخاب سرنوشت کشورشان است.
رهبری هم در تفسیر اندیشه امام میفرمایند: «در مکتب سیاسی امام رأی مردم به معنای واقعی کلمه تأثیر میگذارد و تعیینکننده است. این کرامت و ارزشمندی رأی مردم است. از طرف دیگر امام با اتکا به قدرت رأی مردم معتقد بود که با اراده پولادین مردم میشود در مقابل همه قدرتهای جهانی ایستاد. اینهایی که طرفدار دموکراسی هستند بروند عراق و افغانستان را ببینند، امریکاییها برای انسانهای مظلوم ارزشی قائلند؟ باید ببینید چه فجایعی دارد اتفاق میافتد. آنها صاحب سرزمین خود هستند ولی حق ندارند برای سرنوشت کشورشان تصمیمگیری کنند.»
مردم بارها در مقاطع مختلف نشان دادهاند که اگر پای عزت و استقلال و تصمیمگیری برای کشورشان باشد همیشه در صحنه حضور خواهند داشت. حضور پرشور مردم در تشییع شهدای جنگ تحمیلی یکی از این نمونههاست و تازهترین صحنه پرشور هم تشییع شهدای غواص در میدان بهارستان که رهبر معظم انقلاب نیز آن را ستودند.
اما وقتی از نقش مردم حرف میزنیم قاعدتاً از مردمی صاحب شعور و فرهنگ و درایت حرف میزنیم که نمیتوان آن را از زاویه تنگنظرانه گروهها و جناحهای سیاسی دید. مردم مردم هستند نه آنچه افراطیون در راستای مقاصد سیاسی خود تعریف میکنند. مردم زینت مجالس نیستند بلکه منشأ اقتدار و تصمیمگیریاند.
مصداق اندیشههای امام در عصر حاضر
اعتقاد و تذکر مدام درباره وحدت، عدالت اجتماعی، عزت و استقلال و نقش مردم سویههای اندیشهای پویا و آینده نگر است که اکنون بیش از هر زمان دیگری به بازخوانی آن نیاز داریم. مردم برای رهایی از آشفتگی اقتصادی، از بین رفتن تحریمهای ظالمانه که از سلامت مردم گرفته تا سفره آنها را تحت تأثیر خود قرار داده، برای برقراری رابطهای از سر عزت و احترام متقابل با دنیا و برای از میان رفتن افراطیگری و سوء تدبیرهای مدیریتی به اعتدال و امید
رأی دادند.
تلاطمهای بنیانکن اقتصادی فروکش کرده و حالا با تمامی تنگناها میشود به برنامهریزیهای میان مدت و بلندمدت پرداخت. چیزی که برای یک هفته هم غیر ممکن مینمود. از سوی دیگر مردم به آیندهای روشن چشم دوختهاند. چرا سود عدهای در ناامیدی مردم است؟ آیا آنها حتی برای یک بار هم که شده به اندیشههای امام و رهبری اندیشیدهاند؟
«امروز که همه با ما مخالفند، ما با خودمان دشمن نباشیم. اگر در یک ملت اختلاف سلیقه نباشد آن ناقص است، مهم این است که با داشتن اختلاف نظرها در رسیدن به یک هدف و مقصد واحد بتوانیم اختلافها را کنار بگذاریم و با هم متحد شویم.»
این بخشی از سخنرانی امام خمینی(ره) در دیدار با اهالی آذربایجان و کردستان پس ازپیروزی انقلاب اسلامی است، رهنمودهایی برای تقویت دیدگاههای مشترک. امام(ره) روزهای بعد از حیات خود را میدید و پیشاپیش برای مسائل و رویدادهایی که ممکن بود مبتلابه نظام باشد نصیحت میکرد و راه نشان میداد. شاید بتوان گفت خلاصه همه این رهنمودها «وحدت کلمه» است. آیا ما که گاه در جایگاه قیم مردم مینشینیم و از سوی مردم حرف میزنیم و با سند زدن همه ارزشها به نام خود به محض آنکه تریبونی، میکروفنی، گیرمان آمد، به هرکه دلمان خواست بیحرمتی میکنیم در راستای اندیشههای امام(ره) گام برمیداریم؟
امام پس از انقلاب بارها بر مسأله وحدت جناحهای سیاسی تأکید داشتند ضمن به رسمیت شناختن برخی اختلافات به همدلی و همزبانی توصیه میکردند. توصیهای که بارها در تاریخ پس از انقلاب تجربه کردهایم و به کار بستهایم و در مقاطع سخت و دشواری همچون ٨ سال دفاع مقدس ثمره شیرین آن را چشیدهایم.
توجه به این بعد از وحدت کلمهای که امام آن را در مسائل آینده کشور پیشبینی کرده بود، مهمترین دلیل عبور از پیچهای سختی است که دشمنان کشور برایمان در نظر گرفته بودند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار نخستوزیر عراق با ایشان بر اهمیت و لزوم وحدت برای مبارزه با داعش و جلوگیری از تقسیم این کشور که بسیاری خواب آن را دیدهاند تأکید میکنند که مواظب باشید وحدت بین شیعه و سنی و کرد و عرب از بین نرود. رهبری در این زمینه تعبیرات زیبایی دارند که در راستای همان دیدگاههای امام خمینی است و مرور دوباره آن برای گروههای سیاسی داخل نیز پندآموز: «غرب برای ایجاد تفرقه میان جامعه مسلمانان با توسل به شیعهگری و سنیگری دست دارد. آن تشیعی که از لندن بخواهد صادر شود و آن سنی که امریکا از آن حمایت کند هر دو برادران شیطان هستند و اسلام آخوندهای درباری و داعش همه سر در یک آخور دارند.»
سخنان امام راحل و رهبر معظم انقلاب تأکید بسیاری بر وحدت بین مسلمانان دارد. این روزها بسیاری از کشورهای منطقه درگیر تفرقه شدهاند و آفت تفرقه چنان ریشه دوانده که به نفرت فرهنگی و تنفر گروهی از مردم نسبت به گروهی دیگر منجر شده است.
بنابراین باید توجه داشت حفظ وحدت در داخل و پرهیز از هر گونه تشتت و اختلافافکنی با بهانههای قومی، مذهبی و تفاوت دیدگاههای سیاسی عملی بر خلاف منافع ملی و دیدگاههای امام و رهبری است.
عدالت اجتماعی
یکی از خطوط فکری و مهم امام(ره) عدالت اجتماعی و کاستن از شکافهای طبقاتی در جامعه اسلامی است. هدف ایشان آن بود که فاصله میان فقیر و غنی، پایین شهری و بالاشهری و روستایی و شهری کم شود. اندیشهای که یکی از اهداف اصلی نظام و رهبری است اما تاکنون محقق نشده و موانع بسیاری هم بر سر تحقق آن وجود دارد که از جمله میتوان به برخورداری از رانتها، دور زدن و نادیده گرفتن قانون، کاسبی از قبل تحریمها و به همان نسبت لاغر شدن برخی اقشار دیگر و...
اشاره کرد.
رهبری در تبیین اندیشههای امام و چگونگی محقق شدن عدالت اجتماعی میفرمایند: «در قانونگذاری، اجرا و قضا باید عدالت اجتماعی و پرکردن شکافهای طبقاتی مورد نظر و هدف باشد. اینکه بگوییم کشور را ثروتمند میکنیم، یعنی تولید ناخالص ملی را بالا میبریم، اما ثروتها در گوشهای به نفع یک عده انبار شود و عده دیگری هم از مردم دستشان خالی باشد با مکتب سیاسی امام
نمیسازد.
پرکردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده از منابع گوناگون ملی در میان طبقات مردم، مهمترین و سختترین مسئولیت ماست. همه برنامهریزان، قانونگذاران، مجریان و همه کسانی که در دستگاههای دیگر مشغول کار هستند باید این را مورد توجه قرار دهند و یکی از مهمترین شاخصهای حرکت خود به حساب آورند.»
حفظ استقلال
حفظ استقلال و احترام به عزت ملی یکی دیگر از محورهای اصلی اندیشههای امام خمینی(ره) است که همواره بر آن تأکید ورزیدند. این موضوع البته موضوعی چند سویه است؛ اینکه عزت ملی در سایه اقتدار مسئولان و جناحهای سیاسی و نه قدرت آنان نهفته است. اقتدار پذیرش عمومی قدرت است که به قدرت یک جناح سیاسی مشروعیت میبخشد و در سایه آن وحدت و نیز عزت ملی رشد میکند.
از سوی دیگر با برخورداری عادلانه مردم از منابع و ثروت و امکانات ملی و رشد و توسعه همهجانبه در سایه عدالت، اقتدار و عزت ملی در معادلات بینالمللی نیز بالا خواهد رفت. احترام به اصول، قوانین و خواست ملتهای دیگر و برقراری رابطهای همراه با احترام با کشورهای دیگر نیز از دیگر شاخصههایی است که در اندیشههای امام خمینی بر آن تأکید شده است.
ایشان معتقد بودند باید به استقلال کشورها احترام گذاشت و تهدیدها را نیز بیپاسخ نگذاشت. مکتب سیاسی امام استقلال و عزت و ایمان را برای همه امت اسلامی و همه بشریت میخواهد. از دیدگاه رهبری تفاوت امام با کسانی که برای خود رسالت جهانی قائل هستند این است که مکتب سیاسی امام با توپ و تانک و اسلحه و شکنجه نمیخواهد ملتی را به راه خود معتقد کند.
امریکاییها هم میگویند ما رسالت داریم حقوق بشر و دموکراسی را در جهان توسعه دهیم. گاه راه گسترش آن را در بهکارگیری بمب اتم یا گاه در کودتاگری مییابند. با این همه راه امام خمینی و نگاه رهبر معظم انقلاب در حال جهانی شدن است؛ بیداری ملتها و کند شدن زور و تهدید. امروزه بسیاری از کشورهای عربی، امریکای لاتین و... حیات دوباره خود را پیروی از مکتب سیاسی امام و رهبری میدانند.
اعتقاد صادقانه به نقش مردم
اعتقاد راسخ امام به مردم و اعتماد مردم به امام بود که انقلاب اسلامی را به بار نشاند. اندیشهای که امام هرگز کمترین تردیدی نسبت به آن نداشت و پیوسته بدان تأکید فرمود مشارکت مردم در تصمیمگیریهای جدی و نقش آنان در سرنوشت کشور بود. امام در نخستین گام تصمیم برای تشکیل جمهوری اسلامی را به عهده خود مردم گذاشت که این رویکرد امام نشان از نقش ویژه مردم در انتخاب سرنوشت کشورشان است.
رهبری هم در تفسیر اندیشه امام میفرمایند: «در مکتب سیاسی امام رأی مردم به معنای واقعی کلمه تأثیر میگذارد و تعیینکننده است. این کرامت و ارزشمندی رأی مردم است. از طرف دیگر امام با اتکا به قدرت رأی مردم معتقد بود که با اراده پولادین مردم میشود در مقابل همه قدرتهای جهانی ایستاد. اینهایی که طرفدار دموکراسی هستند بروند عراق و افغانستان را ببینند، امریکاییها برای انسانهای مظلوم ارزشی قائلند؟ باید ببینید چه فجایعی دارد اتفاق میافتد. آنها صاحب سرزمین خود هستند ولی حق ندارند برای سرنوشت کشورشان تصمیمگیری کنند.»
مردم بارها در مقاطع مختلف نشان دادهاند که اگر پای عزت و استقلال و تصمیمگیری برای کشورشان باشد همیشه در صحنه حضور خواهند داشت. حضور پرشور مردم در تشییع شهدای جنگ تحمیلی یکی از این نمونههاست و تازهترین صحنه پرشور هم تشییع شهدای غواص در میدان بهارستان که رهبر معظم انقلاب نیز آن را ستودند.
اما وقتی از نقش مردم حرف میزنیم قاعدتاً از مردمی صاحب شعور و فرهنگ و درایت حرف میزنیم که نمیتوان آن را از زاویه تنگنظرانه گروهها و جناحهای سیاسی دید. مردم مردم هستند نه آنچه افراطیون در راستای مقاصد سیاسی خود تعریف میکنند. مردم زینت مجالس نیستند بلکه منشأ اقتدار و تصمیمگیریاند.
مصداق اندیشههای امام در عصر حاضر
اعتقاد و تذکر مدام درباره وحدت، عدالت اجتماعی، عزت و استقلال و نقش مردم سویههای اندیشهای پویا و آینده نگر است که اکنون بیش از هر زمان دیگری به بازخوانی آن نیاز داریم. مردم برای رهایی از آشفتگی اقتصادی، از بین رفتن تحریمهای ظالمانه که از سلامت مردم گرفته تا سفره آنها را تحت تأثیر خود قرار داده، برای برقراری رابطهای از سر عزت و احترام متقابل با دنیا و برای از میان رفتن افراطیگری و سوء تدبیرهای مدیریتی به اعتدال و امید
رأی دادند.
تلاطمهای بنیانکن اقتصادی فروکش کرده و حالا با تمامی تنگناها میشود به برنامهریزیهای میان مدت و بلندمدت پرداخت. چیزی که برای یک هفته هم غیر ممکن مینمود. از سوی دیگر مردم به آیندهای روشن چشم دوختهاند. چرا سود عدهای در ناامیدی مردم است؟ آیا آنها حتی برای یک بار هم که شده به اندیشههای امام و رهبری اندیشیدهاند؟
مرجع : روزنامه ایران