به اصطلاح «نفتي» شدهايم!
تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۱۳
همچنين کارشناسان معتقدند پس از ملي شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹ نفت تنها توانسته بود زندگي مردميرا تحت تاثير قرار دهد که در شهرهاي نفتخيز زندگي ميکردند. امااز سال ۵۰ تا حدود سالهاي ۵۶ يعني يک سال پيش از پيروزي انقلاب اسلامينفت ارزش بالايي پيدا ميکند. در اين سالها بالاخره ايرانيان به سطحي از تخصص رسيدند تا کل صنعت را دست خود بگيرند و از آن زمان به بعد نفت به ابزاري سياسي تبديل شد. ابزاري که با استفاده از آن، شاه در سطح جهان قدرتنمايي ميکرد و سعي بر آن داشت که راه را براي رسيدن به «دروازههاي تمدن» هموار کند.
اگر نگاهي به تاريخ نفت پس از پيروزي انقلاب اسلاميداشته باشيم متوجه خواهيم شد که تقريبا تا پيش از پيروزي در جنگ تحميلي، نفت هنوز جايگاه خود را به دست نياورده بود. چرا که تقريبا بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب، جنگ آغاز شد و کشور در حدود ۸ سال درگير جنگ بود. در اين دوره نه تنها نفت بسيار ارزان بود ميزان فروش هم به دليل فشارهاي بينالمللي بسيار کم بود. در نتيجه تقريبا هر چه که به دست ميآمد، هزينه جنگ ميشد.
پس از اين دوره است که ضرورت «سازندگي» و نگاهي دگرگون به نفت مطرح ميشود. از آن زمان نفت به عنوان يکي از بزرگترين منابع درآمدي کشور، مورد استفاده قرار ميگيرد.
«نفت» امروزه آنقدر اهميت پيدا کرده که به مفهوميسياسي و تبليغاتي تبديل شده است. به عنوان مثال احمدينژاد در زمان تبليغات انتخاباتي خود ادعا کرد که «نفت را سر سفره مردم خواهد آورد. »
حال، با توجه به نزديک شدن شدن به موعد لغو تحريمها و من جمله تحريمهاي نفتي، آينده نفت در کشور موضوعي است که بايد مورد بحث قرار گيرد.
يکي ازبزرگترين تحريمهايي که طي سالهاي اخير کشور مان با آن روبرو بوده، تحريم نفت است. اين روزها بازار نفت در کشور ما تقريبا در بحران به سرميبرد و ازسويي ديگر هنوز در تحريم هستيم و علاوه بر اين، به دلايل مختلف ، قيمت نفت و در نتيجه درآمد ايران از آن، به شدت رو به کاهش است. همه اينها باعث شده تا دو باره بحث انرژيهاي جايگزين نفت بين صاحبنظران داغ شود. همين بهانهاي شد تا با «حسين اميري خامکاني » عضو کميسيون انرژي مجلس، حميدرضا شکوهي، روزنامهنگار و کارشناس حوزه انرژي و مهدي تقوي، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفتوگو کنيم تا به همه ابعاد اين روزهاي «نفت» پي ببريم.
اميري خامکاني در گفتوگو با «مردمسالاري » به تاريخ نفت در کشور ما پرداخت و گفت: «شايد بتوان گفت نفت اولين صنعتي است که به عنوان رقيب کشاورزي و دامداري سنتي ما شروع به رشد کرد و با توجه به کويري بودن کشور، پس از مدتي اين صنعت توانست کشاورزي را کنار بزند و جاي سنتي آن را بگيرد. »
شکوهي، روزنامهنگار و کارشناس حوزه انرژي تاريخ مبسوطتري از نفت در ايران ارائه و آن را اينگونه شرح ميدهد:«از زمان کشف نفت تا قبل از ملي شدن صنعت نفت که ما تسلط چنداني بر منابع نفتي نداشتيم، نفت هم تاثير زيادي در زندگي سياسي و اجتماعي مردم نداشت. فقط زندگي مردميرا تحت تاثير قرار داد که نزديک چاههاي نفت زندگي ميکردند. پس از ملي شدن صنعت نفت، شاهد افزايش نقش ايران در اکتشاف نفت بوديم. اما نقش ما فقط در مديريت درآمدهاي نفتي خلاصه شده بود و هنوز هم تخصص چنداني در اين عرصه نداشتيم. از دهه ۵۰ که تحول عظيميدر اين صنعت آغاز شد محمدرضا شاه با تاکيد بر صنعت نفت، ميخواست قدرت ايران را در جهان تثبيت کند و به قول خودش کشور را به «دروازههاي عظيم تمدن» برساند. اما واردات بيرويه و افزايش شديد درآمدهاي حاصل از نفت، باعث افزايش نقدينگي و تورم و در نتيجه نارضايتي ميان مردم شد. تا جايي که بسياري يکي از دلايل بروز انقلاب ايران را، نارضايتيهاي حاصل از اين امر ميدانند.»
اکثر کارشناسان، بر روي فوايد سياسي نفت توافق دارند. اميري خامکاني معتقد است:«صادرات نفت از دو بعد براي ما مفيد بوده است زيرا به لحاظ سياسي باعث شده تا در ميان کشورهاي توليدکننده و صادرکننده نفت، بتوانيم صاحب کرسي و در نتيجه صاحب قدرت شويم و از اين جهت سود نفت به لحاظ اقتصادي براي کشور ما، بر هيچکس پوشيده نيست. » شکوهي نيز تقريبا همين نظر را دارد و در اين زمينه ميگويد: «توسعه صنعت نفت باعث شده تا ايران به عنوان يک قدرت در جهان مطرح شود. قدرت چانهزني سياسي کشور افزايش يافته و اين موضوع سبب شده تا ايران به عنوان يک کشور تاثيرگذار در عرصه جهاني عمل کند. »
از سوي ديگر، اميري خامکاني عضو کميسيون انرژي مجلس، معتقد است ما از سود صنعت نفت استفاده بهينه نکردهايم:« ما در اين مدت به جاي آنکه درآمد حاصل از فروش نفت را صرف تقويت زيرساختهاي کشور کنيم، مخارج عادي کشور را به نفت وابسته کرديم. به اين معنا که در زندگي روزمره خود به نفت وابسته شديم. درآمد نفتي بيش از هرچيز در بخش خدمات خرج ميشود.»
شکوهي، کارشناس نفت هم معتقد است:«تا پيش از روي کار آمدن دولت احمدينژاد، ايران درآمدهاي نفتي خود را در مسير درستي قرار داده بود. اساسا صندوق ذخيره ارزي با همين هدف يعني مديريت درآمدهاي نفتي کشور به وجود آمد. اما زماني که دولت احمدي نژاد قدرت را در دست گرفت، منابع صندوق ذخيره ارزي منفي شد!»
از سوي ديگر، تقوي،استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي هشدار ميدهد:«اگر آنطور که دولت پيشين برخورد کرد و درآمدهاي ناشي از فروش نفت را به پرداخت يارانهها اختصاص داد رفتار شود، دچار رشد منفي شاخصهاي اقتصادي موردنظرمان خواهيم شد و به تورم بالا خواهيم رسيد که بسيار خطرناک خواهد بود.»
مسالهاي مهمي که با توجه به کاهش قيمت نفت مطرح شده است، ميزان وابستگي کشور به درآمدهاي نفتي است. کارشناسان معتقدند که بايد اين وابستگي کاهش يابد. اميري خامکاني ميگويد:«نفت در حال از دست دادن جايگاه خود در سراسر جهان است. اما راه حل ما اين است که از خام فروشي جلوگيري کنيم و به توليد فرآوردههاي نفتي روي بياوريم. اين فرآوردهها، بيشترين نياز کشورهاي همسايه را تشکيل ميدهند. علاوه بر اين، منجر به ايجاد ارزش افزوده خواهد شد. همچنين اقتصاد ما را «تحريمناپذير»خواهدکرد. بايد از «اقتصاد تک محصولي»فاصله بگيريم. به عنوان مثال ما ميتوانيم با استفاده از نفت و گاز، به توليد برق روي بياوريم. که هم ارزش افزوده ايجاد ميکند و هم پدافند غيرعامل است. اين دقيقا رويکرد کلي اقتصاد مقاومتي است.»
علاوه بر اين بايد صادرات اقلام غيرنفتي کشور را تقويت کنيم. ما در کشاورزي چندان حرفي در سطح جهان براي گفتن نداريم. به جاي آن ميتوانيم به توليد اقلام کشاورزي بپردازيم. شيلي نمونه کشوري است که نه از طريق نفت که از طريق صنعت معدن و توسعه آن، در مسير توسعه و پيشرفت قدم برميدارد. ما نيز ميتوانيم کشورهايي مانند شيلي را الگوي خود قرار بدهيم و در مسير آنها قدم برداريم.»
مهدي تقوي نيز معتقد است:« نفت يک نعمت است، کشور بايد از نفت و درآمدهاي آن به نحو احسن استفاده کند و برنامههاي توسعهاي مناسب طراحي کند. صنعت را گسترش دهيم و يا به بخش کشاورزي کمک کنيم تا به صورت کلي توليد در داخل کشور به وضعيت مطلوب خود نزديک شود. »
شکوهي ميافزايد:«براساس برنامههاي توسعه کشور، قرار بود هر ساله وابستگي ما به نفت کاهش پيدا کند. ما در روند درستي قرار داشتيم تا اينکه با روي کار آمدن دولت پيشين، سياستهاي نفتي به کلي بهم ريخت و ميزان وابستگي ما بسيار زياد شد.»
در مورد ميزان وابستگي ايران به درآمدهاي نفتي، اميري خامکاني به عنوان عضو کميسيون انرژي مجلس آمار دقيقتري به ما ميدهدو ميگويد:«طبق برنامه توسعه کشور، بايد هر سال تا حدي از وابستگي کشور به نفت کاسته شود. اين روند رو به کاهش بود تا اينکه در دولت احمدينژاد، سهم نفت از بودجه به حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد افزايش يافت!با روي کار آمدن دولت جديد دوباره تلاش شد که اين ميزان کاهش پيدا کند و تا به حال به حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد رسيده است. »
اما لغو تحريمها چه اثري خواهد داشت؟تقريبا همه کارشناسان متفقالقول هستند که مهمترين مسئله پس از لغو تحريمها، «مديريت» است.
اميري خامکاني ميگويد:«نبايد با سيل واردات از مناطق مختلف، کشور را مشکلدار و وابسته کنيم. درعين اينکه بايد سهم نفت از بودجه کشور کم شود، با افزايش درآمد نفتي آن را صرف تقويت زير ساختهاي کشور کنيم تا بتوانيم مشکلات به وجود آمده را جبران کنيم. ما نياز به رونق اقتصادي داريم. »
شکوهي نيز معتقد است:«پس از لغو تحريمها، بايد تمام درآمدهاي نفتي به صندوق توسعه ملي واريز شوند تا در خود صنعت نفت خرج شوند. در زمان احمدينژاد حدود ۹۰ پروژه پتروشيميکليد خورد. از ميان حدود ۶۰ پروژه، فقط در اين مدت حدود ۵۰ درصد پيشرفت داشتهاند!ما نيازمند اين هستيم که پروژههاي نيمهتمام به پايان برسند تا به بهرهبرداري و سودآوري برسند.»
تقوي نيز ميافزايد:«به لحاظ اقتصادي احتمال رفع تحريمها و اميد حاصل از آن در ميان مردم در دو سال گذشته سرمايهگذاري افزايش يافته و شاهد رونق توليد و افزايش بهرهوري در اقتصاد هستيم.
اما به هر حال بزودي بندهاي توافق اجرايي خواهد شد. زيرساختهاي اقتصادي بستري است که در دل آن فعاليتهاي اقتصادي انجام خواهدشد. هرچه اين زيرساخت پيشرفتهتر باشد زودتر ميتوان از طريق آن به سطح مطلوب از لحاظ فعاليت اقتصادي رسيد. تنها مشکلي که در حال حاضر وجود دارد پايين بودن قيمت نفت است.»
اماتقوي، انتقادي هم به دولت روحاني وارد ميکند و ميگويد: «دولت فعاليت اقتصادي قابل طرحي انجام نداده است. به نحوي ميتوان گفت تحولات اندک اقتصادي متاثر از فعاليت سياسي و ديپلماتيکي بوده است که تيم هستهاي انجام دادهاند. توافق هستهاي باعث شده است که تصور مردم درباره آينده اقتصادي با برداشته شدن تحريمها تغييرکند وگرنه چندان اقدام اقتصادي خاصي از سوي دولت رخ نداده است.»
اما، آيا تصور ايران بدون نفت ممکن است؟کارشناسان آن را غيرممکن نميدانند. اميري خامکاني معتقد است:« اما اگر قرار باشد شيرهاي نفت را ببنديم، به اين معنا است که قاعدتا بايد کشور را به جايي ميرسانديم که صادرات غير نفتي قوي داشته باشد. به عنوان مثال صنعت معدن آن توسعه يافته باشد.»
شکوهي با بيان اينکه اگر مديريت درست و کافي وجود داشته باشد، ميتوانيم ايران بدون نفت را تصور کنيم،گفت:«ما ميتوانيم يکي از جذابترين مقاصد براي جذب توريست باشيم. در واقع جزو مستعدترين کشورها در صنعت گردشگري هستيم. اگر اين صنعت به تنهايي توسعه پيدا کند، ما ديگر نيازي به نفت نخواهيم داشت. ميتوانيم به رونق و توسعه اقتصادي برسيم. اما در شرايط فعلي نبايد از نفت غافل شد.»
وي همچنين ميافزايد:«پس از پايان دوره اصلاحات و زماني که دولت تحويل احمدينژاد شد، ميزان توليد نفت ما به هر روز ۴ميليون و ۲۵۰ هزار بشکه رسيده بود و درآمد خوبي نصيب کشور ميشد. اما با روي کار آمدن دولت احمدينژاد، اصلا درآمد نفت معلوم نشد چه سرانجاميپيدا کرد!لذا ما بايد در مسير درست افزايش توليد قدم برداريم تا بتوانيم به درآمد بالا برسيم و اقتصاد کشور را سامان ببخشيم.»
* مهسا صباغي
اگر نگاهي به تاريخ نفت پس از پيروزي انقلاب اسلاميداشته باشيم متوجه خواهيم شد که تقريبا تا پيش از پيروزي در جنگ تحميلي، نفت هنوز جايگاه خود را به دست نياورده بود. چرا که تقريبا بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب، جنگ آغاز شد و کشور در حدود ۸ سال درگير جنگ بود. در اين دوره نه تنها نفت بسيار ارزان بود ميزان فروش هم به دليل فشارهاي بينالمللي بسيار کم بود. در نتيجه تقريبا هر چه که به دست ميآمد، هزينه جنگ ميشد.
پس از اين دوره است که ضرورت «سازندگي» و نگاهي دگرگون به نفت مطرح ميشود. از آن زمان نفت به عنوان يکي از بزرگترين منابع درآمدي کشور، مورد استفاده قرار ميگيرد.
«نفت» امروزه آنقدر اهميت پيدا کرده که به مفهوميسياسي و تبليغاتي تبديل شده است. به عنوان مثال احمدينژاد در زمان تبليغات انتخاباتي خود ادعا کرد که «نفت را سر سفره مردم خواهد آورد. »
حال، با توجه به نزديک شدن شدن به موعد لغو تحريمها و من جمله تحريمهاي نفتي، آينده نفت در کشور موضوعي است که بايد مورد بحث قرار گيرد.
يکي ازبزرگترين تحريمهايي که طي سالهاي اخير کشور مان با آن روبرو بوده، تحريم نفت است. اين روزها بازار نفت در کشور ما تقريبا در بحران به سرميبرد و ازسويي ديگر هنوز در تحريم هستيم و علاوه بر اين، به دلايل مختلف ، قيمت نفت و در نتيجه درآمد ايران از آن، به شدت رو به کاهش است. همه اينها باعث شده تا دو باره بحث انرژيهاي جايگزين نفت بين صاحبنظران داغ شود. همين بهانهاي شد تا با «حسين اميري خامکاني » عضو کميسيون انرژي مجلس، حميدرضا شکوهي، روزنامهنگار و کارشناس حوزه انرژي و مهدي تقوي، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفتوگو کنيم تا به همه ابعاد اين روزهاي «نفت» پي ببريم.
اميري خامکاني در گفتوگو با «مردمسالاري » به تاريخ نفت در کشور ما پرداخت و گفت: «شايد بتوان گفت نفت اولين صنعتي است که به عنوان رقيب کشاورزي و دامداري سنتي ما شروع به رشد کرد و با توجه به کويري بودن کشور، پس از مدتي اين صنعت توانست کشاورزي را کنار بزند و جاي سنتي آن را بگيرد. »
شکوهي، روزنامهنگار و کارشناس حوزه انرژي تاريخ مبسوطتري از نفت در ايران ارائه و آن را اينگونه شرح ميدهد:«از زمان کشف نفت تا قبل از ملي شدن صنعت نفت که ما تسلط چنداني بر منابع نفتي نداشتيم، نفت هم تاثير زيادي در زندگي سياسي و اجتماعي مردم نداشت. فقط زندگي مردميرا تحت تاثير قرار داد که نزديک چاههاي نفت زندگي ميکردند. پس از ملي شدن صنعت نفت، شاهد افزايش نقش ايران در اکتشاف نفت بوديم. اما نقش ما فقط در مديريت درآمدهاي نفتي خلاصه شده بود و هنوز هم تخصص چنداني در اين عرصه نداشتيم. از دهه ۵۰ که تحول عظيميدر اين صنعت آغاز شد محمدرضا شاه با تاکيد بر صنعت نفت، ميخواست قدرت ايران را در جهان تثبيت کند و به قول خودش کشور را به «دروازههاي عظيم تمدن» برساند. اما واردات بيرويه و افزايش شديد درآمدهاي حاصل از نفت، باعث افزايش نقدينگي و تورم و در نتيجه نارضايتي ميان مردم شد. تا جايي که بسياري يکي از دلايل بروز انقلاب ايران را، نارضايتيهاي حاصل از اين امر ميدانند.»
اکثر کارشناسان، بر روي فوايد سياسي نفت توافق دارند. اميري خامکاني معتقد است:«صادرات نفت از دو بعد براي ما مفيد بوده است زيرا به لحاظ سياسي باعث شده تا در ميان کشورهاي توليدکننده و صادرکننده نفت، بتوانيم صاحب کرسي و در نتيجه صاحب قدرت شويم و از اين جهت سود نفت به لحاظ اقتصادي براي کشور ما، بر هيچکس پوشيده نيست. » شکوهي نيز تقريبا همين نظر را دارد و در اين زمينه ميگويد: «توسعه صنعت نفت باعث شده تا ايران به عنوان يک قدرت در جهان مطرح شود. قدرت چانهزني سياسي کشور افزايش يافته و اين موضوع سبب شده تا ايران به عنوان يک کشور تاثيرگذار در عرصه جهاني عمل کند. »
از سوي ديگر، اميري خامکاني عضو کميسيون انرژي مجلس، معتقد است ما از سود صنعت نفت استفاده بهينه نکردهايم:« ما در اين مدت به جاي آنکه درآمد حاصل از فروش نفت را صرف تقويت زيرساختهاي کشور کنيم، مخارج عادي کشور را به نفت وابسته کرديم. به اين معنا که در زندگي روزمره خود به نفت وابسته شديم. درآمد نفتي بيش از هرچيز در بخش خدمات خرج ميشود.»
شکوهي، کارشناس نفت هم معتقد است:«تا پيش از روي کار آمدن دولت احمدينژاد، ايران درآمدهاي نفتي خود را در مسير درستي قرار داده بود. اساسا صندوق ذخيره ارزي با همين هدف يعني مديريت درآمدهاي نفتي کشور به وجود آمد. اما زماني که دولت احمدي نژاد قدرت را در دست گرفت، منابع صندوق ذخيره ارزي منفي شد!»
از سوي ديگر، تقوي،استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي هشدار ميدهد:«اگر آنطور که دولت پيشين برخورد کرد و درآمدهاي ناشي از فروش نفت را به پرداخت يارانهها اختصاص داد رفتار شود، دچار رشد منفي شاخصهاي اقتصادي موردنظرمان خواهيم شد و به تورم بالا خواهيم رسيد که بسيار خطرناک خواهد بود.»
مسالهاي مهمي که با توجه به کاهش قيمت نفت مطرح شده است، ميزان وابستگي کشور به درآمدهاي نفتي است. کارشناسان معتقدند که بايد اين وابستگي کاهش يابد. اميري خامکاني ميگويد:«نفت در حال از دست دادن جايگاه خود در سراسر جهان است. اما راه حل ما اين است که از خام فروشي جلوگيري کنيم و به توليد فرآوردههاي نفتي روي بياوريم. اين فرآوردهها، بيشترين نياز کشورهاي همسايه را تشکيل ميدهند. علاوه بر اين، منجر به ايجاد ارزش افزوده خواهد شد. همچنين اقتصاد ما را «تحريمناپذير»خواهدکرد. بايد از «اقتصاد تک محصولي»فاصله بگيريم. به عنوان مثال ما ميتوانيم با استفاده از نفت و گاز، به توليد برق روي بياوريم. که هم ارزش افزوده ايجاد ميکند و هم پدافند غيرعامل است. اين دقيقا رويکرد کلي اقتصاد مقاومتي است.»
علاوه بر اين بايد صادرات اقلام غيرنفتي کشور را تقويت کنيم. ما در کشاورزي چندان حرفي در سطح جهان براي گفتن نداريم. به جاي آن ميتوانيم به توليد اقلام کشاورزي بپردازيم. شيلي نمونه کشوري است که نه از طريق نفت که از طريق صنعت معدن و توسعه آن، در مسير توسعه و پيشرفت قدم برميدارد. ما نيز ميتوانيم کشورهايي مانند شيلي را الگوي خود قرار بدهيم و در مسير آنها قدم برداريم.»
مهدي تقوي نيز معتقد است:« نفت يک نعمت است، کشور بايد از نفت و درآمدهاي آن به نحو احسن استفاده کند و برنامههاي توسعهاي مناسب طراحي کند. صنعت را گسترش دهيم و يا به بخش کشاورزي کمک کنيم تا به صورت کلي توليد در داخل کشور به وضعيت مطلوب خود نزديک شود. »
شکوهي ميافزايد:«براساس برنامههاي توسعه کشور، قرار بود هر ساله وابستگي ما به نفت کاهش پيدا کند. ما در روند درستي قرار داشتيم تا اينکه با روي کار آمدن دولت پيشين، سياستهاي نفتي به کلي بهم ريخت و ميزان وابستگي ما بسيار زياد شد.»
در مورد ميزان وابستگي ايران به درآمدهاي نفتي، اميري خامکاني به عنوان عضو کميسيون انرژي مجلس آمار دقيقتري به ما ميدهدو ميگويد:«طبق برنامه توسعه کشور، بايد هر سال تا حدي از وابستگي کشور به نفت کاسته شود. اين روند رو به کاهش بود تا اينکه در دولت احمدينژاد، سهم نفت از بودجه به حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد افزايش يافت!با روي کار آمدن دولت جديد دوباره تلاش شد که اين ميزان کاهش پيدا کند و تا به حال به حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد رسيده است. »
اما لغو تحريمها چه اثري خواهد داشت؟تقريبا همه کارشناسان متفقالقول هستند که مهمترين مسئله پس از لغو تحريمها، «مديريت» است.
اميري خامکاني ميگويد:«نبايد با سيل واردات از مناطق مختلف، کشور را مشکلدار و وابسته کنيم. درعين اينکه بايد سهم نفت از بودجه کشور کم شود، با افزايش درآمد نفتي آن را صرف تقويت زير ساختهاي کشور کنيم تا بتوانيم مشکلات به وجود آمده را جبران کنيم. ما نياز به رونق اقتصادي داريم. »
شکوهي نيز معتقد است:«پس از لغو تحريمها، بايد تمام درآمدهاي نفتي به صندوق توسعه ملي واريز شوند تا در خود صنعت نفت خرج شوند. در زمان احمدينژاد حدود ۹۰ پروژه پتروشيميکليد خورد. از ميان حدود ۶۰ پروژه، فقط در اين مدت حدود ۵۰ درصد پيشرفت داشتهاند!ما نيازمند اين هستيم که پروژههاي نيمهتمام به پايان برسند تا به بهرهبرداري و سودآوري برسند.»
تقوي نيز ميافزايد:«به لحاظ اقتصادي احتمال رفع تحريمها و اميد حاصل از آن در ميان مردم در دو سال گذشته سرمايهگذاري افزايش يافته و شاهد رونق توليد و افزايش بهرهوري در اقتصاد هستيم.
اما به هر حال بزودي بندهاي توافق اجرايي خواهد شد. زيرساختهاي اقتصادي بستري است که در دل آن فعاليتهاي اقتصادي انجام خواهدشد. هرچه اين زيرساخت پيشرفتهتر باشد زودتر ميتوان از طريق آن به سطح مطلوب از لحاظ فعاليت اقتصادي رسيد. تنها مشکلي که در حال حاضر وجود دارد پايين بودن قيمت نفت است.»
اماتقوي، انتقادي هم به دولت روحاني وارد ميکند و ميگويد: «دولت فعاليت اقتصادي قابل طرحي انجام نداده است. به نحوي ميتوان گفت تحولات اندک اقتصادي متاثر از فعاليت سياسي و ديپلماتيکي بوده است که تيم هستهاي انجام دادهاند. توافق هستهاي باعث شده است که تصور مردم درباره آينده اقتصادي با برداشته شدن تحريمها تغييرکند وگرنه چندان اقدام اقتصادي خاصي از سوي دولت رخ نداده است.»
اما، آيا تصور ايران بدون نفت ممکن است؟کارشناسان آن را غيرممکن نميدانند. اميري خامکاني معتقد است:« اما اگر قرار باشد شيرهاي نفت را ببنديم، به اين معنا است که قاعدتا بايد کشور را به جايي ميرسانديم که صادرات غير نفتي قوي داشته باشد. به عنوان مثال صنعت معدن آن توسعه يافته باشد.»
شکوهي با بيان اينکه اگر مديريت درست و کافي وجود داشته باشد، ميتوانيم ايران بدون نفت را تصور کنيم،گفت:«ما ميتوانيم يکي از جذابترين مقاصد براي جذب توريست باشيم. در واقع جزو مستعدترين کشورها در صنعت گردشگري هستيم. اگر اين صنعت به تنهايي توسعه پيدا کند، ما ديگر نيازي به نفت نخواهيم داشت. ميتوانيم به رونق و توسعه اقتصادي برسيم. اما در شرايط فعلي نبايد از نفت غافل شد.»
وي همچنين ميافزايد:«پس از پايان دوره اصلاحات و زماني که دولت تحويل احمدينژاد شد، ميزان توليد نفت ما به هر روز ۴ميليون و ۲۵۰ هزار بشکه رسيده بود و درآمد خوبي نصيب کشور ميشد. اما با روي کار آمدن دولت احمدينژاد، اصلا درآمد نفت معلوم نشد چه سرانجاميپيدا کرد!لذا ما بايد در مسير درست افزايش توليد قدم برداريم تا بتوانيم به درآمد بالا برسيم و اقتصاد کشور را سامان ببخشيم.»
* مهسا صباغي
مرجع : مردمسالاری