چرا دستگاههای نظارتی حتی از یک تذکر ارشادی یا قضایی به توهین کنندگان به ظریف و صالحی نمی دهد؟
تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۲۶
روزنامه ایران در یادداشتی به قلن ابوالقاسم قاسمزاده نوشت: نقزدن در هر کاری آسانترین کار است و در سیاست چنان آسان میگردد که گاهی توهین و فحاشی هم چاشنی آن میشود! آن هم در صحن علنی مجلس که خانه ملت خوانده میشود و آن را در رأس امور میدانیم یا در سرمقالهنویسی که از توهین و استفاده از کلمات رکیک فروگذار نمیکنیم، آن هم برای دو نفری که کارنامه زندگیشان روشن است و هر دو شخصیتهایی علمی شمرده میشوند. یکی؛ دکتر علی اکبر صالحی، از خاندان «شهید ثالث» که در یکی از مهمترین مراکز علمی جهان دانش آموخته فیزیک هستهای است و دیگری؛ دکتر محمدجواد ظریف که رئیس جمهوری او را «قهرمان ملی» مینامد و استاد روابط بینالملل و مؤلف در رشته تخصصی خود است.
دوستی که ۱۰ سال قبل همراه با او به سفر حج رفته بود، میگفت؛ دو نفری با خودرویی از مکه به مدینه میرفتیم، شب جمعه بود، به جای گفتوگوهای ساده پیشنهاد کرد که با هم دعای کمیل بخوانیم. گفتم ما که متن دعا را در اختیار نداریم. گفت؛ خدا کریم است، من شروع میکنم، تو هم با من همراه شو، شاید آن حفیظ، حافظه ما را یاری کند. دعای کمیل را با هم خواندیم و لذت کلمات آن بر جانم آنگاه حک شد که ظریف میخواند و اشک میریخت.
حالا این هر دو که مردم به آنها افتخار میکنند، مخاطب عباراتی نظیر؛ «غلط اضافی کرده»، «قدر یک خروس غیرت داشته باش»، «زیر سیمان دفنت میکنیم»، «پدرسوخته بازی»، «ننر بازی» و... شدهاند. تعجب از دستگاههای نظارتی است که زبان و قلم برای بیان و نوشتن چنین کلماتی را باز گذاشتهاند و دریغ حتی از یک تذکر ارشادی یا قضایی! بگذریم...
دوستی که ۱۰ سال قبل همراه با او به سفر حج رفته بود، میگفت؛ دو نفری با خودرویی از مکه به مدینه میرفتیم، شب جمعه بود، به جای گفتوگوهای ساده پیشنهاد کرد که با هم دعای کمیل بخوانیم. گفتم ما که متن دعا را در اختیار نداریم. گفت؛ خدا کریم است، من شروع میکنم، تو هم با من همراه شو، شاید آن حفیظ، حافظه ما را یاری کند. دعای کمیل را با هم خواندیم و لذت کلمات آن بر جانم آنگاه حک شد که ظریف میخواند و اشک میریخت.
حالا این هر دو که مردم به آنها افتخار میکنند، مخاطب عباراتی نظیر؛ «غلط اضافی کرده»، «قدر یک خروس غیرت داشته باش»، «زیر سیمان دفنت میکنیم»، «پدرسوخته بازی»، «ننر بازی» و... شدهاند. تعجب از دستگاههای نظارتی است که زبان و قلم برای بیان و نوشتن چنین کلماتی را باز گذاشتهاند و دریغ حتی از یک تذکر ارشادی یا قضایی! بگذریم...