خرافاتی به نام «نفرین بلاگوتمن»

عصر تعادل- یاسر سماوات- فوتبال زبان مشترک همه ملت‌هاست. چه اتفاقات مشابهی در این ورزش در سراسر گیتی به وقوع می‌پیوندد. عصر دوشنبه سرد پاییزی، وقتی شایعات درباره نقل و انتقالات نیم فصل به ویژه در تیم‌های پرطرفدار بالا می‌گیرد، دستم به تلفن روی میز می‌رود. شماره همراه شماره 7 سالیان دور استقلال را می‌گیرم. شماره‌ای که خیلی‌ها می‌گویند پس از فرهاد مجیدی، نفرین شده است! شماره 7 سابق پس از 7 بوق گوشی را برمی‌دارد... من قبلا هم این سوال را از او پرسیده‌ام. چندماه پیش، این بار اما مجید نامجو مطلق همان پاسخ را با بیان دیگری به زبان می‌آورد:«7 نفرینی یعنی چه؟! ما در هزاره سوم زندگی می‌کنیم!» 

حالا 24 ساعت بعد، پس از اخراج مو از من یو، گزارشی از واکنش‌ها نسبت به اخراج او را می‌خوانم و به این بخش می‌رسم:«نفرین بلاگوتمن» داستانی که فوتبالی‌ها بارها آن را خوانده‌اند. بلا گوتمن، مربی مجاری تیم میلان که با سال 1956 با کارنامه‌ای درخشان از این تیم کنار گذاشته شد (البته به طرزی عجیب و غریب و در کنفرانسی خبری که خودش یک طرفه اعلام کرد) پس از سرکوب نهضت آزادیخواه مردم مجارستان به دست ارتش سرخ روسیه، به آمریکای لاتین رفت تا هدایت تیم تبعیدی‌های مجارستان را برعهده بگیرد. تیمی که فرانس پوشکاش افسانه‌ای هم عضو آن بود. گوتمن در آن سال سیستم منحصر به فرد 4-2-4 را بنا نهاد. سیستمی که برزیل با آن در جام جهانی 1958 به قهرمانی جام جهانی دست یافت. 

عصر طلایی بنفیکا
گوتمن پس از آن به پرتغال رفت و ابتدا پورتو  و سپس بنفیکا را قهرمان لیگ این کشور کرد. سال 1961 این مربی مجاری افتخاری بزرگ برای بنفیکا کسب کرد و با پیروزی 3 بر 2 مقابل بارسلونا، تیم سرخپوش لیسبون را فاتح جام باشگاه‌های اروپا (لیگ قهرمانان امروزی) کرد. این پایان افسانه گوتمن با بنفیکا نبود و او سال بعد رئال مادرید را در فینال 5 بر 3 شکست داد تا برای دومین سال پیاپی جام قهرمانی را به لیسبون ببرد. در آن دیدار فراموش نشدنی، فرانس پوشکاش برای رئال هت تریک کرد و هر سه گل رئال مادرید را مقابل شاگردان مربی سابقش به ثمر رساند اما جوانی سیه چرده به نام «اوزه بیو» گل‌های چهارم و پنجم بنفیکا را زد تا ضمن قهرمانی اروپا نوید طلوع ستاره‌ای درخشان در آسمان فوتبال اروپا را بدهد. 

ژوزه مورینیو و رایان گیگز (گیگزی) در منچستریونایتد

داستان کشف اوزه بیو هم در نوع خود جالب است. روزی گوتمن در آرایشگاه به صورت اتفاقی یکی از دوستان خود را که از موزامبیک بازگشته بود می‌بیند و او به گوتمن از جوانی مستعد می‌گوید که توپ فوتبال چون بازیچه زیر پاهایش می‌غلتد. گوتمن خیلی زود عازم موزامبیک می‌شود و شکار بزرگ خود را به لیسبون می‌آورد تا تاریخ فوتبال دنیا را تغییر دهد. 

اخراج برای درخواست اضافه حقوق!
اما چرا گوتمن از بنفیکا اخراج شد؟ او پس از دو قهرمانی در معتبرترین جام اروپایی از مدیران بنفیکا تقاضا می‌کند دستمزدش را افزایش دهند. (مثل اتفاقی که چند ماه پیش در ایران افتاد و البته یک مربی که مدت‌ها تیمی نداشت با پیروزی بر تیم‌های لیگ یک، با بازیکنانی برجسته و خارجی‌های با کیفیتی که در اختیار داشت به قهرمانی جام حذفی رسید و خواستار یک میلیون دلار از باشگاه شد و مدیرعامل وقت باشگاه هم این درخواست را اجابت کرد!!) سران بنفیکا اما زیربار نمی‌روند و همکاری مربی و باشگاه به پایان می‌رسد. گوتمن هنگام ترک باشگاه بنفیکا را نفرین می‌کند و می‌گوید تا 100 سال دیگر این تیم فاتح هیچ جام اروپایی نخواهد شد!

بلا گوتمن و اوزه بیو در تمرین بنفیکا

بنفیکا با هند هم قهرمان نشد!
پس از رفتن گوتمن از بنفیکا این تیم همان سال باشکست 2 بر یک از میلان نمی‌تواند برای سومین سال پیاپی قهرمان اروپا شود. پس از آن هم قرمزهای لیسبون 8 بار به فینال جام‌های مختلف اروپایی می‌رسند و هر 8 بار شکست می‌خورند تا طیف عظیمی از طرفداران بنفیکا نفرین گوتمن را باور کنند. سال 1990، بنفیکا با شکست المپیک مارسی (البته با گلی که مهاجم این تیم با دست به ثمر رساند و داور آن را ندید) به فینال جام باشگاه‌های اروپا می‌رسد. بازی قرار بود در وین برگزار شود. یعنی شهری که 8 سال پیش از آن فینال، گوتمن در آن چشم از جهان فروبسته بود. اوزه بیو سر مزار گوتمن حاضر می‌شود و از او می‌خواهد طلسمش را باطل کند اما این اتفاق نیفتاد و میلان با یک گل بنفیکا را شکست داد و قهرمان شد. 

سال‌های 2013 و 2014 تیم محبوب لیسبون به فینال لیگ اروپا رسید اما هر دو بار مغلوب سویا شد تا زیر دریایی زرد جام‌ها را به  اسپانیا ببرد. حالا نفرین گوتمن 56 ساله شده و هنوز هم بسیاری از هوادران بنفیکا به آن اعتقاد عجیبی دارند! 

داستان گوتمن و بنفیکا و نفرین معروفش حالا با منچستر و سرآلکس فرگوسن و جانشینان او مقایسه می‌شود اما این بار کسی یونایتند ها را نفرین نکرده! شیاطین سرخ پس ازسال‌ها افتخار آفرینی با سرآلکس، با حضور مویس نزول چشمگیری داشتند اما حضور مورینیو و کسب لیگ اروپا برای این تیم و همچین فتح جام اتحادیه انگلیس با شکست تاتنهام قدرتنمد در نیمه نهایی می‌رفت که این تیم را به دوران طلایی خود بازگرداند اما نتایج ضعیف من یو در این فصل بر این فرضیه خط بطلان کشید. 

با وجود این، با اتکا به حرف شماره 7 دوست داشتنی استقلال و تیم ملی زندگی در هزاره سوم چنین اعتقاداتی را برنمی‌تابد. درست است که بنفیکا دیگر آن تیم رویایی دهه 60 میلادی نیست اما همین تیم توانایی قهرمانی در لیگ اروپا را دارد و اگر این اتفاق در سال‌های آینده به وقوع بپیوندد، نفرین یا به عبارت بهتر، خرافه گوتمن هم به خاطرات می‌پیوندد. 

پایان پیام/