تعامل با معترضان نتیجه ملموس اعتراضهای 2019
تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۷
به گزارش «عصر تعادل»، سال 2019 رو به پايان است و در بيشتر نقاط جهان اعتراضات گستردهاي برپاست. شايد با قاطعيت بتوان گفت كه 12 ماه گذشته پراعتراضترين ماههايي بوده كه جهان در يك سال به خود ديده است. بنابراين بسيار قابلتوجه است كه چرا ما در سال 2019، شاهد نتايجي نيستيم كه در اعتراضهاي سال 2011 يا شورشهاي سال 1989 يا 1968 نظارهگر آن بوديم.بله، در اين سال حاكمان ديرينه در الجزاير، سودان و بوليوي به دنبال تظاهرات مردمي بركنار و نخستوزيران لبنان و عراق مجبور به استعفا شدند. اما موج انقلابی كه در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ روي داد و منجر به فروپاشی حکومتهای کمونیستی در اروپای مرکزی و شرقی اروپا و فراتر از آن شد يا قيام سال 2011 كشورهاي عربي كه سقوط سه ديكتاتور را به همراه داشت، تاكنون بيهمتا بودهاند.
شاید اين نگاه دلسردكننده به نظر برسد، اما اكنون هيچچيز قابل قياس با قتلعام میدان تیانآنمن چين در سال 1989، كشتار دانشآموزان در مكزيكوسيتي در 1968 يا حمله شوروي به چكسلواكي در همان سال نيست. بسياري از دولتها؛ از هنگكنگ گرفته تا شيلي عليه معترضان خياباني دست به خشونت زدند و زماني كه دولتها براي پاكسازي خياباني به مسلسل متوسل شدند، هيچكس در جهان واكنش درخورتوجهي نشان نداد.
آنچه سال 2019 ميلادي را از سالهاي ديگر متمايز ميكند، شيوهاي است كه دولتهاي دموكراتيك، استبدادي و حتي دولتهاي ميانهرو در برابر معترضان به كار ميبندند. آنها با وعده اصلاحات و از طريق مذاكره سعي در مهار ناآراميها دارند. در حقيقت آنان از كشتار تیانآنمن درسهايی آموختهاند. اين استراتژي ممكن است برخي از آنان را از سرنگوني نجات دهد و اين ذهنيت را متبادر كند كه اعتراضهاي سال 2019 در نهايت به تغيير خطمشي كشورها منجر خواهد شد.يكي از كشورهايی كه به نظر ميرسد چنین سرانجامي داشته باشد، شيلي است؛ كشوري كه مدتها بهعنوان يكي از موفقترين و باثباتترين كشورهاي آمريكاي لاتين شناخته ميشد. جرقه اعتراضها در شيلي در ماه اكتبر توسط دانشجويان زده شد. آنان به افزايش كرايههاي مترو معترض بودند. اين اعتراضها بهسرعت به شورشهاي خياباني بدل شد و ايستگاههاي مترو و مراكز خريد در آتش سوختند، اما پس از مدتي صدها هزار نفر از شهروندان شيلي به جمع تظاهرات آرام مردمي پيوستند.
دولت راستگراي سباستين پينهرا كه در روزهاي نخست به سربازان ارتش دستور مقابله با معترضان را داده بود، در چرخشي سعي كرد آنان را با اعطاي امتيازهاي سياسي و اقتصادي آرام كند و حتي در اقدامي مهمتر با رهبران معترضان ديدار و توافق كرد كه براي تغيير قانون اساسي كشورش كه در زمان ديكتاتوري آگوستو پينوشه نوشته شده بود، رفراندوم برگزار كند. اين رفراندوم ميتواند منجر به تغييرات گستردهاي در آموزش و پرورش و برنامههاي اجتماعي شيلي شود كه سالهاست مردم از آن گلهمند هستند.
هرچند نميتوان اميدوار بود كه تغيير مشابهي در عراق يا لبنان روي دهد، اما به نظر ميرسد به لطف حضور و پايداري معترضان، ميتوان تغييرات حداقلي را در ساختار سياسي دو كشور شاهد بود. در عراق تاكنون 400 نفر كشته شدهاند، اما به نظر ميرسد سياست سركوب معترضان شكست خورده است. برخي از سياستمداران عراقي اكنون در حال تلاش براي برگزاري انتخابات جديد هستند. در عراق و لبنان بحثهاي فراواني براي اصلاح قانون اساسي در گرفته است تا پاياني باشد بر سياستهاي تبعيضآميز فرقهاي، اما نكته قابلتوجه آن است كه نبرد سياسي از خيابانها به محافل سياسي مانند پارلمان كشيده شده. همچنين به دنبال تشديد اعتراضها در چندين كشور ديگر مانند سودان، كلمبيا و گرجستان، مذاكرات براي تغيير ساختار سياسي همچنان در جريان است. اما جالبترين كشور، هنگكنگ است. هنگامي كه در ماه ژوئن جرقه اعتراضها براي لغو قانون استرداد مجرمان به چين زده شد، هيچ تحليلگري اين باور را نداشت كه دولت محلي هنگكنگ يا چين از خود انعطافي به خرج دهد.اما اين اتفاق هماكنون افتاده و تنها چيزي كه فرقي نكرده آن است كه معترضان خيابانها را ترك نميكنند. با گذشت زمان، دولت شي جينپينگ زمينگير شد؛ پكن ابتدا لايحه استرداد را پس گرفت و سپس به مخالفان اجازه حضور در انتخابات محلي را داد. جالبتر آن بود كه با وجود اين تهديد كه تيانآنمن جديدي در راه است، سربازان از پايگاههاي خود بيرون نيامدند.
جنبش هنگكنگيها ممكن است توسط پليس يا از طريق بازداشتهاي گسترده متوقف شود، اما اگر ادامه پيدا كند، بدونشك به امتيازدهي بيشتر رئيسجمهوري چين به معترضان منجر خواهد شد، اما دموكراسي كامل مدنظر آنان محقق نميشود و اين نتيجه دقيقا ميتواند همان چيزي باشد كه ما از اعتراضهاي سال 2019 ميلادي انتظار داريم: نه وقوع انقلاب، بلكه تغيير شيوه مديريت.
شاید اين نگاه دلسردكننده به نظر برسد، اما اكنون هيچچيز قابل قياس با قتلعام میدان تیانآنمن چين در سال 1989، كشتار دانشآموزان در مكزيكوسيتي در 1968 يا حمله شوروي به چكسلواكي در همان سال نيست. بسياري از دولتها؛ از هنگكنگ گرفته تا شيلي عليه معترضان خياباني دست به خشونت زدند و زماني كه دولتها براي پاكسازي خياباني به مسلسل متوسل شدند، هيچكس در جهان واكنش درخورتوجهي نشان نداد.
آنچه سال 2019 ميلادي را از سالهاي ديگر متمايز ميكند، شيوهاي است كه دولتهاي دموكراتيك، استبدادي و حتي دولتهاي ميانهرو در برابر معترضان به كار ميبندند. آنها با وعده اصلاحات و از طريق مذاكره سعي در مهار ناآراميها دارند. در حقيقت آنان از كشتار تیانآنمن درسهايی آموختهاند. اين استراتژي ممكن است برخي از آنان را از سرنگوني نجات دهد و اين ذهنيت را متبادر كند كه اعتراضهاي سال 2019 در نهايت به تغيير خطمشي كشورها منجر خواهد شد.يكي از كشورهايی كه به نظر ميرسد چنین سرانجامي داشته باشد، شيلي است؛ كشوري كه مدتها بهعنوان يكي از موفقترين و باثباتترين كشورهاي آمريكاي لاتين شناخته ميشد. جرقه اعتراضها در شيلي در ماه اكتبر توسط دانشجويان زده شد. آنان به افزايش كرايههاي مترو معترض بودند. اين اعتراضها بهسرعت به شورشهاي خياباني بدل شد و ايستگاههاي مترو و مراكز خريد در آتش سوختند، اما پس از مدتي صدها هزار نفر از شهروندان شيلي به جمع تظاهرات آرام مردمي پيوستند.
دولت راستگراي سباستين پينهرا كه در روزهاي نخست به سربازان ارتش دستور مقابله با معترضان را داده بود، در چرخشي سعي كرد آنان را با اعطاي امتيازهاي سياسي و اقتصادي آرام كند و حتي در اقدامي مهمتر با رهبران معترضان ديدار و توافق كرد كه براي تغيير قانون اساسي كشورش كه در زمان ديكتاتوري آگوستو پينوشه نوشته شده بود، رفراندوم برگزار كند. اين رفراندوم ميتواند منجر به تغييرات گستردهاي در آموزش و پرورش و برنامههاي اجتماعي شيلي شود كه سالهاست مردم از آن گلهمند هستند.
هرچند نميتوان اميدوار بود كه تغيير مشابهي در عراق يا لبنان روي دهد، اما به نظر ميرسد به لطف حضور و پايداري معترضان، ميتوان تغييرات حداقلي را در ساختار سياسي دو كشور شاهد بود. در عراق تاكنون 400 نفر كشته شدهاند، اما به نظر ميرسد سياست سركوب معترضان شكست خورده است. برخي از سياستمداران عراقي اكنون در حال تلاش براي برگزاري انتخابات جديد هستند. در عراق و لبنان بحثهاي فراواني براي اصلاح قانون اساسي در گرفته است تا پاياني باشد بر سياستهاي تبعيضآميز فرقهاي، اما نكته قابلتوجه آن است كه نبرد سياسي از خيابانها به محافل سياسي مانند پارلمان كشيده شده. همچنين به دنبال تشديد اعتراضها در چندين كشور ديگر مانند سودان، كلمبيا و گرجستان، مذاكرات براي تغيير ساختار سياسي همچنان در جريان است. اما جالبترين كشور، هنگكنگ است. هنگامي كه در ماه ژوئن جرقه اعتراضها براي لغو قانون استرداد مجرمان به چين زده شد، هيچ تحليلگري اين باور را نداشت كه دولت محلي هنگكنگ يا چين از خود انعطافي به خرج دهد.اما اين اتفاق هماكنون افتاده و تنها چيزي كه فرقي نكرده آن است كه معترضان خيابانها را ترك نميكنند. با گذشت زمان، دولت شي جينپينگ زمينگير شد؛ پكن ابتدا لايحه استرداد را پس گرفت و سپس به مخالفان اجازه حضور در انتخابات محلي را داد. جالبتر آن بود كه با وجود اين تهديد كه تيانآنمن جديدي در راه است، سربازان از پايگاههاي خود بيرون نيامدند.
جنبش هنگكنگيها ممكن است توسط پليس يا از طريق بازداشتهاي گسترده متوقف شود، اما اگر ادامه پيدا كند، بدونشك به امتيازدهي بيشتر رئيسجمهوري چين به معترضان منجر خواهد شد، اما دموكراسي كامل مدنظر آنان محقق نميشود و اين نتيجه دقيقا ميتواند همان چيزي باشد كه ما از اعتراضهاي سال 2019 ميلادي انتظار داريم: نه وقوع انقلاب، بلكه تغيير شيوه مديريت.
مرجع : روزنامه شرق