۰

خاورمیانه و فقر و اعتراضات

تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۱
خاورمیانه و فقر و اعتراضات
به گزارش «عصر تعادل» در طول تاریخ، جنبش‌های خواهان تغییرات اجتماعی گسترده، متعاقب جدالی ایدئولوژیک در محدوده جامعه مدنی شکل گرفته‌اند. این جدال ایدئولوژیک پیشینی نه فقط پارادایم هژمونیک موجود را برهم می‌زند، بلکه آلترناتیوی منسجم برای نظم موجود ارائه می‌دهد. موج اخیر اعتراضات در کشورهای عربی، به‌دلیل ماهیت توده‌ای و خودانگیخته آنها فاقد انسجام و  بلوغ ایدئولوژیک است.  آنتونی گرامشی، مارکسیست ایتالیایی، در شاهکار خود، یعنی «دفترهای زندان»، ماهیت وضعیت بحرانی را به‌روشنی تعریف کرده که دقیقا مبتنی‌بر این واقعیت است: «امر ‌پیشین رو به نابودی‌ است و امر نو توان زاده‌شدن را ندارد». امروز موج دوم به‌اصطلاح «بهار عربی» با همان چالش‌هایی روبه‌رو است که موج اول در اواخر سال ۲۰۱۰ در منطقه با آن مواجه بود. البته باید به‌ خاطر داشت که سودان در‌این‌میان استثنائی برجسته بود و هنوز خیلی زود است که ماجرای سودان را موفقیت‌آمیز تلقی کنیم.در عراق خشونت نیروهای امنیتی علیه معترضان افزایش یافته و تظاهرات مردمی ضد‌فساد براي کاهش و وخامت خدمات عمومی، شکل مرگ‌باری به خود گرفته است. تاکنون دست‌کم ۳۵۰ نفر  جان خود را از دست داده‌اند و ۴۰ نفر در ۲۴ ساعت کشته‌ شده‌اند که این علامت شومی است برای کشوری که ده‌ها سال درگیری داخلی را پشت‌سر گذاشته است.در الجزایر که مورد بی‌توجهی رسانه‌های بین‌المللی قرار گرفته، اعتراضات از ماه فوریه در جریان بوده است. معترضان خواستار تعویق انتخابات ریاست‌جمهوری و سرنگونی کل رژیم هستند. در لبنان تظاهراتی که به‌دنبال تلاش دولت برای تحمیل مالیات جدید بر تماس‌های واتس‌اپ در‌گرفت، هنوز در جریان است و به اعتراض علیه کل نظام فرقه‌گرایی تبدیل شده که ده‌ها سال است مردم این کشور را به‌ستوه آورده است.مطالبات معترضان کاملا مشروع و قانونی است؛ انتخابات زودهنگام و بنیان‌نهادن یک دولت کارا و تکنوکرات. البته کابوس فرقه‌گرایی هرگز از کشور رخت برنمی‌بندد؛ باوجود آنکه معترضان به‌شکل موفقیت‌آمیزی از افتادن در دام فرقه‌گرایی پرهیز کرده‌اند، تظاهرات مورد هجوم اعضای گروه‌هاي مخالف قرار گرفته است.‌برخی نشانه‌های نویدبخش حاکی از آن است ‌که تظاهرکنندگان از موج اول اعتراضات کشورهای خاورمیانه، به‌ویژه تجارب مصر و سوریه، درس گرفته‌اند. بااین‌حال، مسائل ساختاری‌ای که پیش‌روی موج اول قرار داشت، همچنان بر جای خود باقی هستند؛ برای مثال، تظاهرکنندگان سودان و الجزایر آموختند که سقوط رأس حکومت به‌معنای تحقق‌یافتن اهداف جنبش نیست. بلکه برعکس، فرصتی‌ است برای حکومت تا از نو گروه‌بندی کرده و جایگاه خود را مستحکم کند. این اتفاق به‌وضوح در سودان رخ داد. پس از سرنگونی عمر البشیر، ارتش سودان به تقلید از همتای خود در شمال کشور، یعنی مصر، کوشید معترضان را سرکوب کند.درهرحال، همان مشکلات ساختاری‌ای که پیش‌روی موج اول اعتراضات بود، همچنان قابل مشاهده است. در‌واقع، خصلت‌های پست‌مدرن را که ویژگی اصلی موج اول اعتراضات بود، همچنان در اعتراضات اخیر می‌توان دید. اولین ویژگی مشترک جنبش‌های اعتراضی در سراسر منطقه آن است که به‌روشنی هیچ‌یک از آنها درپی کسب قدرت نیستند؛ نه از طریق انتخابات و نه از طریق راه‌های انقلابی. این مسئله معترضان را در مقابل وضعیت دشوار و در‌واقع معمای تبدیل اعتراضات به کنش‌ها، سیاست‌ها و بینش‌هایی عینی قرار می‌دهد؛ همان وضعیتی که مردم مصر نیز تجربه کردند.همچنين باید گفت، مشابه با موج اول اعتراضات، شکافی میان حوزه اقتصاد و سیاست وجود دارد،‌ در‌واقع، میان آنچه  مارکسیست‌ها روبنا و زیربنا می‌نامند؛ به عبارت دیگر، اگرچه برخی مطالبات معترضان اقتصادی و مرتبط با سیاست‌گذاری در مورد خدمات عمومی‌‌ است (مسئله تورم، فقر، خدمات عمومی ) درک محدودی از روابط اجتماعی‌ای وجود دارد که بر زندگی مادی حکمفرماست؛ برای مثال، درکی محدود از ماهیت سرمایه‌داری رانتی که شکل تولید غالب در جهان عرب است یا از نقش منفی نهاد‌های نظامی در برخی کشورها نظیر مصر در شکل‌گیری سرمایه. چنین وضعیتی مطالبات جنبش اعتراضی را به حوزه سیاست محدود می‌كند، بدون آنکه تغییرات اجتماعی و اقتصادی ساختاری عمیقی در این کشورها رخ دهد. پس حتی اگر جنبش‌های اعتراضی اخیر پیروز شوند، این موفقیت به حوزه دموکراسی رویه‌ای یا روندی محدود می‌ماند و تغییرات دموکراتیک اساسی در ساختاری که آن نظام سیاسی بر آن بنا شده، ایجاد نمی‌شود؛ برای مثال، چنانچه انتخابات جدید در لبنان تحت نظر نظام کنونی برگزار شود، به احتمال زیاد، همان چهره‌ها دوباره قدرت خواهند گرفت.اساسا، جوامع عرب در حال ازسرگذراندن یک بحران عمیق هستند؛ نظام‌های حاکم پیشین دیگر پایدار نیستند، با‌وجوداین، ضعف نیروهای اجتماعی مخالف، آنها را قادر می‌کند تا همچنان و البته به‌سختی به حیات خود ادامه دهند. در کشورهایی نظیر عراق و لبنان، نظام‌های فرقه‌گرا از پس تأمین مزایای عمومی‌ای که موجودیتشان را توجیه می‌کرد، برنمی‌آیند و دیگر در کشورهایی مثل عراق امنیت نسبی و نبود جنگ داخلی دلیلی کافی برای بقای حکومت محسوب نمی‌شود.
مرجع : اوپن دموکراسی
کد مطلب : ۱۴۶۱۹۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.
{ADVERTISE_DOC_LOCATION_13_BLOCK}