بیان حرفهای غیرواقعی برای دولت عادی شده است
تاریخ انتشار
شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۵۴
حسن رسولی فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو پیشین شورای شهر تهران در گفتوگو با رویداد۲۴ گفته «مهمترین وظیفه دولت به عنوان کل نظام و قوه مجریه به عنوان پیشران نظام حکمرانی کشور، اداره امور کشور و تاًمین مطالبات و انتظارات عموم مردم است بنابراین حاکمیت و دولتی میتواند کارآمد باشد که نگاهی عمیق، همهجانبه، درازمدت و البته واقعبینانه به مسائل وضعیت، توانمندی و قابلیتهای کشور داشته باشد.»
رسولی میگوید: هر حاکمیت لازم است به محدودیتها، تهدیدها و آسیبهایی که متوجه اداره مطلوب کشور است، توجه داشته باشد تا بتواند از امکانات ملی و داراییهای عمومی در اختیار بهترین بهرهبرداری کند تا از کنار مانعها به گونهای عبور کند که جامعه و مردم با آسیبهای کمتری مواجه شوند.
او معتقد است چنانچه نظام حکمرانی از صلابت و شایستگی لازم برخوردار باشد، دچار شتابزدگی و روزمرگی نخواهد شد. پس میتواند بر اساس نقشهای طراحی شده وضعیت مطلوبی برای جامعه رقم بزند تا مردم آسیب کمتری ببینند اما روندی که در کشور جاری است در تضاد با این اصول قرار دارد. به همین دلیل، مردم این روزها گرفتاری را با تمام وجود حس میکنند و امیدی هم برای بهبودی شرایط ندارند.
سیاست داخلی کمترین احترام و عزت سیاسی برای حوزه سیاست خارجی تولید نمیکند
عضو پیشین شورای شهر تهران میگوید: در شرایط فعلی چون دولت از شاخصههای نظام اجرایی کارآمد عقب است، هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی اداره امور کشور با چالشهایی جدی در حوزه عملکردی مواجه است که چنین روندی نتیجهای جز ناکارآمدی نخواهد داشت. به همین دلیل سیاست خارجی کمترین کمکی به حوزه اقتصاد نمیکند. همچنین سیاست داخلی به گونهای پیش میرود که کمترین احترام و عزت سیاسی را برای حوزه سیاست خارجی تولید نمیکند. در بخشهای اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی هم کارشکنی و ناکارآمدی ملموسی را شاهد هستیم که بحرانهایی دشواری را پیش روی جامعه قرار داده است. این اوضاع به هم ریخته، دلیلی جز این ندارد که رئیس دولت در هماهنگی با بخشهای مهم مدیریتی عاجز است و در کل دولت، از شاخصههای نظام اجرایی کارآمد عقب است. عضو پیشین شورای شهر تهران میگوید: در شرایط فعلی چون دولت از شاخصههای نظام اجرایی کارآمد عقب است، هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی اداره امور کشور با چالشهایی جدی در حوزه عملکردی مواجه است که چنین روندی نتیجهای جز ناکارآمدی نخواهد داشت. به همین دلیل سیاست خارجی کمترین کمکی به حوزه اقتصاد نمیکند. همچنین سیاست داخلی به گونهای پیش میرود که کمترین احترام و عزت سیاسی را برای حوزه سیاست خارجی تولید نمیکند. در بخشهای اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی هم کارشکنی و ناکارآمدی ملموسی را شاهد هستیم که بحرانهایی دشواری را پیش روی جامعه قرار داده است. این اوضاع به هم ریخته، دلیلی جز این ندارد که رئیس دولت در هماهنگی با بخشهای مهم مدیریتی عاجز است و در کل دولت، از شاخصههای نظام اجرایی کارآمد عقب است. دولت از نقشه راه هوشمندانه تبعیت نمیکند
فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید: دولتمردان از یک نقشه راهِ هوشمندانه تبعیت نمیکنند که این سبب بروز خطاهای زیادی میشود؛ مثلاً در تابستان امسال دولتمردان با توجه به بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، زمستانی سخت را برای اروپاییها پیشبینی میکردند و تحلیلشان این بود که اروپا به دلیل بحران گاز در مذاکرات هستهای در قبال ایران کوتاه خواهند آمد و به دولتهای اروپایی طعنه میزدند. در حالیکه اروپاییها تدابیری به کار گرفتند که قیمت گاز در اروپا حدود ۱۵ درصد ارزان شده است و این ماییم که به خاطر کمبود گاز به مشکل خوردهایم و مجبور به تعطیلی عمومی هستیم. یعنی در شرایطی بسیاری از شهرهای ما گاز ندارند که ایران دومین کشور به لحاظ برخوداری از گاز است.
رسولی میگوید: در واقع گفتمان غیرواقعی و حرفهای غیر واقعی برای دولتیها عادی شده است و به همین دلیل هر آنچه میگویند و وعده میدهند، عکس آن اتفاق میافتد که این فاجعهبار است. آقای رئیس جمهوری در روز تقدیم لایحه بودجه از ایجاد یک میلیون شغل خبر داد و از بودجه هم مفصل دفاع کرد. در صورتیکه با یک بررسی حتی غیر دقیق میتوان فهمید، در بهترین شرایط حداقل تورم ناشی از بودجه ۱۴۰۲ حدود ۴۰ درصد خواهد بود تا «بودجه ضد تورمی» که رئیسی ادعا کرد، فقط شعاری توخالی باشد.
شکافهای اجتماعی بیشتر خواهد شد
او گفته در طراحی راهبردهای کلان کشور با گفتمانِ غیرمنسجم ادارهکنندگان کشور مواجه هستیم. در واقع مهمترین مشکلی که در مناسبات دولت و ملت داریم، چیزی جز این نیست که دولت با اکثریت مردم فاصله گفتمانی دارد. یعنی مردم سفرههایشان را خالی میبینند و طبقات اجتماعی تحت تاًثیر تورم روز به روز تحلیل میروند و طبقه متوسط به طبقه نیازمند تبدیل میشود، اما دولتیها همچنان از پیشرفت میگویند. نتیجهگیری چیزی جز این نمیتواند باشد که بین توقع مردم و نگاهِ دولت زمین تا آسمان فاصله است که این شکافی عمیق را به وجود آورده است. با این توضیح که این شکاف بیشتر از این هم خواهد شد و با بیشتر شدن شکاف، به استقبال تهدیدهای اجتماعی و امنیتی خواهیم رفت بنابراین امیدوارم آقای رئیسی و همکارانشان قبل از اینکه موضعی انتخاب کنند، به آثار و تبعات سیاستگذاریشان توجه بیشتری داشته باشند. مثلاً در حوزه مدیریتی، رئیسی در حالی میگوید مسببان وضعیت فعلی باید کنار بروند که نزدیک به یک سال و نیم است، همه اختیارها را در دست خودش است.