۰
گزارش عصر تعادل از دلایل اجتماعی بی‌توجهی مردم به خطر ابتلا به کرونا

سایه سنگین بی‌اعتمادی بر سر دولت/ چرا مردم به توصیه های دولت بی توجهی می کنند؟

تاریخ انتشار
شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۴
سایه سنگین بی‌اعتمادی بر سر دولت/ چرا مردم به توصیه های دولت بی توجهی می کنند؟
به گزارش عصر تعادل حسن روحانی، ریاست جمهوری ایران در بخشی از صحبت‌های خود در حاشیه آخرین جلسه هیئت دولت در سال گذشته، در تلاش برای اثبات صداقت کابینه در خصوص اعلام زمان شیوع کرونا در کشور عنوان کرد:« ما در کرونا با مردم صریح صحبت کردیم، ما در ۳۰ بهمن متوجه شدیم که کرونا به ایران آمده ، این اطلاعات صبح چهارشنبه مشخص شد و در همان روز در هیئت دولت به مردم اعلام شد. ما حتی یک روز هم در اعلام این خبر به مردم تأخیر نداشتیم. دوم اسفند انتخابات بود و ما می‌توانستیم صبر کنیم و سوم اسفند این خبر را اعلام کنیم اما چنین اقدامی را انجام ندادیم. ما با مردم صادقانه حرف زدیم.»

با این وجود به نظر می‌رسد علیرغم سخنان روحانی همچنان بخشی از جامعه به عملکرد کابینه او بی اعتماد هستند، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در همین خصوص گزارش می‌دهد:«گروه‌های کیفی‌تر و مؤثرتر جامعه که احتمالاً می‌بایست آینده جامعه را رقم بزنند اعتماد کمتری دارند و عمدتاً ارزیابی بدبینانه‌تری نسبت به عملکردها دارند. افراد جوان‌تر، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی به ویژه افراد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری و همچنین افراد شهرنشین به طرز معناداری اعتماد کمتری دارند و ارزیابی منفی‌تری از اقدامات و سیاست‌ها در حوزه مبارزه با کرونا دارند.»

وجود این بی اعتمادی که نظرسنجی ایسپا دارد از آن صحبت می‌کند نشانه‌های بیرونی‌اش می‌تواند همین حضور چشمگیر مردم در سطح شهر و انجام مسافرت‌های نوروزی علیرغم توصیه‌ها باشد، مسافرت‌هایی که گروهی آن را بهانه‌ای برای شروع موج دوم افزایش آمار ابتلا به کرونا و مرگ و میر ناشی از آن می‌دانند. اما اینکه مردم چرا با وجود تلاش‌های دولت برای اثبات صداقت خود همچنان بر طبل بی‌اعتمادی بر سر تصمیم‌های دولت می‌کوبند چیزی است که امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس آن را ریشه در گذشته و وجود حکومت‌هایی می‌داند که مردم را در سرنوشت خود به بازی نگرفته‌اند.
قرایی مقدم در این خصوص به عصر تعادل می‌گوید:«ما متاسفانه یک نوع فرهنگ ناباوری به دلایل تاریخ اجتماعی داریم، برای اینکه نوع حکومت‌هایی که بر ما روا شده هیچ گاه به مردم توجه نکردند، آنها یا به مردم رعیت، یا جان فدا، جان نثار گفتند، یا حفظ حکومت را بالاتر از مردم دیدند، به گونه‌ای که همیشه آقا و سرور مردم بودند.»
وی ادامه می‌دهد:«به همین دلیل ، جامعه ایرانی اصولاً یک نوع دهن‌کجی و بی‌تفاوتی نسبت به گفته‌ها و شنیده‌ها دارد و در برابر آنها یک نوع واکنش منفی از خود نشان می‌دهد و ابراز بی اعتمادی می‌کند، اعتماد یک فرآیند و یک پروسه دراز مدت است و درکوتاه مدت کاری نمی‌شود برایش کرد، اعتماد در این 40سال هم بقدری ضعیف شده چراکه هرکسی به طریقی به آن ضربه زده است.»

با این وجود گروهی هم معتقدند در شرایط حساس و غیر عادی به رغم همه بی‌توجهی‌های حکومت‌ها، مردم برای حفظ جان خودشان هم که شده، باید توصیه‌ها را جدی بگیرند و رفتارهای کم خطر از خود نشان دهند، در حالی که روزهای پایانی سال در ایران، بازارها در پی سنت خرید لباس نو، لوازم و شرینی و آجیل سالِ جدید، همچنان شلوغ بود و کسی خطر کرونا را که بازی با جانشان است جدی نمی‌گرفت؛ این بی‌توجهی به خطرهای احتمالی، همان چیزی است که دکتر سعید معیدفر آن را بی حس شدن جامعه می‌داند.

معیدفر، عضو انجمن جامعه شناسی ایران و استاد سابق دانشگاه تهران دراین رابطه به عصر تعادل می‌گوید:«یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی در کنار اعتماد عمومی آگاهی است، آگاهی افراد نسبت به چیزهایی که در اطراف‌شان می‌گذرد اهمیت دارد، اگر مردم نسبت به اطراف خود مطلع نباشند و هیچ آگاهی نداشته باشند اساساً آدم‌های بی‌تفاوتی می‌شوند. آدم‌هایی می‌شوند که هر لحظه ممکن است هر نوع مصیبتی بر سرشان خراب شود و هیچ نوع درکی هم از آن نداشته باشند. به عبارتی دچار بی حسی شده‌اند یا اینکه بی‌حس‌شان کرده‌اند.»

وی ادامه می‌دهد:«بنابراین با تضعیف شدن سرمایه اجتماعی، با از دست رفتن حواسِ افراد که در گرو حکومت‌ها است، جامعه گویی که مصیبت‌های بزرگی دارد بر سرش خراب می‌شود، اما منفعل است و عکس‌العمل مناسب نشان نمی‌دهد، محیط زیست از بین می‌رود اما متاسفانه جامعه نسبت به آن بی‌حس شده است و کاری نمی‌کند، بیماری می‌آید جامعه نسبت به آن بی تفاوت است.»

حالا به نظر می‌رسد تلاش‌های دولت در ایران برای جلب اعتماد و جبران این بی‌تفاوتی ناشی از کاهش سرمایه اجتماعی بی اثر بوده، گروهی از جامعه شناسان معتقدند علاوه بر وجود بنیادهای تاریخی، عملکرد کابینه روحانی خود به تنهایی از دلایل فرو ریختن اعتماد است. رفتارها، اظهارنظرها، و وعده‌های انجام نشده‌ای که باعث شده حنای دولت برای طرفدارانش دیگر رنگی نداشته باشد.

مزدک دانشور، انسان شناس پزشکی با اشاره به همین موضوع عنوان می‌کند:« به 2سال گذشته و 5ماهه پیشین بنگرید. از دی ماه 1396 دولت با پشت کردن به شعارهای انتخاباتی مشروعیت خود را در نزد طرفداران و اصلاح‌طلبان از دست داد، افزایش 3 برابری قیمت بنزین در آبانماه تیر خلاصی بود که تبعات بسیاری داشت، تا آنجا که آمار کشته ‌شدگان آن هنوز اعلام نمی‌شود. ناراستی دولت در زمینه سقوط هواپیمای اوکراینی و کشته شدن نخبگانی از طبقه متوسط، فاصله دولت-ملت را به حداکثر خود رساند به طور کلی فاصله دولت و ملت که در حال حاضر اصطلاح گسست برای آن مناسب‌تر است مانع شکل‌گیری اعتماد متقابل می‌شود.»
کد مطلب : ۱۵۰۸۳۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.
{ADVERTISE_DOC_LOCATION_13_BLOCK}