فرصتسوزی با حاشیهنشینی نخبگان
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۸
ابهام در مذاکراتهستهای، گرههای کور اقتصادی، مشکلات شهری، نشنیدن صدای افکار عمومی و .... با مشکلات عدیده جامعه امروز ایران است که هرکدام میتوانند بحرانی شود. نکته که تاملبرانگیز آن که سیستم تصمیمگیری و اجرایی کشور بهطرز عجیبی به نظرات و دیدگاههای نخبگان و صاحبنظران و چهرههای دانشگاهی بیاعتنایی میکند و بنا به دلایلی که در چارچوب منطق جایی ندارند، نخبههای حوزههای مختلف را محکوم بهحاشیهنشینی میکنند و که نتیجهاش این میشود؛ ماندگاری موانع، و انباشت مشکلات حل نشد. در نهایت صدای اعتراضی جامعه فاصله مردم و نظام را افزون میکند. این رویکرد در حالی است که صاحبنظران به طرق مختلف برای راهنمایی و کمکرساندن اعلام آمادگی کردهاند.
برجام اسیر بیدانشی است
مهدیذاکریان، کارشناس بینالملل در همینرابطه میگوید: یکی از اشکالهای ساختاری رایج در سیستم اداری و اجرایی کشور این است که در اقدامی تعجببرانگیز و شاید هم بتوان گفت، شائبهبرانگیز به صاحبنظران و آنهایی که حرفهای زیادی برای گفتن دارند، بیتوجهی میشود. این رویکرد سرتاسر غلط در حالی است که نخبگان میتوانند برای بازشدن گرههای موجود راهکارهایی عملی نشان بدهند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه در ادامه گفت: بهطور مشخص در بحث مذاکرات هستهای به جرات میتوان گفت، نمایندههایی که به نمایندگی از دولت در مذاکرهها حاضر میشوند، با زبان بینالمللی بیگانهاند و مایه تاسف است، نه میخواهند قبول کنند که نمیدانند و نه حتی حاضر هستند، به توصیههای چهرههای باتجربه و دانشگاهی توجهی نشان بدهند. کار برجام به همین دلیل به قدری سخت شده است که حتی نمیتوانیم، بازگشت به شرایط پیش از استقرار این دولت امیدی داشته باشیم.
ذاکریان در پایان گفت: مصیبت چیزی جز این نیست که دولتها اصرار دارند فقط از چهرههایی استفاده کنند که سلیقه سیاسیشان را قبول داشته باشند. این غفلت آگاهانه در حالی است که مباحث دیپلماسی را بههیچوجه نباید با مناسبات سیاسی دخیل کنیم.
«خودی» و «غیرخودی» کردن مانعساز است
آلبرتبغزیان، تحلیلگر اقتصادیی خودی و غیرخودی کردن افراد توسط دستگاههای رسمی را مانعساز میداند و معتقد است، تا زمانیکه به دانش و نظر نخبگان بیتوجهی شود، روال بر همین مدار غلط باقی خواهد ماند.
استاد اقتصاد دانشگاه در ادامه گفت: گرههای اقتصادی در حالی روز به روز کورتر میشود که در حوزه اقتصاد، نهتنها نخبگان مجالی برای ابراز نظر ندارند، بلکه مسئولان اقتصادی دولت و نمایندگان مجلس هم به ندرت اقتصاد را آنطور که برای عرصههای بالای مدیریتی لازم است، میشناسند.
در ماههای ابتدایی تشکیل دولت سیزدهم همزمان وزیر اقتصاد، معاون اقتصادی رئیسجمهوری و البته معاوناول در مباحث مختلف اقتصادی ادعاهایی داشتند و توقعشان این بود که نظرشان اعمال شود. این توقع در حالی بود که هیچکدام گزارشی دقیق از علل مشکلات و همچنین شرایط نداشتند که نتیجه چنین روندی، همین شد که تورم به بالاترین و امید به آینده به کمترین حالت خود رسید.
بغزیان در پایان گفت: لازم است، در حوزههای مختلف به صاحبنظران و آنهایی که در عرصه دانشگاهی توانمندیشان ثابت شده است، توجهی جدی شود تا جامعه از این پر از چاله و چالش رهایی پیدا کند.
برجام اسیر بیدانشی است
مهدیذاکریان، کارشناس بینالملل در همینرابطه میگوید: یکی از اشکالهای ساختاری رایج در سیستم اداری و اجرایی کشور این است که در اقدامی تعجببرانگیز و شاید هم بتوان گفت، شائبهبرانگیز به صاحبنظران و آنهایی که حرفهای زیادی برای گفتن دارند، بیتوجهی میشود. این رویکرد سرتاسر غلط در حالی است که نخبگان میتوانند برای بازشدن گرههای موجود راهکارهایی عملی نشان بدهند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه در ادامه گفت: بهطور مشخص در بحث مذاکرات هستهای به جرات میتوان گفت، نمایندههایی که به نمایندگی از دولت در مذاکرهها حاضر میشوند، با زبان بینالمللی بیگانهاند و مایه تاسف است، نه میخواهند قبول کنند که نمیدانند و نه حتی حاضر هستند، به توصیههای چهرههای باتجربه و دانشگاهی توجهی نشان بدهند. کار برجام به همین دلیل به قدری سخت شده است که حتی نمیتوانیم، بازگشت به شرایط پیش از استقرار این دولت امیدی داشته باشیم.
ذاکریان در پایان گفت: مصیبت چیزی جز این نیست که دولتها اصرار دارند فقط از چهرههایی استفاده کنند که سلیقه سیاسیشان را قبول داشته باشند. این غفلت آگاهانه در حالی است که مباحث دیپلماسی را بههیچوجه نباید با مناسبات سیاسی دخیل کنیم.
«خودی» و «غیرخودی» کردن مانعساز است
آلبرتبغزیان، تحلیلگر اقتصادیی خودی و غیرخودی کردن افراد توسط دستگاههای رسمی را مانعساز میداند و معتقد است، تا زمانیکه به دانش و نظر نخبگان بیتوجهی شود، روال بر همین مدار غلط باقی خواهد ماند.
استاد اقتصاد دانشگاه در ادامه گفت: گرههای اقتصادی در حالی روز به روز کورتر میشود که در حوزه اقتصاد، نهتنها نخبگان مجالی برای ابراز نظر ندارند، بلکه مسئولان اقتصادی دولت و نمایندگان مجلس هم به ندرت اقتصاد را آنطور که برای عرصههای بالای مدیریتی لازم است، میشناسند.
در ماههای ابتدایی تشکیل دولت سیزدهم همزمان وزیر اقتصاد، معاون اقتصادی رئیسجمهوری و البته معاوناول در مباحث مختلف اقتصادی ادعاهایی داشتند و توقعشان این بود که نظرشان اعمال شود. این توقع در حالی بود که هیچکدام گزارشی دقیق از علل مشکلات و همچنین شرایط نداشتند که نتیجه چنین روندی، همین شد که تورم به بالاترین و امید به آینده به کمترین حالت خود رسید.
بغزیان در پایان گفت: لازم است، در حوزههای مختلف به صاحبنظران و آنهایی که در عرصه دانشگاهی توانمندیشان ثابت شده است، توجهی جدی شود تا جامعه از این پر از چاله و چالش رهایی پیدا کند.