غافلگیری در ریاض؛ برجام ۲و۳ در عربستان بدون ایران
تاریخ انتشار
شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۳۱
بعد از آنکه چین در بیانیه مشترک با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، مالکیت اعراب بر جزایر سه گانه ایرانی را به رسمیت شناخت و نسبت به اقدامات ایران در خاورمیانه هشدار داد، انتظار میرفت ابراهیم رئیسی همچون واردات واکسن، به رئیس جمهور چین تلفن زده، تا مسئله را حل کند. اما حالا، آنها که به اشتباه، از دیوار سفارت انگلیس بالا میرفتند، غافلگیرانه نظاره گر چرخش چین به سمت عربستان هستند.
رسانههای دولتی ایران بعد از آنکه شرکتهای سعودی و چینی در چارچوب سفر شی جین پینگ رئیسجمهور چین به سعودی، ۳۴ قرارداد سرمایهگذاری در بخشهای مختلف را امضا کردند، کوشش کردند موضع گیری ضدایرانی چینیها را کم رنگ و حمایت چین از عربستان را در راستای تخاصم با امریکا، بازنمایی کنند.
واکنش وزارت خارجه ایران نیز که بعد از سه روز در توئیتی ملایم صورت گرفت، حاکی از غافلگیری دستگاه دیپلماسی داشت. موضوعی که ابراهیم رئیسی را در دیداری نامتعارف و غیرهم وزن به مصاف معاون نخست وزیر چین که به نوشته خبرگزاری بلومبرگ، به تازگی از ردههای بالای قدرت برکنار شده، بفرستد تا مراتب اعتراض ایران را به چین اعلام کند. موضوعی که میتوانست از سوی یک دیپلمات هم وزن چینیها و نه دومین مقام عالی ایران انجام شود.
عبور منفعلانه رسانههای اصولگرا از چرخش چین
این رفتار چین، در رسانههای خودی بازتاب محافظه کارانه و توام با احتیاط داشت. روزنامه کیهان در تحلیل این رویداد نوشت «چین در حال ورود به جایی است که همواره «حیاط خلوت، گاو شیرده و یکی از دو رکن سیاست دو ستونی آمریکا در منطقه» محسوب میشد» روزنامه ایران که ارگان اطلاع رسانی دولت سیزدهم است هم با عادی انگاری رفتار چین نوشته «درک معادله قدرت در مناسبات راهبردی قابل پذیرش است!»
اگرچه، سایت نورنیوز رسانه نزدیک به شورای امنیت ملی ایران، نزدیکی عربستان به چین را نزدیک شدن شریک امریکا به رقیب این کشور یعنی چین تفسیر کرده و نوشت «خطای اخیر پکن که سریعا با واکنش محکم ایران مواجه شد را نباید چنان بزرگ کرد که جنایات غرب را در مقابلش ندید»
چین کجاها به ایران رکب زد؟
فارق از آرای ممتنع یا مثبت چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد در صدور شش قطعنامه علیه ایران در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، در بیانیه مشترک اعراب و چین، از مشارکت «کشورهای منطقه» جهت رسیدگی به «پرونده هستهای ایران» حمایت شده و این بیانیه، فعالیتهای ایران در منطقه را «بیثباتکننده» خوانده و «حمایت از گروههای تروریستی و فرقهای و سازمانهای مسلح غیرقانونی» را به ایران نسبت داده و خواستار پیشگیری از «اشاعه موشک بالستیک و پهپاد» شده؛ ضمن اینکه بیانیه مشترک چین و اعراب، «اطمینان حاصل کردن از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران» را لازمه حفظ امنیت و ثبات منطقهای و بینالمللی خوانده و در همین راستا خواستار همکاری ایران با آژانس شده است. آیا ایران در برابر چین انعطاف لازم را به خرج خواهدداد؟
مرور محورهای بیانیه مشترک ضدایرانی اعراب و چین، حاکی از توافق ضمنی آنها حول مبانی مورد نظر غرب برای توافق برجام۲و۳ است که قبلا با مخالفت ایران مواجه شده بود. آذرماه امسال، آیت الله خامنهای در تعریف معنای برجام۲و۳ گفته بودند «برجام ۲ یعنی ایران حضور منطقهای خود را کاملاً رها کند و برجام ۳ یعنی ایران متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی و مهم مانند موشک و پهپاد تولید نکند تا در مقابل تهاجم، دست خالی باشد».
فهم چرایی چرخش چین به عربستان
روزنامه سات چاینا مورنیگ پست در تحلیلی نوشت: «موضع چین در مورد برنامه هستهای ایران استفاده صلح آمیز آن به عنوان منابع انرژی بوده و اطمینان از استفاده صلح آمیز از برنامه هستهای ایران یک اجماع بین المللی است» تحلیل روزنامه چینی، گویای این واقعیت است که بعد از گذشت ۱۷سال از روی کارآمدن احمدی نژاد وتحمیل قطعنامههای شورای امنیت به ایران، مهمترین شریک تجاری ایران نیز، متاثر از انفعال سیاست خارجی ایران در احیای برجام، ناامید از پیگیری پرونده حل مناقشات هستهای از سوی دولت سیزدهم، صف خود را در سیاست خارجی بیش از گذشته در برابر ایران جدا کرده است.
برای فهم درستتر این معادله، باید به نقش برجسته تاثیر سیاست خارجی بر اقتصاد اشاره کنیم. حجم مبادلات تجاری چین و عربستان در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۳۰۴ میلیارد ریال بوده و در سه ماهه سوم سال جاری ۱۰۳ میلیارد ریال به ثبت رسیده است.
این در حالی است که اخیراً هم انعقاد قرارداد ۲۷ساله صادرات LNG از قطر انرژی به سینوپک چین خبرساز شده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند به دلیل عدم توان صادراتی گاز ایران، قطر توانسته بازارهای بیشتری نسبت به ایران داشته باشد.
در سوی مقابل، تجارت ایران و چین در سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ در محدوده ۱۸ تا ۲۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۴۰۰ به ۲۶.۷ میلیارد دلار رسید. این ارقام اگرچه ثبات در مبادلات تجاری دو کشور را نشان میدهد، اما با نگاهی به شرکای تجاری چین، و به ویژه ارتباط تجاری چین با کشوری همچون عربستان، مشاهده میشود که در فاصله سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰، رتبه ایران در بین شرکای چین از پلهی ۳۸ به ۴۳ تنزل پیدا کرده در حالی که رتبه عربستان از ۲۵ به ۲۴ ارتقا پیدا کرده است.
این همان موضوعی است که روزنامه چینی به تعداد کم متحدان ایران اشاره کرده که نزدیکی چین به عربستان، نخواهد توانست به دلیل نیاز ایران به چین در موقعیت تحریم ها، علیرغم ناراحتی ایران، به روابط این کشور با چین ضربه وارد کند؛ و این یعنی ایران با وجود موضع کنونی چین، مجبور به ادامه مسیرهای اقتصادی با این کشور است.
برجام ۲و۳ در عربستان بدون ایران
«نگاه به شرق» به عنوان یک رویکرد، که از آغاز دولت محمود احمدینژاد در سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گرفت، همواره محور غرب-عربی را در همگرایی باهم در برابر ایران قرار داده است.
سیاست تنش با غرب، تا پایان دولت دهم ادامه پیدا کرد. در دولتهای یازدهم و دوازدهم سیاست خارجی ایران بر روابط خارجی «متوازن»، که بر بهبود روابط با غرب تمرکز کرده بود، تغییر جهت یافت؛ با این همه روابط خارجی با همه قدرتها از سوی حسن روحانی در سایه برجام دنبال شد و برنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین بر اساس آن سیاست را امضا کرد و مقدمات پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای فراهم شد.
در دولت سیزدهم، همه انتظار داشتند که سیاست «نگاه به شرق» برای تعمیق روابط با چین و روسیه بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد، اما ایران، این موازنه را رعایت نکرد و بیشتر تخممرغهای خود را در سبد روسیه و جین گذاشت و از غرب غافل شد. موضوعی که استادان دانشگاه، از آن به عنوان یک «توهم» در «رابطه راهبردی» ایران با چین و روسیه یاد میکنند که به تعبیر فعالان سیاسی دولت رئیسی با شوآف پیش برد و تاکنون نیز منافعی برای ایران نداشته است.
رسانههای دولتی ایران بعد از آنکه شرکتهای سعودی و چینی در چارچوب سفر شی جین پینگ رئیسجمهور چین به سعودی، ۳۴ قرارداد سرمایهگذاری در بخشهای مختلف را امضا کردند، کوشش کردند موضع گیری ضدایرانی چینیها را کم رنگ و حمایت چین از عربستان را در راستای تخاصم با امریکا، بازنمایی کنند.
واکنش وزارت خارجه ایران نیز که بعد از سه روز در توئیتی ملایم صورت گرفت، حاکی از غافلگیری دستگاه دیپلماسی داشت. موضوعی که ابراهیم رئیسی را در دیداری نامتعارف و غیرهم وزن به مصاف معاون نخست وزیر چین که به نوشته خبرگزاری بلومبرگ، به تازگی از ردههای بالای قدرت برکنار شده، بفرستد تا مراتب اعتراض ایران را به چین اعلام کند. موضوعی که میتوانست از سوی یک دیپلمات هم وزن چینیها و نه دومین مقام عالی ایران انجام شود.
عبور منفعلانه رسانههای اصولگرا از چرخش چین
این رفتار چین، در رسانههای خودی بازتاب محافظه کارانه و توام با احتیاط داشت. روزنامه کیهان در تحلیل این رویداد نوشت «چین در حال ورود به جایی است که همواره «حیاط خلوت، گاو شیرده و یکی از دو رکن سیاست دو ستونی آمریکا در منطقه» محسوب میشد» روزنامه ایران که ارگان اطلاع رسانی دولت سیزدهم است هم با عادی انگاری رفتار چین نوشته «درک معادله قدرت در مناسبات راهبردی قابل پذیرش است!»
اگرچه، سایت نورنیوز رسانه نزدیک به شورای امنیت ملی ایران، نزدیکی عربستان به چین را نزدیک شدن شریک امریکا به رقیب این کشور یعنی چین تفسیر کرده و نوشت «خطای اخیر پکن که سریعا با واکنش محکم ایران مواجه شد را نباید چنان بزرگ کرد که جنایات غرب را در مقابلش ندید»
چین کجاها به ایران رکب زد؟
فارق از آرای ممتنع یا مثبت چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد در صدور شش قطعنامه علیه ایران در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، در بیانیه مشترک اعراب و چین، از مشارکت «کشورهای منطقه» جهت رسیدگی به «پرونده هستهای ایران» حمایت شده و این بیانیه، فعالیتهای ایران در منطقه را «بیثباتکننده» خوانده و «حمایت از گروههای تروریستی و فرقهای و سازمانهای مسلح غیرقانونی» را به ایران نسبت داده و خواستار پیشگیری از «اشاعه موشک بالستیک و پهپاد» شده؛ ضمن اینکه بیانیه مشترک چین و اعراب، «اطمینان حاصل کردن از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران» را لازمه حفظ امنیت و ثبات منطقهای و بینالمللی خوانده و در همین راستا خواستار همکاری ایران با آژانس شده است. آیا ایران در برابر چین انعطاف لازم را به خرج خواهدداد؟
مرور محورهای بیانیه مشترک ضدایرانی اعراب و چین، حاکی از توافق ضمنی آنها حول مبانی مورد نظر غرب برای توافق برجام۲و۳ است که قبلا با مخالفت ایران مواجه شده بود. آذرماه امسال، آیت الله خامنهای در تعریف معنای برجام۲و۳ گفته بودند «برجام ۲ یعنی ایران حضور منطقهای خود را کاملاً رها کند و برجام ۳ یعنی ایران متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی و مهم مانند موشک و پهپاد تولید نکند تا در مقابل تهاجم، دست خالی باشد».
فهم چرایی چرخش چین به عربستان
روزنامه سات چاینا مورنیگ پست در تحلیلی نوشت: «موضع چین در مورد برنامه هستهای ایران استفاده صلح آمیز آن به عنوان منابع انرژی بوده و اطمینان از استفاده صلح آمیز از برنامه هستهای ایران یک اجماع بین المللی است» تحلیل روزنامه چینی، گویای این واقعیت است که بعد از گذشت ۱۷سال از روی کارآمدن احمدی نژاد وتحمیل قطعنامههای شورای امنیت به ایران، مهمترین شریک تجاری ایران نیز، متاثر از انفعال سیاست خارجی ایران در احیای برجام، ناامید از پیگیری پرونده حل مناقشات هستهای از سوی دولت سیزدهم، صف خود را در سیاست خارجی بیش از گذشته در برابر ایران جدا کرده است.
برای فهم درستتر این معادله، باید به نقش برجسته تاثیر سیاست خارجی بر اقتصاد اشاره کنیم. حجم مبادلات تجاری چین و عربستان در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۳۰۴ میلیارد ریال بوده و در سه ماهه سوم سال جاری ۱۰۳ میلیارد ریال به ثبت رسیده است.
این در حالی است که اخیراً هم انعقاد قرارداد ۲۷ساله صادرات LNG از قطر انرژی به سینوپک چین خبرساز شده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند به دلیل عدم توان صادراتی گاز ایران، قطر توانسته بازارهای بیشتری نسبت به ایران داشته باشد.
در سوی مقابل، تجارت ایران و چین در سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ در محدوده ۱۸ تا ۲۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۴۰۰ به ۲۶.۷ میلیارد دلار رسید. این ارقام اگرچه ثبات در مبادلات تجاری دو کشور را نشان میدهد، اما با نگاهی به شرکای تجاری چین، و به ویژه ارتباط تجاری چین با کشوری همچون عربستان، مشاهده میشود که در فاصله سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰، رتبه ایران در بین شرکای چین از پلهی ۳۸ به ۴۳ تنزل پیدا کرده در حالی که رتبه عربستان از ۲۵ به ۲۴ ارتقا پیدا کرده است.
این همان موضوعی است که روزنامه چینی به تعداد کم متحدان ایران اشاره کرده که نزدیکی چین به عربستان، نخواهد توانست به دلیل نیاز ایران به چین در موقعیت تحریم ها، علیرغم ناراحتی ایران، به روابط این کشور با چین ضربه وارد کند؛ و این یعنی ایران با وجود موضع کنونی چین، مجبور به ادامه مسیرهای اقتصادی با این کشور است.
برجام ۲و۳ در عربستان بدون ایران
«نگاه به شرق» به عنوان یک رویکرد، که از آغاز دولت محمود احمدینژاد در سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گرفت، همواره محور غرب-عربی را در همگرایی باهم در برابر ایران قرار داده است.
سیاست تنش با غرب، تا پایان دولت دهم ادامه پیدا کرد. در دولتهای یازدهم و دوازدهم سیاست خارجی ایران بر روابط خارجی «متوازن»، که بر بهبود روابط با غرب تمرکز کرده بود، تغییر جهت یافت؛ با این همه روابط خارجی با همه قدرتها از سوی حسن روحانی در سایه برجام دنبال شد و برنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین بر اساس آن سیاست را امضا کرد و مقدمات پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای فراهم شد.
در دولت سیزدهم، همه انتظار داشتند که سیاست «نگاه به شرق» برای تعمیق روابط با چین و روسیه بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد، اما ایران، این موازنه را رعایت نکرد و بیشتر تخممرغهای خود را در سبد روسیه و جین گذاشت و از غرب غافل شد. موضوعی که استادان دانشگاه، از آن به عنوان یک «توهم» در «رابطه راهبردی» ایران با چین و روسیه یاد میکنند که به تعبیر فعالان سیاسی دولت رئیسی با شوآف پیش برد و تاکنون نیز منافعی برای ایران نداشته است.