تحلیلی بر حوادث اخیر فرانسه
تاریخ انتشار
شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۴۲
فصل جدید، عبور از فاز رسانهای بزرگنمایی و ورود به مرحله تهدید عملی است که در چند هفته اخیر در استرالیا، سوئد، انگلیس و اخیرا در فرانسه شاهد آن بودیم. حمله به سه مسجد و چند بمبگذاری در شهرهای مختلف سوئد، گروگانگیری در پاریس و استرالیا آخرین وقایع این سناریو بودند.
فرانسه در زمینه استعمار سابقه طولانی در شمال آفریقا و سوریه دارد و در زمان حال نیز نیروهای قابل توجهی را به خاورمیانه، آسیای مرکزی و آفریقا گسیل کرده است که گهگاه به طور مستقل و زمانی در اتئلاف با آمریکا و دیگر متحدان علیه بنیادگرایان افراطی وارد عمل شده است.
بر اساس گزارش منابع خبری فرانسوی، در حال حاضر حدود یکهزار شهروند فرانسوی در جنگ شبه نظامیان تروریست علیه دولتهای عراق و سوریه حضور دارند که از این میان حدود ۲۰۰ نفر به فرانسه بازگشتهاند که همگی از مهارتهای تاکتیکی و نظامی مورد نیاز برای دست زدن به حملات تروریستی برخوردارند.
هرچند در آغاز حمله به دفتر مجله فکاهی شاربی ابدو ـ که به مرگ دوازده نفر منجر شد ـ تقارن زمانی این حمله با انتشار کاریکاتور از خلیفه خودخوانده داعش، احتمال وابستگی مهاجمان به داعش را مطرح کرد، هم در جریان حمله جملاتی از مهاجمان نقل شد که وابستگی آنها به گروه القاعده در یمن را نشان میداد و هم به مرور با احراز هویت آنها، شواهدی از رابطه آنها با شاخه یمن گروه القاعده منتشر شد. که در نهایت وابستگی به القاعده یمن تایید شد.
حمله به شارلی ابدو به واقعیت پیوستن کابوسی است که مدتهاست غربیها انتظار آن را میکشیدهاند؛ یعنی حملهای تروریستی که عاملان آن افرادی بزرگ شده همان کشور باشند. دو مظنون اصلی ماجرا، سعید و شریف کواشی، مسلمانانی زاده فرانسه با اصلیتی الجزایری هستند.
گرچه رسانههای غربی این بار نیز تلاش خواهند کرد مسلمانان را عامل این حملات معرفی کنند و چهرهای پلید از آنها به تصویر بکشند اما سوال این است چرا دولتمردان اروپایی با اطلاع از اینکه مهاجمان اخیر فجایع پاریس و سایر نقاط دنیا، همگی مجرمینی سابقه دار و دارای محکومیت های قضایی در دادگاههای بین المللی هستند، اما هنگام بازگشت از مهلکه جنگ عراق و سوریه، هیچ مقابله ای با این افراد صورت نمیگیرد؟
سوالات اینچنینی فرضیه مشارکت دولتمردان و لابی های پشت پرده برای بدنامی اسلام و تحت فشار قرار دادن مسلمانان در سراسر دنیا را پررنگ تر خواهد کرد. محکومیت و ممنوعیت ورود سعید کواشی و برادرش به آمریکا، فراری بودن گروگانگیر ایرانی الاصل در استرالیا، شاهد این مطلب است که برخی از دولتمردان غربی از این حوادث استقبال میکنند تا بتوانند برای تحت فشار قرار دادن مسلمانان در اروپا با دستی پر وارد میدان شوند.
آتش زدن مساجد در سوئد و تهدید مسلمانان یکی از اقدامات اولیه مقامات اروپایی برای فریب اذهان عمومی در برابر حقیقت اسلام، اسلام ستیزی و جلوگیری از گسترش آن است.
به طور کلی، غرب و در صدر آن ایالات متحده رویکرد دوگانهای نسبت به تروریسم در دیگر نقاط جهان، به خصوص خاورمیانه دارد. از یک طرف زمینههای تشکیل این گروهها را فراهم میکند و به طور غیر مستقیم (از طریق همپیمانان منطقهای) و مستقیم، تجهیزات، اطلاعات و پول در اختیار آنها میگذارد. از طرف دیگر با استفاده از رسانههای تحت امر خود، بهرهبرداری مورد نیاز خود را انجام میدهد و با تشکیل ائتلافی از کشورهای همراه خود، وانمود میکند که قصد نابودی این تفکر را دارد و در انتها دنیا جهان توسط آنها نجات پیدا میکند. (یک قصه هالیوودی)
فرانسه در زمینه استعمار سابقه طولانی در شمال آفریقا و سوریه دارد و در زمان حال نیز نیروهای قابل توجهی را به خاورمیانه، آسیای مرکزی و آفریقا گسیل کرده است که گهگاه به طور مستقل و زمانی در اتئلاف با آمریکا و دیگر متحدان علیه بنیادگرایان افراطی وارد عمل شده است.
بر اساس گزارش منابع خبری فرانسوی، در حال حاضر حدود یکهزار شهروند فرانسوی در جنگ شبه نظامیان تروریست علیه دولتهای عراق و سوریه حضور دارند که از این میان حدود ۲۰۰ نفر به فرانسه بازگشتهاند که همگی از مهارتهای تاکتیکی و نظامی مورد نیاز برای دست زدن به حملات تروریستی برخوردارند.
هرچند در آغاز حمله به دفتر مجله فکاهی شاربی ابدو ـ که به مرگ دوازده نفر منجر شد ـ تقارن زمانی این حمله با انتشار کاریکاتور از خلیفه خودخوانده داعش، احتمال وابستگی مهاجمان به داعش را مطرح کرد، هم در جریان حمله جملاتی از مهاجمان نقل شد که وابستگی آنها به گروه القاعده در یمن را نشان میداد و هم به مرور با احراز هویت آنها، شواهدی از رابطه آنها با شاخه یمن گروه القاعده منتشر شد. که در نهایت وابستگی به القاعده یمن تایید شد.
حمله به شارلی ابدو به واقعیت پیوستن کابوسی است که مدتهاست غربیها انتظار آن را میکشیدهاند؛ یعنی حملهای تروریستی که عاملان آن افرادی بزرگ شده همان کشور باشند. دو مظنون اصلی ماجرا، سعید و شریف کواشی، مسلمانانی زاده فرانسه با اصلیتی الجزایری هستند.
گرچه رسانههای غربی این بار نیز تلاش خواهند کرد مسلمانان را عامل این حملات معرفی کنند و چهرهای پلید از آنها به تصویر بکشند اما سوال این است چرا دولتمردان اروپایی با اطلاع از اینکه مهاجمان اخیر فجایع پاریس و سایر نقاط دنیا، همگی مجرمینی سابقه دار و دارای محکومیت های قضایی در دادگاههای بین المللی هستند، اما هنگام بازگشت از مهلکه جنگ عراق و سوریه، هیچ مقابله ای با این افراد صورت نمیگیرد؟
سوالات اینچنینی فرضیه مشارکت دولتمردان و لابی های پشت پرده برای بدنامی اسلام و تحت فشار قرار دادن مسلمانان در سراسر دنیا را پررنگ تر خواهد کرد. محکومیت و ممنوعیت ورود سعید کواشی و برادرش به آمریکا، فراری بودن گروگانگیر ایرانی الاصل در استرالیا، شاهد این مطلب است که برخی از دولتمردان غربی از این حوادث استقبال میکنند تا بتوانند برای تحت فشار قرار دادن مسلمانان در اروپا با دستی پر وارد میدان شوند.
آتش زدن مساجد در سوئد و تهدید مسلمانان یکی از اقدامات اولیه مقامات اروپایی برای فریب اذهان عمومی در برابر حقیقت اسلام، اسلام ستیزی و جلوگیری از گسترش آن است.
به طور کلی، غرب و در صدر آن ایالات متحده رویکرد دوگانهای نسبت به تروریسم در دیگر نقاط جهان، به خصوص خاورمیانه دارد. از یک طرف زمینههای تشکیل این گروهها را فراهم میکند و به طور غیر مستقیم (از طریق همپیمانان منطقهای) و مستقیم، تجهیزات، اطلاعات و پول در اختیار آنها میگذارد. از طرف دیگر با استفاده از رسانههای تحت امر خود، بهرهبرداری مورد نیاز خود را انجام میدهد و با تشکیل ائتلافی از کشورهای همراه خود، وانمود میکند که قصد نابودی این تفکر را دارد و در انتها دنیا جهان توسط آنها نجات پیدا میکند. (یک قصه هالیوودی)