به مناسبت سالروز شهادت سید مرتضی آوینی؛
معرفی شهيد قلم در قاب «تعادل»
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۳۷
۲۱ سال و ۱۱ ماه است که بوی نوشتههای تازهای از کامرانی که توانست خود را به جمع بهترین یاران امام برساند، به مشام آدمهای از قافله جامانده نرسیده است.
نسل سوم انقلاب شاید کمتر با شهید قلم آشنایی داشته باشد و از نوشتههای او، کتابی خوانده باشد اما کسانی که خواندهاند دیگر نتوانستهاند از او و آرمانهایش دل بکنند.
او که در آغاز زندگی نوجوانی و جوانیاش خود را «کامران آوینی» معرفی میکرده است، علاقهی زیادی به اشعار فروغ فرخزاد، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث علاقه داشته، در یک دوره از زندگی به گفتهی مسعود بهنود به مواد مخدر روی آورده بهنوعی که تمام بازوهایش جای سوزن داشت. در دورهای دیگر هیپی شده بود؛ کلاً در تمام مسائل آدم تندرویی بود و سعی میکرد کاری را که آغاز کرده است به نحو احسنت تا به انتها ادامه دهد، حتی در اعتیاد!
در دوره بعد از انقلاب بود که بهیکباره تغییر کرد. او تنها به خاطر عقاید امام خمینی بود که توانست از کامران اوینی تندرو در هر عقیدهای، به مرتضی آوینی با عقایدی اینچنین راسخ تبدیل گردد و توانست در رشتهی خود به اوج افتخار برسد و در معماری هنر انقلاب اسلامی، نام آفرینی کند.
شهید آوینی تفاوت بسیاری با دیگر هنرمندان زمان خود داشت، چراکه او تحصیلکردهی رشتهی معماری بود و دیگر هنرمندان و صاحبنظران هنر انقلاب در حوزهی خاص خودشان صاحب تخصص، دغدغه و دردمندی بودند اما او به دنبالهی طرحی اساسی برای هنرهای اسلامی ایران بود.
او نه حرفهی اصلی مستندسازی را دنبال میکرد و نه در حیطه خبرنگاری بهصورت فعال، حاضر بود، او بیشتر در پیشناخت جوهر انقلاب اسلامی و بسط و گسترش اندیشهی امام خمینی بود.
او در کتاب «همان» در خصوص انقلاب ایران اینگونه مینویسد: «در جهان امروز، این نخستین بار است که انقلابی بر مبنای این اصل «نه شرقی و نه غربی» واقع میشود و در تاریخ ظهور تمدن غرب در این چند قرن، هرگز نمیتوان تمدنی را سراغ گرفت که توانسته باشد در برابر هجوم تمدن غربی تاب بیاورد و بعد از پیروزی برای تأسیس نظام حکومتی بر قدرتها استکباری اتکا نیافته باشد.»
رویکرد شهید آوینی به هنر نیز رویکردی انقلابی است. او با آسیبشناسی سینمای دههی شصت، به حوزهی مبانی سینما وارد میشود و دغدغهی تعریف جذابیت در سینما را دارد. او جذابیت سینما را متکی بر ضعفهای بشر و محصول اندیشهی مدرن غربی میداند که برخورداری از جهان مادی را هدف خود قرار داده است.
اندیشههای او گواه کامل این حرف است که زبان هنر، زبان قرب و شهود است و هنرمند برای بیان اهداف خود، از زبان تمثیل که باعث درک رازهای پنهان در حقایق ملکوت است، استفاده کند و قلب هنرمند باید جلوهگاه حسن و بهاء حضرت حق باشد.
شهید آوینی در حوزهی هنر دو کار انجام داد؛ اولی نوشتن، نقد کردن و تدریس فلسفهی سینماست ـ که زمان گوی سبقت را برای ادامهی این کار از او میرباید ـ و دومی تربیت نسل سینماگران انقلابی است.
پس از شهادت سید شهیدان اهلقلم، تنها حرکتی که جهت پویایی راه آن بزرگوار انجام شد دستور مقام معظم رهبری جهت تشکیل دوبارهی گروه روایت فتح و سپس بنیاد فرهنگی روایت بود که موجب زنده ماندن یاد و نام آن شهید شد، اما این روزها کمتر نام او را درجایی از عرصهی هنر مشاهده میکنیم و به طبع اهداف او نیز درراه طی شدهی هنر ایران، گمشده است.
یکی از فاجعهبارترین اتفاقات بخش هنر، تبدیل گروه تلویزیونی روایت فتح به مرکز سفارش مستندهای فاخر و خارج شدن این گروه از مرکزیت تبیین اندیشههای شهید آوینی است و دیگر وظیفهای که بر دوش این موسسه گذاشتهشده است به فراموشی سپردهشده است. امید است که با شروع دوبارهی فعالیتهای عادی این مرکز، بازهم شاهد درخشش عظمت تفکر این متفکر انقلاب اسلامی و سید شهیدان اهلقلم در حوزهی فیلمسازی باشیم و اهدافی که در قلم شهید آوینی بیانشده است را به تحقق تبدیل کنیم.
نسل سوم انقلاب شاید کمتر با شهید قلم آشنایی داشته باشد و از نوشتههای او، کتابی خوانده باشد اما کسانی که خواندهاند دیگر نتوانستهاند از او و آرمانهایش دل بکنند.
او که در آغاز زندگی نوجوانی و جوانیاش خود را «کامران آوینی» معرفی میکرده است، علاقهی زیادی به اشعار فروغ فرخزاد، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث علاقه داشته، در یک دوره از زندگی به گفتهی مسعود بهنود به مواد مخدر روی آورده بهنوعی که تمام بازوهایش جای سوزن داشت. در دورهای دیگر هیپی شده بود؛ کلاً در تمام مسائل آدم تندرویی بود و سعی میکرد کاری را که آغاز کرده است به نحو احسنت تا به انتها ادامه دهد، حتی در اعتیاد!
در دوره بعد از انقلاب بود که بهیکباره تغییر کرد. او تنها به خاطر عقاید امام خمینی بود که توانست از کامران اوینی تندرو در هر عقیدهای، به مرتضی آوینی با عقایدی اینچنین راسخ تبدیل گردد و توانست در رشتهی خود به اوج افتخار برسد و در معماری هنر انقلاب اسلامی، نام آفرینی کند.
شهید آوینی تفاوت بسیاری با دیگر هنرمندان زمان خود داشت، چراکه او تحصیلکردهی رشتهی معماری بود و دیگر هنرمندان و صاحبنظران هنر انقلاب در حوزهی خاص خودشان صاحب تخصص، دغدغه و دردمندی بودند اما او به دنبالهی طرحی اساسی برای هنرهای اسلامی ایران بود.
او نه حرفهی اصلی مستندسازی را دنبال میکرد و نه در حیطه خبرنگاری بهصورت فعال، حاضر بود، او بیشتر در پیشناخت جوهر انقلاب اسلامی و بسط و گسترش اندیشهی امام خمینی بود.
او در کتاب «همان» در خصوص انقلاب ایران اینگونه مینویسد: «در جهان امروز، این نخستین بار است که انقلابی بر مبنای این اصل «نه شرقی و نه غربی» واقع میشود و در تاریخ ظهور تمدن غرب در این چند قرن، هرگز نمیتوان تمدنی را سراغ گرفت که توانسته باشد در برابر هجوم تمدن غربی تاب بیاورد و بعد از پیروزی برای تأسیس نظام حکومتی بر قدرتها استکباری اتکا نیافته باشد.»
رویکرد شهید آوینی به هنر نیز رویکردی انقلابی است. او با آسیبشناسی سینمای دههی شصت، به حوزهی مبانی سینما وارد میشود و دغدغهی تعریف جذابیت در سینما را دارد. او جذابیت سینما را متکی بر ضعفهای بشر و محصول اندیشهی مدرن غربی میداند که برخورداری از جهان مادی را هدف خود قرار داده است.
اندیشههای او گواه کامل این حرف است که زبان هنر، زبان قرب و شهود است و هنرمند برای بیان اهداف خود، از زبان تمثیل که باعث درک رازهای پنهان در حقایق ملکوت است، استفاده کند و قلب هنرمند باید جلوهگاه حسن و بهاء حضرت حق باشد.
شهید آوینی در حوزهی هنر دو کار انجام داد؛ اولی نوشتن، نقد کردن و تدریس فلسفهی سینماست ـ که زمان گوی سبقت را برای ادامهی این کار از او میرباید ـ و دومی تربیت نسل سینماگران انقلابی است.
پس از شهادت سید شهیدان اهلقلم، تنها حرکتی که جهت پویایی راه آن بزرگوار انجام شد دستور مقام معظم رهبری جهت تشکیل دوبارهی گروه روایت فتح و سپس بنیاد فرهنگی روایت بود که موجب زنده ماندن یاد و نام آن شهید شد، اما این روزها کمتر نام او را درجایی از عرصهی هنر مشاهده میکنیم و به طبع اهداف او نیز درراه طی شدهی هنر ایران، گمشده است.
یکی از فاجعهبارترین اتفاقات بخش هنر، تبدیل گروه تلویزیونی روایت فتح به مرکز سفارش مستندهای فاخر و خارج شدن این گروه از مرکزیت تبیین اندیشههای شهید آوینی است و دیگر وظیفهای که بر دوش این موسسه گذاشتهشده است به فراموشی سپردهشده است. امید است که با شروع دوبارهی فعالیتهای عادی این مرکز، بازهم شاهد درخشش عظمت تفکر این متفکر انقلاب اسلامی و سید شهیدان اهلقلم در حوزهی فیلمسازی باشیم و اهدافی که در قلم شهید آوینی بیانشده است را به تحقق تبدیل کنیم.