۰

کرباسچی: سید حسن پیشنهاد مرقد مطهر را داد

تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۳
به گزارش عصر تعادل،بخش هایی از گفت و گوی کرباسچی با روزنامه ایران:
 
 چون دو سه بار خبرسازی کرده بودند که «آقای‌ هاشمی مریض است»، «آقای‌ هاشمی بیمارستان است» و... بعد دفتر یا بستگان ایشان تکذیب کرده بودند. این بار هم فکر می‌کردم شایعه باشد. ساعت 6 غروب با محسن  آقای ( هاشمی) تماس گرفتم که گوشی را جواب نداد. با آقای محمد هاشمی تماس گرفتم خبر را تأیید کرد و گفت که بیمارستان بالای سر حاج آقا هستم. پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده است» که گفتند: «ایست قلبی است.» پرسیدم: «احیا کردند»؟ گفتند که «در حال احیا هستند». وقتی سؤال کردم بعد از احیا برگشتند یا خیر؟ خیلی ناامید بودند و پاسخ منفی دادند. بعد تلفن‌ها شروع شد و به فاصله نیم ساعت بعد خبر فوت ایشان آمد.
 
ظاهراً ایشان مایل نبودند وقتی برای شنا می‌روند، کسی همراه‌شان باشد. بنابراین تنها به استخر رفتند و نیم ساعت تا سه ربع شنا می‌کردند. آن طور که محافظان تعریف کردند، وقتی می‌بینند زمان شنای ایشان طولانی شده، داخل رفتند و دیدند  این حادثه برای ایشان رخ داده است.
 
آقای‌ هاشمی همیشه در ‌هاله‌ای از افسانه‌ها بودند؛ قدرت افسانه‌ای، ثروت افسانه‌ای، تیم حفاظتی چند لایه و... اما فوت ایشان از برخی زوایا پرده برداشت. مثلاً اینکه تیم پزشکی همراه ایشان نبود.
 
تا جایی که مطلع هستم، ایشان در زمان ریاست جمهوری همیشه یک تیم پزشکی داشتند. آقای دکتری همیشه در دفتر ریاست جمهوری و در مسافرت‌ها همراه آقای‌ هاشمی بود. براساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی باید همراه شخصیت‌های رده نخست، یک تیم پزشکی همراه با آمبولانس باشد. اما این طور که آقای قاضی‌زاده‌ هاشمی و محافظان ایشان گفتند، ایشان غیر از مسافرت‌های خارج از شهر، حضور پزشک را منع کرده و گفته بودند ضرورتی ندارد افرادی به عنوان تیم پزشکی معطل من شوند. البته معلوم نبود اگر تیم پزشکی هم بود، می‌توانست مانع از این اتفاق شود.
 
 من جنازه را با کفن دیدم. چیز غیرعادی وجود نداشت. در مورد عکس صورت ایشان علی‌القاعده خانواده عکس از ایشان گرفتند، شاید بعداً آن را منتشر کنند.
 
 آقای‌ هاشمی از نظر جسمی بسیار قوی بودند. وقتی خدمت ایشان می‌رفتیم، پله‌های ساختمان تشخیص مصلحت نظام را از ما راحت‌تر بالا می‌رفتند. ما 20 سال از آقای‌ هاشمی کوچک‌تریم؛ اما در نشست و برخاست، پادرد و زانو درد داریم. بسیاری از دوستان 15 سال از آقای‌ هاشمی کوچک‌تر هستند، اما برای نماز خواندن روی صندلی می‌نشینند.
 
همان روز جلسه کمیته مجمع تشخیص مصلحت نظام و جلسه دانشگاه آزاد را داشتند و پس از آن با آقای قاضی‌زاده‌ هاشمی دیدار کردند. سلامت ایشان بسیار خوب بود. این گونه نبود که بیمارستان بروند و جراحی کنند. حتی به خاطر دارم یک مشکلی برای چشم‌شان پیش آمد که فکر می‌کنم آقای‌ هاشمی وزیر بهداشت جراحی کردند. یک روز خودشان رفتند و تمام شد.
 
دومین عامل شوک، ناگهانی بودن این مرگ بود. محسن آقا (هاشمی) گفتند ما ظرف یک ربع فهمیدیم بی پدر شدیم. جامعه توقع چنین خبری را  نداشت.
 
 پیشنهاد شده منزلی که آقای‌ هاشمی در آن زندگی می‌کرد، با همین حالتی که هست چند سال موزه شود. نه اینکه  وسایلی را بیاورند که لازم نیست. در همین خانه را باز کنند و نگهبانی بگذارند تا مردم بیایند و ببینند آقای‌ هاشمی که می‌گفتند ثروتش چنین و چنان است، کجا زندگی می‌کرد؟ مبل خانه ایشان از 30 سال پیش همان است و دیگر پارچه‌اش از بین رفته.
 
 حضرت آیت الله حاج حسن آقای خمینی پیشنهاد دفن در داخل ضریح را مطرح کردند. ایشان در انقلاب با مرحوم حاج احمد آقا همراه امام بودند؛ الان هم با امام آرمیده‌اند. این  شاید اشاره ای جاودان باشد که چه کسانی در کنار امام نهضت را پیش بردند.
 
منش و رفتار آقای‌ هاشمی در این 37 سال، از ایشان یک چهره بین‌المللی و تاریخی ساخت که واقعا ً مصداق این شعر است که «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را/ تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید» ما قدر ایشان را در داخل نشناختیم و حالا بعد از فوت، تأسف فراوان دارد.
کد مطلب : ۱۰۷۳۲۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.