عدم تمایل ناطق برای بازگشت به اردوگاه اصولگرایان
تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۰۷
چند ماهی بعد از شکست جریان اصولگرایی در انتخابات سال ۹۲، بزرگان این گروه عامل شکست خود را کثرت کاندیداهایشان دانستند؛ تجربه‌ای که در آستانه انتخابات مجلس دهم آنها را مجبور کرده زیر یک چتر جمع شوند. بعضی از طیف‌های تندرو چندی پیش نشستی را هم در این زمینه برگزار کردند و میانه‌روها نیز به محوریت لاریجانی قصد دارند به وحدت برسند. دراین باره ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا گفت‌وگویی با آرمان داشت که در ادامه می‌خوانید:
برخی رسانه‌ها، خبر از تشکیل یک حزب اصولگرایی با محوریت آقایان لاریجانی و ناطق نوری می‌دهند. باتوجه با اینکه اصولگرایان فاقد وحدت درون‌گروهی هستند، در آینده شاهد تشکیل این حزب در میان اصولگرایان خواهیم بود؟
تشکیل حزب در میان جریان‌های سیاسی کشور امر بسیار پسندیده‌ای است؛ یعنی هر حرکت سیاسی‌ای که منجر به تشکیل یک حزب شود، باید مورد تائید همه جریان‌های سیاسی کشور قرار بگیرد بنابراین اگرآقای لاریجانی بخواهد تشکیلاتی را درمیان اصولگرایان تشکیل دهد، امر پسندیده‌ای است ولی اینکه این حزب یک حزب فراگیر خواهد بود، اندکی باید در آن تردید کرد چون بعید است تمامی جریان‌های اصولگرایی بتوانند زیر چتر یک تشکل تشکیل جلسه دهند. چراکه اختلافات مشخصی باهم دارند ولی بسیار خوب است که طیف آقای لاریجانی تشکیل حزب بدهد. خوشبختانه همان‌طور که می‌بینیم جبهه پایداری هم به سمت تشکیل یک حزب درحال حرکت است و با دریافت مجوز از این پس، به‌صورت یک حزب قانونی فعالیت خواهد کرد.
به نظرمی‌رسد در میان اصولگرایان به‌ویژه طیف میانه‌رو و سنتی این تمایل وجود دارد که حول محور آقای ناطق‌نوری فعالیت کنند به‌نظر شما این امر پذیرفتنی است؟
به نظر می‌رسد همان‌طور که خود ایشان هم بارها اعلام کرده‌اند تمایلی به بازگشت به اردوگاه اصولگرایان ندارند. البته باید گفت که این عدم تمایل دلایل تاریخی دارد. آقای ناطق‌نوری که مرد بسیاربزرگواری هم هستند تفکرات خودشان را مربوط به جریان اصلاح‌طلب نمی‌دانند و به همین دلیل تمایلی به هماهنگی با این عزیزان ندارند. ولی اینکه چرا ایشان در جبهه اصولگرایان فعالیت نمی‌کنند به این دلیل است آسیب‌هایی در ۱۰سال گذشته از تندروها پذیرا شدند که اصولگرایان هیچ‌گونه موضع‌گیری‌ای درمقابل آنها انجام ندادند. به عنوان نمونه درسال ۸۴ که ایشان محورجریان اصولگرا بودند ولی متاسفانه عده‌ای دست به کارهایی زدند که محوریت ایشان مورد آسیب قرار گرفت. همچنین ایشان مخالف کاندیداتوری آقای احمدی‌نژاد بود درحالی که اصولگرایان هیچ‌گونه مخالفتی با آقای احمدی‌نژاد نداشتند و بعد‌ها ثابت شد که حق با ناطق بود و این باعث شد که آقای ناطق چندان دل‌خوشی از دوستان اصولگرای خود نداشته باشد. اتفاق بعدی درمناظره‌های سال ۸۸ رخ داد که آقای احمدی‌نژاد تهمت‌هایی را به آقای ناطق زد وهیچ‌کدام ازاصولگرایان ازآقای ناطق حمایت نکردند. بنابراین آقای ناطق از جریان اصولگرایی آزرده‌خاطر هستند و از طرفی هیچ گونه قرابت فکری‌ای هم با اصلاح‌طلبان ندارند.
آیا اصولگرایان بعد ازشکست درانتخابات سال ۹۲، برنامه‌ای درجهت وحدت خود دارند و آیا با توجه به اینکه عملا کثرت زیادی میان آنها وجود دارد می‌توانند به وحدت برسند؟
بله، اتفاقا در سابقه اصولگرایان، تشکیل شورای هماهنگی خیلی قدیمی‌تر از اصلاح‌طلبان است. یعنی اصولگرایان ازسال‌های ۷۸ و۷۹ یک شورای هماهنگی تشکیل دادند که ریاست آن هم برعهده آقای ناطق نوری بود. اگر اصولگرایان بتوانند تحت عنوان شورای هماهنگی اصولگرایی عمل کنند و این شورا بتواند طیف‌های مختلف را زیر چتر خود قرار دهد و نوعی وحدت میان آنها به وجود آورد اتفاق بسیار خوب و میمونی رخ داده است. البته شاید بتوان گفت این اتفاق حداقل درانتخابات آینده بسیار سخت است.
درگذشته شاهد بودیم که مرحوم عسگراولادی و مرحوم آیت‌ا... مهدوی‌کنی همواره عامل وحدت میان اصولگرایان بودند که متاسفانه امروز فقدان آنها دیده می‌شود و از طرفی طیف تندرو جریان اصولگرایی خود را محور اصولگرایی می‌داند. در چنین شرایطی باقی اصولگرایان باید چگونه عمل کنند؟
مرحوم عسگراولادی و آیت‌ا... مهدوی‌کنی به‌نوعی محور وحدت بودند. ولی اجازه بدهید من واقعیت‌ها را عرض کنم؛ امروزجریان اصولگرایی به جایی رسیده است که محوریت و ریش‌سفیدی را برنمی‌تابد. منظورم این است که اگر امروز این دو بزرگوار در قید حیات بودند بازهم نمی‌توانستند نقش ریش‌سفید را بازی کنند چراکه حرکت اصولگرایان دچار تغییراتی شده است. همچنان که ما شاهد بودیم درانتخابات‌های گذشته با اینکه این دو بزرگوار در قید حیات بودند ولی باز هم طیف اصولگرا در به وحدت رسیدن دچار مشکل بود و به وحدت نرسید. فکر می‌کنم از ریش‌سفیدمحوری باید عبور کرد. بنابراین اصولگرایان چاره‌ای ندارند جز اینکه به وسیله عقلانیت جمعی و کنار گذاشتن اختلافات به وحدت برسند. نه اینکه این وحدت با دخالت ریش‌سفیدان بخواهد با شکنندگی به وجود بیاید. همچنان که درگذشته هم تجربه این موارد وجود داشته است. در زمینه عدم وحدت میان اصولگرایان عوامل دیگری هم دخالت دارد برخی از طیف‌های اصولگرا در ابتدا با وحدت جلو آمدند و در آخرین لحظه وحدت را به‌هم زدند. امیدوار هستیم که این اتفاق در انتخابات آینده صورت نگیرد ولی اگر قرار باشد وحدت مناسبی میان اصولگرایان به وجود بیاید از الان باید تصمیم‌گیری شود وگرنه امکان این امر در نزدیکی انتخابات امری محتمل است که البته با توجه به تکثر امروزی جریان اصولگرا این نوع وحدت کار بسیار سختی است. چراکه هر اختلافی از الان باید حل شود. نزدیک انتخابات اختلافات به‌صورت خودبه‌خود که کاملا طبیعی هم هست بیش از گذشته خواهد شد.
برخی رسانه‌ها، خبر از تشکیل یک حزب اصولگرایی با محوریت آقایان لاریجانی و ناطق نوری می‌دهند. باتوجه با اینکه اصولگرایان فاقد وحدت درون‌گروهی هستند، در آینده شاهد تشکیل این حزب در میان اصولگرایان خواهیم بود؟
تشکیل حزب در میان جریان‌های سیاسی کشور امر بسیار پسندیده‌ای است؛ یعنی هر حرکت سیاسی‌ای که منجر به تشکیل یک حزب شود، باید مورد تائید همه جریان‌های سیاسی کشور قرار بگیرد بنابراین اگرآقای لاریجانی بخواهد تشکیلاتی را درمیان اصولگرایان تشکیل دهد، امر پسندیده‌ای است ولی اینکه این حزب یک حزب فراگیر خواهد بود، اندکی باید در آن تردید کرد چون بعید است تمامی جریان‌های اصولگرایی بتوانند زیر چتر یک تشکل تشکیل جلسه دهند. چراکه اختلافات مشخصی باهم دارند ولی بسیار خوب است که طیف آقای لاریجانی تشکیل حزب بدهد. خوشبختانه همان‌طور که می‌بینیم جبهه پایداری هم به سمت تشکیل یک حزب درحال حرکت است و با دریافت مجوز از این پس، به‌صورت یک حزب قانونی فعالیت خواهد کرد.
به نظرمی‌رسد در میان اصولگرایان به‌ویژه طیف میانه‌رو و سنتی این تمایل وجود دارد که حول محور آقای ناطق‌نوری فعالیت کنند به‌نظر شما این امر پذیرفتنی است؟
به نظر می‌رسد همان‌طور که خود ایشان هم بارها اعلام کرده‌اند تمایلی به بازگشت به اردوگاه اصولگرایان ندارند. البته باید گفت که این عدم تمایل دلایل تاریخی دارد. آقای ناطق‌نوری که مرد بسیاربزرگواری هم هستند تفکرات خودشان را مربوط به جریان اصلاح‌طلب نمی‌دانند و به همین دلیل تمایلی به هماهنگی با این عزیزان ندارند. ولی اینکه چرا ایشان در جبهه اصولگرایان فعالیت نمی‌کنند به این دلیل است آسیب‌هایی در ۱۰سال گذشته از تندروها پذیرا شدند که اصولگرایان هیچ‌گونه موضع‌گیری‌ای درمقابل آنها انجام ندادند. به عنوان نمونه درسال ۸۴ که ایشان محورجریان اصولگرا بودند ولی متاسفانه عده‌ای دست به کارهایی زدند که محوریت ایشان مورد آسیب قرار گرفت. همچنین ایشان مخالف کاندیداتوری آقای احمدی‌نژاد بود درحالی که اصولگرایان هیچ‌گونه مخالفتی با آقای احمدی‌نژاد نداشتند و بعد‌ها ثابت شد که حق با ناطق بود و این باعث شد که آقای ناطق چندان دل‌خوشی از دوستان اصولگرای خود نداشته باشد. اتفاق بعدی درمناظره‌های سال ۸۸ رخ داد که آقای احمدی‌نژاد تهمت‌هایی را به آقای ناطق زد وهیچ‌کدام ازاصولگرایان ازآقای ناطق حمایت نکردند. بنابراین آقای ناطق از جریان اصولگرایی آزرده‌خاطر هستند و از طرفی هیچ گونه قرابت فکری‌ای هم با اصلاح‌طلبان ندارند.
آیا اصولگرایان بعد ازشکست درانتخابات سال ۹۲، برنامه‌ای درجهت وحدت خود دارند و آیا با توجه به اینکه عملا کثرت زیادی میان آنها وجود دارد می‌توانند به وحدت برسند؟
بله، اتفاقا در سابقه اصولگرایان، تشکیل شورای هماهنگی خیلی قدیمی‌تر از اصلاح‌طلبان است. یعنی اصولگرایان ازسال‌های ۷۸ و۷۹ یک شورای هماهنگی تشکیل دادند که ریاست آن هم برعهده آقای ناطق نوری بود. اگر اصولگرایان بتوانند تحت عنوان شورای هماهنگی اصولگرایی عمل کنند و این شورا بتواند طیف‌های مختلف را زیر چتر خود قرار دهد و نوعی وحدت میان آنها به وجود آورد اتفاق بسیار خوب و میمونی رخ داده است. البته شاید بتوان گفت این اتفاق حداقل درانتخابات آینده بسیار سخت است.
درگذشته شاهد بودیم که مرحوم عسگراولادی و مرحوم آیت‌ا... مهدوی‌کنی همواره عامل وحدت میان اصولگرایان بودند که متاسفانه امروز فقدان آنها دیده می‌شود و از طرفی طیف تندرو جریان اصولگرایی خود را محور اصولگرایی می‌داند. در چنین شرایطی باقی اصولگرایان باید چگونه عمل کنند؟
مرحوم عسگراولادی و آیت‌ا... مهدوی‌کنی به‌نوعی محور وحدت بودند. ولی اجازه بدهید من واقعیت‌ها را عرض کنم؛ امروزجریان اصولگرایی به جایی رسیده است که محوریت و ریش‌سفیدی را برنمی‌تابد. منظورم این است که اگر امروز این دو بزرگوار در قید حیات بودند بازهم نمی‌توانستند نقش ریش‌سفید را بازی کنند چراکه حرکت اصولگرایان دچار تغییراتی شده است. همچنان که ما شاهد بودیم درانتخابات‌های گذشته با اینکه این دو بزرگوار در قید حیات بودند ولی باز هم طیف اصولگرا در به وحدت رسیدن دچار مشکل بود و به وحدت نرسید. فکر می‌کنم از ریش‌سفیدمحوری باید عبور کرد. بنابراین اصولگرایان چاره‌ای ندارند جز اینکه به وسیله عقلانیت جمعی و کنار گذاشتن اختلافات به وحدت برسند. نه اینکه این وحدت با دخالت ریش‌سفیدان بخواهد با شکنندگی به وجود بیاید. همچنان که درگذشته هم تجربه این موارد وجود داشته است. در زمینه عدم وحدت میان اصولگرایان عوامل دیگری هم دخالت دارد برخی از طیف‌های اصولگرا در ابتدا با وحدت جلو آمدند و در آخرین لحظه وحدت را به‌هم زدند. امیدوار هستیم که این اتفاق در انتخابات آینده صورت نگیرد ولی اگر قرار باشد وحدت مناسبی میان اصولگرایان به وجود بیاید از الان باید تصمیم‌گیری شود وگرنه امکان این امر در نزدیکی انتخابات امری محتمل است که البته با توجه به تکثر امروزی جریان اصولگرا این نوع وحدت کار بسیار سختی است. چراکه هر اختلافی از الان باید حل شود. نزدیک انتخابات اختلافات به‌صورت خودبه‌خود که کاملا طبیعی هم هست بیش از گذشته خواهد شد.
مرجع : آرمان
