یادداشت اختصاصی؛
سیاستهای یک بام و چند هوای بانک مرکزی
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۲۰
بانکهای مرکزی در تمام کشورها دارای وظایف طبقهبندیشده میباشند و برای موفقیت هیچگاه سیاستهای انقباضی و انبساطی را قربانی یکدیگر نمینمایند.
آنها علاوه بر وظایف ذاتی ناشی از حفظ ارزش پول ملی، سیاستگذاری کلان پولی و تنظیم بازار پولی، همواره از سیاستهای مستمر تشویقی و نه تنبیهی بهمنظور کانالیزه نمودن مسیرهای چندلایه نقدینگی در بازار متشکل و همچنین سرگردان، به جهت رونق بازار، توسعه و گسترش فعالیتهای اقتصادی و درعینحال کنترل نقدینگی و مهار تورم باهدف رشد اقتصادی، استفاده مینمایند.
بطوریکه در اخبار این روزها مشاهده میشود بانک مرکزی به دنبال سیاستهای ۱۰ ماهه خود در سال جاری و اصرار بر آنکه از ابزار تنبیهی نیز سود میبرد، آشکارا تعدادی بانک و موسسه را تهدید به انحلال، ابطال مجوز، قطع امکانات الکترونیک، حذف خدمات اصلی و درنهایت ارجاع به کمیته انتظامی بانکها و حتی رد صلاحیت حرفهای مدیران عامل نموده است.
این موضوع انسان را یاد جمله معروف میاندازد: هرگاه انسان یا وسیلهای به سروصدا بی افتد، نشان میدهد او ازکارافتاده است.
قدری تأملکنیم
دویچه اسکات بانک آلمان در سال جاری میلادی به سپردهگذاران خود نرخ بهره منفی میدهد.
پیام موضوع برابر است با آزادی عمل سیستم بانکی در مواجه با شرایط اضطراری.
بدون حاشیه به بحث خود بازمیگردیم، بانک مرکزی ظرف ۱۵ ماه گذشته بهدرستی تدبیر کنترل تورم را در دستور کار خود قرار داده است، اما به نظر میرسد فقط با یکچشم باز به آن نگریسته و چشم دیگر خود را بر آن روی سکه بسته است.
بانک مرکزی با الهام از سیاستهای دولت ظرف این مدت نرخ تورم را از ۴۵ درصد به کمتر از ۲۰ درصد رسانیده است. پرواضح است تعدیل تورم با اعمال سیاستهای انقباضی (مالی) از قبیل حذف و کاهش ردیفهای غیرضروری در بودجه، تعدیل پایه پولی یا پول پرقدرت، کنترل نقدینگی و کاهش تقاضای کل، کاهش حجم پول در گردش و درنتیجه کاهش ضریب فزاینده پولی (کاهش معاملات چه از طریق اسکناس و یا شبه پول)، تورم فعلاً و شاید موقتی به خوابرفته است.
لیکن تبعات ناشی از سکون و رکود در بازار متلاطم و آشفته سالهای اخیر، تحقیقاً منحصر به تصمیمهای آنی و جدید بانکداران ما نبوده و به سیاستهای متضاد و چندگانه بانک مرکزی برمیگردد.
چنانچه از یاد نرفته باشد در بحران مالی غرب در همین سالهای نزدیک، مردم و مشتریان بانکها، براثر سیاستهای غلط و پراشتباه بانکهای مرکزی، خود نبض بازار پولی را در اختیار گرفته و موجب ورشکستگی بیش از ۱۲۰ بانک در امریکا و اروپا شدند.
توجه متولیان بانک مرکزی را به این نکته معطوف میدارد که امروز بانکها و مؤسسات پولی نیستند که تخطی را سرلوحه وظایف خود قرار داده تا بانک مرکزی بهعنوان پدرخوانده، چوب الف را بر سر همه آنان خورد نماید، بلکه این مردم و مشتریان هستند که لاجرم از ستوه بهعملآمده ناشی از سیاستهای پراشتباه و یکطرفه بانک مرکزی در ایجاد بازارهای کاذب و موازی، خود نبض بازار سرگردان پولی و بانکی را در اختیار گرفته و کشتی طوفانزده بانکداری را بدون ناخدا به حرکت درآورده و در تاریکی ره میپیمایند.
شهرام عالی پور
آنها علاوه بر وظایف ذاتی ناشی از حفظ ارزش پول ملی، سیاستگذاری کلان پولی و تنظیم بازار پولی، همواره از سیاستهای مستمر تشویقی و نه تنبیهی بهمنظور کانالیزه نمودن مسیرهای چندلایه نقدینگی در بازار متشکل و همچنین سرگردان، به جهت رونق بازار، توسعه و گسترش فعالیتهای اقتصادی و درعینحال کنترل نقدینگی و مهار تورم باهدف رشد اقتصادی، استفاده مینمایند.
بطوریکه در اخبار این روزها مشاهده میشود بانک مرکزی به دنبال سیاستهای ۱۰ ماهه خود در سال جاری و اصرار بر آنکه از ابزار تنبیهی نیز سود میبرد، آشکارا تعدادی بانک و موسسه را تهدید به انحلال، ابطال مجوز، قطع امکانات الکترونیک، حذف خدمات اصلی و درنهایت ارجاع به کمیته انتظامی بانکها و حتی رد صلاحیت حرفهای مدیران عامل نموده است.
این موضوع انسان را یاد جمله معروف میاندازد: هرگاه انسان یا وسیلهای به سروصدا بی افتد، نشان میدهد او ازکارافتاده است.
قدری تأملکنیم
دویچه اسکات بانک آلمان در سال جاری میلادی به سپردهگذاران خود نرخ بهره منفی میدهد.
پیام موضوع برابر است با آزادی عمل سیستم بانکی در مواجه با شرایط اضطراری.
بدون حاشیه به بحث خود بازمیگردیم، بانک مرکزی ظرف ۱۵ ماه گذشته بهدرستی تدبیر کنترل تورم را در دستور کار خود قرار داده است، اما به نظر میرسد فقط با یکچشم باز به آن نگریسته و چشم دیگر خود را بر آن روی سکه بسته است.
بانک مرکزی با الهام از سیاستهای دولت ظرف این مدت نرخ تورم را از ۴۵ درصد به کمتر از ۲۰ درصد رسانیده است. پرواضح است تعدیل تورم با اعمال سیاستهای انقباضی (مالی) از قبیل حذف و کاهش ردیفهای غیرضروری در بودجه، تعدیل پایه پولی یا پول پرقدرت، کنترل نقدینگی و کاهش تقاضای کل، کاهش حجم پول در گردش و درنتیجه کاهش ضریب فزاینده پولی (کاهش معاملات چه از طریق اسکناس و یا شبه پول)، تورم فعلاً و شاید موقتی به خوابرفته است.
لیکن تبعات ناشی از سکون و رکود در بازار متلاطم و آشفته سالهای اخیر، تحقیقاً منحصر به تصمیمهای آنی و جدید بانکداران ما نبوده و به سیاستهای متضاد و چندگانه بانک مرکزی برمیگردد.
چنانچه از یاد نرفته باشد در بحران مالی غرب در همین سالهای نزدیک، مردم و مشتریان بانکها، براثر سیاستهای غلط و پراشتباه بانکهای مرکزی، خود نبض بازار پولی را در اختیار گرفته و موجب ورشکستگی بیش از ۱۲۰ بانک در امریکا و اروپا شدند.
توجه متولیان بانک مرکزی را به این نکته معطوف میدارد که امروز بانکها و مؤسسات پولی نیستند که تخطی را سرلوحه وظایف خود قرار داده تا بانک مرکزی بهعنوان پدرخوانده، چوب الف را بر سر همه آنان خورد نماید، بلکه این مردم و مشتریان هستند که لاجرم از ستوه بهعملآمده ناشی از سیاستهای پراشتباه و یکطرفه بانک مرکزی در ایجاد بازارهای کاذب و موازی، خود نبض بازار سرگردان پولی و بانکی را در اختیار گرفته و کشتی طوفانزده بانکداری را بدون ناخدا به حرکت درآورده و در تاریکی ره میپیمایند.
شهرام عالی پور
بسیار زیبا و ارزنده بود انشاله بانک مرکزی از حالات درامده و انقدر با سیاستهای غلط باعث معظلات بسیار زیاد نشود
موفق باشید