اختصاصی/ عملکرد وزرای دولت یازدهم(12)
بررسی عملکرد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت یازدهم
تاریخ انتشار
سه شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۱۷
به گزارش خبرنگار سیاسی «تعادل» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از وزاتخانههای مهم و کلیدی در نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود که به عنوان سکاندار بخش فرهنگ کشور نقش مهمی را بردوش دارد از این رو تمامی عملکرد کاری این وزاتخانه در بخشهای مختلف زیرذره بین نگاه کارشناسان قرار دارد.
انتخاب علی جنتی به عنوان گزینه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی از سوی حسن روحانی اگرچه با حاشیههایی همراه بود اما جنتی توانست با کسب رای اعتماد از نمایندگان مجلس بر مسند ریاست این وزارتخانه تکیه زند.
جنتی از سویی عنوان بزرگی مثل فرزند آیت الله جنتی، یکی از مدافعان حقیقی امام ، انقلاب و رهبری را یدک میکشید و از سوی دیگر برخی رسانهها از تفاوت آشکار عقاید وی با پدرش و همچنین نزدیکی گسترده وی با اکبر هاشمی رفسنجانی سخن میگویند روندی اخلاقی که در طی یک وسال ونیم گذشته از عمر دولت یازدهم وزارتخانه فرهنگ وارشاد اسلامی را به یکی از پرحاشیهترین و جنجالیترین وزارتخانه کابینه یازدهم تبدیل کرده است.
وقتی «علی جنتی» در همان آغازین روزهای کاریاش به عنوان وزیر، در مراسم افتتاح استودیوی موزهی موسیقی ابراز امیدواری کرد که بتواند راه خاتمی را در وزارت ارشاد ادامه دهد، میشد حدس زد که مسائلی چون «حذف ممیزی»، «بازبینی فیلمهای توقیفی»، «بازخوانی کتابهای سانسورشده»، «رفع فیلتر فیسبوک» و «آزاد شدن تکخوانی زنان» به مهمترین موضوعات فرهنگ کشور تبدیل شوند لذا خیلی زود مشخص شد که هر چند وزیر فرهنگ در اعلام مواضع به صورت سینوسی عمل میکند و بعد از هر حرفی که در تمجید از جریانات روشنفکر میزند، تلاش میکند تا خیلی زود از جریانات معتقد به انقلاب هم دلجویی کند؛ اما در عمل، ارجاعات عملی و فکریاش بیشتر اذهان عمومی را به سمت تکریم و تمجید از نگاه غرب زده رهنمون میکند.
انتصابهای وزیر ارشاد از همان اوایل به دست گرفتن سکان یکی از مهمترین وزارتخانههای کابینه دولت یازدهم، حساسیتهایی را ایجاد کرد به گونهای که شاهد حضور برخی از عوامل فتنه ۸۸ در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی بودیم که این روند سبب شد تا مردم و بسیاری از مسئولین نسبت به این روند اعتراض کنند و وزارت فرهنگ مجبور به تکذیب برخی از این انتصابها شود روندی که جایگاه جنتی را پیش از پیش در وزارت فرهنگ متزلزل کرد.
وزیر ارشاد کارش را با ورود به مسئله ممیزی شروع کرد؛ وی زمانی سکان وزارت ارشاد را تحویل گرفته بود که گرانی کاغذ مهمترین دغدغه ناشران و اصلیترین موضوع حوزه نشر کشور بود. اما علی جنتی به یکباره فرمان را چرخاند و در جاده ممیزی سرعت گرفت. شتاب جنتی در پرداختن به موضوع نه تنها عجیب که ناشیانه بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که دارا بودن تحصیلات حوزوی و همچنین آشنایی با فضای فرهنگی حوزه علمیه و علما یکی از مولفههای ویژه دولت برای انتخاب وی به عنوان چهره اصلی دستگاه فرهنگی کشور از سوی رئیسجمهور بوده است، در روزهای نخست فعالیت خود در حاشیه یک مراسم، سخنانی را به زبان آورد که به طور ویژه انتقاداتی جدی را از سوی علمای حوزه علمیه قم به دنبال داشت. جنتی که درباره مساله خوانندگی بانوان گفت: «اظهارنظرهای مختلفی در خصوص تکخوانی خواننده زن در کنسرتها وجود دارد اما طبق نظر برخی مراجع تقلید، اگر موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد.»
انتشار این اظهارنظر که رنگ و لعاب فقهی نیز داشت، در همان ساعات اولیه با واکنش جدی حوزههای علمیه روبرو شد و در برخی واکنش ها، این اظهارات از سوی وزیر ارشاد نشانه کم اطلاعی وی در زمینه فقه شیعه توصیف شد.
با وجود این، رسانههای منتسب به جریان اطلاحطلب تلاش کردند تا با انتشار گسترده و وسیع این خبر، بازتابهای آن را پنهان کنند. این مساله از آنجایی قابل توجه است که اساسا معرفی علی جنتی و همچنین برخی از معاونین شاخص او در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ژست تعامل گسترده و روابط خوب با دفاتر مراجع در قم از سوی روحانی صورت گرفت و اکنون این مساله نشان میدهد که این سناریو نیز نتوانست به سرپوشی برای برخی تصمیمات خلاف ضوابط شرعی در حوزه فرهنگ تبدیل شود.
از همان ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم، مساله شبکههای اجتماعی خارجی و فیلترینگ آنها در داخل کشور به یکی از اصلیترین موضوعاتی تبدیل شد که وقت زیادی از کابینه گرفت و آنان را وارد حواشی گسترده کرد. علی جنتی هم که برخلاف شخصیت آرام خود پای ثابت همه جنجالها و حواشی بود، به محور این مساله تبدیل شد و با سخنان جنجالی خود درباره لزوم رفع فیلتر فیسبوک، تنور منازعات و درگیریها را داغ کرد. علی جنتی از فیلترینگ با عنوان «حصار کشیدن به دور خود» تعبیر کرد و گفت نمیتوانیم افراد را در محیطی محدود محصور کنیم و ادعا کنیم هیچ ارتباطی با دنیا نداریم و به بهانه حفظ ارزشهای اسلامی جلو چیزی را بگیریم. این اظهارات و سخنان بعدی و مکرر وزیر ارشاد درباره لزوم رفع فیلتر یک شبکه اجتماعی خارجی که اسنادی مبنی بر ارتباط آن با رژیم صهیونیستی و سازمانهای اطلاعاتی غربی وجود دارد، باعث شد تا موجی از انتقادات از سوی کاربران فضای مجازی و متخصصین فناوری اطلاعات به سمت وزارت ارشاد نشانه برود؛ هیاهو و جنجالی که هنوز هم ادامه دارد و مشخص نیست از دمیدن در تنور این مساله قرار است چه چیزی نصیب آقای جنتی شود.
وزارت ارشاد با به کار بستن سیاستهای نامنظم و قدیمی به امور سینما میپردازد که این موضوع سبب شد تا مدیریت واگذارکنندهی دولت یازدهم عرصه را برای هدایت گران بیرونی مهیا کرده و قدرت مانور دهی فرهنگی ایران را در منطقه کاهش می دهد و این در حالی است که کشورهای صاحب قدرت از جمله آمریکا، به طور روزافزونی با ابزارهای سینمایی مثل هالیوود در پی افزایش قدرت سیاسی خویشاند، و به این وسیله تاکنون جنایتهای بیشماری را مرتکب شدهاند و توانستهاند افکار عمومی را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهند.
تغییر اولویتهای اصلی و ضریب دادن به اولویتهای فرعی، پرداختن به مسائل حاشیهای، استفاده از ظرفیت رسانه و افکار عمومی برای پیشبرد اهداف فرهنگی روشنفکری و تحت فشار قرار دادن نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر از این طریق، راه دادن به عناصر فرهنگی بدنام و بدسابقه برای جولان در عرصه فرهنگ و هنر، امیدوار کردن ضد انقلاب فرهنگی به باز شدن فضا، تلاش برای قبح زدایی از برخی اباحهگریها و بالابردن سطح حساسیت جامعه نسبت به این امور از جمله نکات منفی پرونده جنتی در طی حضورش در وزارت فرهنگ دولت یازدهم بوده به گونهای که این اقدامات سبب شده تا رویکردههای مثبت وی که هرچند به تعداد انگشتان دست است به حساب نیاید.
از این رو به نظر میرسد پس از هشدار جدی رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ و اعلام نگرانی از وقایعی که در این عرصه روی میدهد، هنوز درب وزارت ارشاد و آقای جنتی روی همان پاشنه سابق میچرخد و قرار نیست روند حاشیهساز و جنجال آفرین این وزارتخانه جای خود را به تلاش برای ایجاد فضای فرهنگی سالم اسلامی و ایرانی در کشور بدهد.
لذا اصرار جنتی بر تکرار تجربیات تلخ گذشته در دوره اصلاحات دردوره پایان وزارت سبب خواهد شد تا مردم هیچگاه از عملکرد وی در وزارتخانه فرهنگ خاطره خوشی نداشته باشند لذا انتظار میرود جنتی در طی یک وسال ونیم باقی مانده از عمر دولت یازدهم برای تحقق مطالبات مردم در عرصه فرهنگی تدبیر وِیژهای را اتخاذ کند.
انتخاب علی جنتی به عنوان گزینه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی از سوی حسن روحانی اگرچه با حاشیههایی همراه بود اما جنتی توانست با کسب رای اعتماد از نمایندگان مجلس بر مسند ریاست این وزارتخانه تکیه زند.
جنتی از سویی عنوان بزرگی مثل فرزند آیت الله جنتی، یکی از مدافعان حقیقی امام ، انقلاب و رهبری را یدک میکشید و از سوی دیگر برخی رسانهها از تفاوت آشکار عقاید وی با پدرش و همچنین نزدیکی گسترده وی با اکبر هاشمی رفسنجانی سخن میگویند روندی اخلاقی که در طی یک وسال ونیم گذشته از عمر دولت یازدهم وزارتخانه فرهنگ وارشاد اسلامی را به یکی از پرحاشیهترین و جنجالیترین وزارتخانه کابینه یازدهم تبدیل کرده است.
وقتی «علی جنتی» در همان آغازین روزهای کاریاش به عنوان وزیر، در مراسم افتتاح استودیوی موزهی موسیقی ابراز امیدواری کرد که بتواند راه خاتمی را در وزارت ارشاد ادامه دهد، میشد حدس زد که مسائلی چون «حذف ممیزی»، «بازبینی فیلمهای توقیفی»، «بازخوانی کتابهای سانسورشده»، «رفع فیلتر فیسبوک» و «آزاد شدن تکخوانی زنان» به مهمترین موضوعات فرهنگ کشور تبدیل شوند لذا خیلی زود مشخص شد که هر چند وزیر فرهنگ در اعلام مواضع به صورت سینوسی عمل میکند و بعد از هر حرفی که در تمجید از جریانات روشنفکر میزند، تلاش میکند تا خیلی زود از جریانات معتقد به انقلاب هم دلجویی کند؛ اما در عمل، ارجاعات عملی و فکریاش بیشتر اذهان عمومی را به سمت تکریم و تمجید از نگاه غرب زده رهنمون میکند.
انتصابهای وزیر ارشاد از همان اوایل به دست گرفتن سکان یکی از مهمترین وزارتخانههای کابینه دولت یازدهم، حساسیتهایی را ایجاد کرد به گونهای که شاهد حضور برخی از عوامل فتنه ۸۸ در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی بودیم که این روند سبب شد تا مردم و بسیاری از مسئولین نسبت به این روند اعتراض کنند و وزارت فرهنگ مجبور به تکذیب برخی از این انتصابها شود روندی که جایگاه جنتی را پیش از پیش در وزارت فرهنگ متزلزل کرد.
وزیر ارشاد کارش را با ورود به مسئله ممیزی شروع کرد؛ وی زمانی سکان وزارت ارشاد را تحویل گرفته بود که گرانی کاغذ مهمترین دغدغه ناشران و اصلیترین موضوع حوزه نشر کشور بود. اما علی جنتی به یکباره فرمان را چرخاند و در جاده ممیزی سرعت گرفت. شتاب جنتی در پرداختن به موضوع نه تنها عجیب که ناشیانه بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که دارا بودن تحصیلات حوزوی و همچنین آشنایی با فضای فرهنگی حوزه علمیه و علما یکی از مولفههای ویژه دولت برای انتخاب وی به عنوان چهره اصلی دستگاه فرهنگی کشور از سوی رئیسجمهور بوده است، در روزهای نخست فعالیت خود در حاشیه یک مراسم، سخنانی را به زبان آورد که به طور ویژه انتقاداتی جدی را از سوی علمای حوزه علمیه قم به دنبال داشت. جنتی که درباره مساله خوانندگی بانوان گفت: «اظهارنظرهای مختلفی در خصوص تکخوانی خواننده زن در کنسرتها وجود دارد اما طبق نظر برخی مراجع تقلید، اگر موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد.»
انتشار این اظهارنظر که رنگ و لعاب فقهی نیز داشت، در همان ساعات اولیه با واکنش جدی حوزههای علمیه روبرو شد و در برخی واکنش ها، این اظهارات از سوی وزیر ارشاد نشانه کم اطلاعی وی در زمینه فقه شیعه توصیف شد.
با وجود این، رسانههای منتسب به جریان اطلاحطلب تلاش کردند تا با انتشار گسترده و وسیع این خبر، بازتابهای آن را پنهان کنند. این مساله از آنجایی قابل توجه است که اساسا معرفی علی جنتی و همچنین برخی از معاونین شاخص او در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ژست تعامل گسترده و روابط خوب با دفاتر مراجع در قم از سوی روحانی صورت گرفت و اکنون این مساله نشان میدهد که این سناریو نیز نتوانست به سرپوشی برای برخی تصمیمات خلاف ضوابط شرعی در حوزه فرهنگ تبدیل شود.
از همان ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم، مساله شبکههای اجتماعی خارجی و فیلترینگ آنها در داخل کشور به یکی از اصلیترین موضوعاتی تبدیل شد که وقت زیادی از کابینه گرفت و آنان را وارد حواشی گسترده کرد. علی جنتی هم که برخلاف شخصیت آرام خود پای ثابت همه جنجالها و حواشی بود، به محور این مساله تبدیل شد و با سخنان جنجالی خود درباره لزوم رفع فیلتر فیسبوک، تنور منازعات و درگیریها را داغ کرد. علی جنتی از فیلترینگ با عنوان «حصار کشیدن به دور خود» تعبیر کرد و گفت نمیتوانیم افراد را در محیطی محدود محصور کنیم و ادعا کنیم هیچ ارتباطی با دنیا نداریم و به بهانه حفظ ارزشهای اسلامی جلو چیزی را بگیریم. این اظهارات و سخنان بعدی و مکرر وزیر ارشاد درباره لزوم رفع فیلتر یک شبکه اجتماعی خارجی که اسنادی مبنی بر ارتباط آن با رژیم صهیونیستی و سازمانهای اطلاعاتی غربی وجود دارد، باعث شد تا موجی از انتقادات از سوی کاربران فضای مجازی و متخصصین فناوری اطلاعات به سمت وزارت ارشاد نشانه برود؛ هیاهو و جنجالی که هنوز هم ادامه دارد و مشخص نیست از دمیدن در تنور این مساله قرار است چه چیزی نصیب آقای جنتی شود.
وزارت ارشاد با به کار بستن سیاستهای نامنظم و قدیمی به امور سینما میپردازد که این موضوع سبب شد تا مدیریت واگذارکنندهی دولت یازدهم عرصه را برای هدایت گران بیرونی مهیا کرده و قدرت مانور دهی فرهنگی ایران را در منطقه کاهش می دهد و این در حالی است که کشورهای صاحب قدرت از جمله آمریکا، به طور روزافزونی با ابزارهای سینمایی مثل هالیوود در پی افزایش قدرت سیاسی خویشاند، و به این وسیله تاکنون جنایتهای بیشماری را مرتکب شدهاند و توانستهاند افکار عمومی را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهند.
تغییر اولویتهای اصلی و ضریب دادن به اولویتهای فرعی، پرداختن به مسائل حاشیهای، استفاده از ظرفیت رسانه و افکار عمومی برای پیشبرد اهداف فرهنگی روشنفکری و تحت فشار قرار دادن نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر از این طریق، راه دادن به عناصر فرهنگی بدنام و بدسابقه برای جولان در عرصه فرهنگ و هنر، امیدوار کردن ضد انقلاب فرهنگی به باز شدن فضا، تلاش برای قبح زدایی از برخی اباحهگریها و بالابردن سطح حساسیت جامعه نسبت به این امور از جمله نکات منفی پرونده جنتی در طی حضورش در وزارت فرهنگ دولت یازدهم بوده به گونهای که این اقدامات سبب شده تا رویکردههای مثبت وی که هرچند به تعداد انگشتان دست است به حساب نیاید.
از این رو به نظر میرسد پس از هشدار جدی رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ و اعلام نگرانی از وقایعی که در این عرصه روی میدهد، هنوز درب وزارت ارشاد و آقای جنتی روی همان پاشنه سابق میچرخد و قرار نیست روند حاشیهساز و جنجال آفرین این وزارتخانه جای خود را به تلاش برای ایجاد فضای فرهنگی سالم اسلامی و ایرانی در کشور بدهد.
لذا اصرار جنتی بر تکرار تجربیات تلخ گذشته در دوره اصلاحات دردوره پایان وزارت سبب خواهد شد تا مردم هیچگاه از عملکرد وی در وزارتخانه فرهنگ خاطره خوشی نداشته باشند لذا انتظار میرود جنتی در طی یک وسال ونیم باقی مانده از عمر دولت یازدهم برای تحقق مطالبات مردم در عرصه فرهنگی تدبیر وِیژهای را اتخاذ کند.