هشدار!انشقاق های جدی اصولگرایان در راه است
چشم انداز مجلس دهم در گفتوگوی «عصر تعادل» با عباسعلی منصوری آرانی
تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۵۶
عصر تعادل - آیت وکیلیان: تشتت و تضارب آراء میان اصولگرایان در مجلس دهم به شیوه و سبک و سیاق دیگری بازتولید میشود، تشتتی که فاصله میانهروها را با تندروها بیشتر از گذشته نشان میدهد و آنگونه که تئوریسینها و تحلیلگران سیاسی اصولگرا نیز بر آن صحه گذاشتهاند، دامنه آن به انتخابات سالآینده ریاست جمهوری نیز سرایت خواهد کرد. عباسعلی منصوری آرانی که نمایندهٔ دورهٔ نهم مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از حوزه اصفهان بود در گفت و گو با عصر تعادل، پرده از این انشقاقهای درون گروهی در مجلس دهم برمیدارد. این چهره معروف مجلس نهم از سویی خبر از بازآرایی جبهه «رهروان» ـ که از گروههای سیاسی جریانساز و تأثیرگذار مجلس گذشته بود ـ در مجلس کنونی میدهد؛ این مسئله میتواند موید نظر منصوری آرانی مبنی بر اینکه اصولگرایان دچار انشقاق گستردهای خواهند شد، باشد؛ گفتوگو با این فعال سیاسی از نظر میگذرد.
ارزیابی شما از جریانات و گروههای سیاسی حاضر در مجلس چیست؟
بعد از انتخابات 7 اسفند کاملاً روشن بود که مجلس از سه طیف که در حقیقت مرزهای آنها با همدیگر مشخص است، تشکیل خواهد شد. طیف «فراکسیون امید»، طیف «فراکسیون اعتدالیون و مستقلین» و طیف «اصولگرایان». در درون هر کدام از این طیفها میتوان به زیرمجموعههای دیگری نیز اشاره کرد. لیکن این سه طیف، طیف مشخص مجلس هستند که علیالقاعده طیف امید عارف را به عنوان کاندید خود معرفی کرد، طیف مستقلین و اعتدالیون و نمایندگانی که از دوره نهم در مجلس حضور داشتند، لاریجانی را انتخاب کردند و طیف اصولگرایان هم حاجیبابایی را وارد میدان کردند. اما در ادامه مسیر طیف اصولگرایان و مستقلین و معتدلین بر روی لاریجانی به توافق رسیدند و فراکسیون امید هم بر روی عارف پافشاری کرد. بنابراین در حقیقت سه گزینهای که از قبل بر روی آنها صحبت بود، به دو گزینه تبدیل شد. در مورد لاریجانی به عنوان یک کاندیدا و همچنین به عنوان رئیس مجلس قبلی، بحث بود؛ در طیف امید هم این شائبه در اذهان متبادر شد که، آیا امیدیها با طیف مستقلین و اعتدالیون، بر روی لاریجانی هماهنگ و موضوع را خواهند بست؟ خیلی از کسانی که در طیف امید بودند، مثل آقای تاجگردون، پزشکیان و ... علیرغم اینکه در این طیف بودند، به آقای لاریجانی گرایش داشتند و تلاش میکردند که فراکسیون امید را با مستقلین ـ که تعداد آنها به 70 نفر میرسید ـ و همچنین با نمایندگانی که قبلاً در رهروان بودند، همگرا کنند و در نهایت بر روی لاریجانی اجماع کنند. این اتفاق رخ نداد؛ به دلیل اینکه فراکسیون امید در ابتدا فکر میکرد که 150 یا 155 رأی دارد، اما با تردید این را بیان میکردند و آنها میدانستند که برای انتخاب شدن عارف حداقل باید 140 رأی داشته باشند. از سوی دیگر تصورشان این بود که میتوانند این 140 رأی را به دست آورند. اما این فراکسیون هر چه به انتخابات نزدیکتر میشد، احساسشان این بود که این تعداد رأی را ندارند. علیرغم اینکه این فراکسیون از برخی از نمایندگان حمایت تشکیلاتی و حزبی کرده بودند، اما عارف 100 الی 110 رأی بیشتر نداشت. فراکسیون امید به این نقطه رسید که بین انتخابات موقت و انتخابات دائم یک فاصلهای را ایجاد کند. عارف دو مشکل بزرگ سر راه خود داشت؛ اگر قرار بود در انتخابات شرکت نکند، قاعدتاً به عنوان فردی که معمولاً کنار میکشد در عرصه سیاسی کشور شناخته میشد و این خیلی برای اردوگاه اصلاحطلبی و شخص عارف امر خوشایندی نبود. یعنی به عنوان کاندیدایی شناخته میشد که در روز نهایی کنار میکشد و عرصه را برای رقیبان خالی میکند. به همین دلیل شخصاً اعتقاد پیدا کرد که در عرصه بماند. به لحاظ جمعی صحبت سر این بود که فراکسیون امید اکثریتی را زیر دست دارد و بنابراین ممکن بود که اکثریت مجلس به نام فراکسیون امید رقم بخورد و بدیهی است که این اکثریت به نام هر کسی که نوشته میشد، باید پاسخگوی رفتار مجلس در چهار سال آینده باشد. مشخص شد که وزن فراکسیون امید حدود 110 نفر است و میدانستند که در انتخاب کرسی ریاست شکست میخورند، عارف در انتخابات هیأت رئیسه موقت شرکت نکرد و با 103 رأیی که آورد در مقابل لاریجانی شکست خورد اما با این حضورش این پیام را داد که من اکثریت نیستم. در واقع باید گفت که فراکسیون امید در وضعیت اقلیت قدرتمند قرار گرفت. اما مورد مستقلین را باید جدی گرفت؛ اینکه این طیف با کدام فراکسیون خواهد بود، با فراکسیون امید یا با فراکسیون اصولگرایان، به مناسبات اتی مجلس بستگی دارد. به این مسئله هم باید اشاره کرد که بیشترین حامیان آقای لاریجانی در همین مستقلین هستند و اینها در حقیقت هم رأی لاریجانی هستند.
مورد دیگر رأی پایداریها و احمدینژادیها بود، فکر میکنید رأی آنها به لاریجانی برای سهمخواهی بود؟ این دو طیف بعد از آنکه نتوانستند دو نماینده خود را در هیأت رئیسه جا دهند، اخباری در مجلس به بیرون درز یافت که یکی از این نمایندگان (فولادگر) لاریجانی را مورد تهدید قرار داده است، مجموعه رفتار و تحرکات اینچنینی نمیتواند این شائبه که همه جریانات و گروههای منتسب به اصولگرایان که قرار بود زیر یک بیرق به فعالیت خود بپردازند را با تردید جدی مواجه کند؟
من با شناختی که از آقای فولادگر دارم، وی بیشتر در دایره معتدلین و مستقلین تعریف میشود و مطمئناً آقای فولادگر را در طیف تندروها جای نمیگیرد. به نظرم تعداد طرفداران جبهه پایداری و احمدینژاد زیاد نیست و اینگونه نیست که تحرکات آنها در مجلس تعیین کننده باشد، من هر دو گروه را زیر 50 نفر میدانم. افرادی مثل آقای فولادگر اینها اگرچه در بدنه اصولگرایان هستند اما نزدیک به مستقلین و معتدلین هستند تا تندروها. در هر صورت آنها از اینکه آقایان مطهری و پزشکیان به عنوان نواب رئیس انتخاب شدند، ناراحت هستند و این مسئله را برنمیتابند. من فکر میکنم در روزهای آینده فاصله مستقلین با اصولگرایان بیشتر خواهد شد و نزدیکی مستقلین به فراکسیون امید از این طرف نزدیکتر میشود و از آنها فاصله خواهند گرفت. طبیعتاً اصولگرایان با این شرایط دچار انشقاق خواهند شد که طیف احمدینژاد و طیف پایداری با اصولگرایانی که مثل یوسفیان ملا با هم یک فاصلهای خواهند گرفت.
فردای انتخاب لاریجانی به کرسی ریاست، کریمی قدوسی در گفتوگویی با ایلنا اذعان داشت، اگر لاریجانی بر خلاف مواضع ما عمل کند با او همچون گذشته عمل میکنیم؛ به نظر شما آنها با چه اطمینان خاطری ـ با در نظر گرفتن وزنی که در پارلمان دارند ـ با این ادبیات صحبت میکنند، لاریجانی چگونه باید عمل کند؟
من فکر میکنم رأی لاریجانی در طول چهار سال عددی بین 230 تا 250 رأی خواهد بود با اطمینان خاطر میتوان گفت که اکثریت پارلمان دهم که چیزی حدود دو سوم است، همواره و تا پایان این مجلس با لاریجانی خواهند ماند. بنابراین آقای لاریجانی فردی نیستند که تحتتأثیر اینگونه تهدیدها قرار بگیرد و آن حمایت جمعی که در مجلس که از وی خواهد شد، برای خود لاریجانی یک پشتوانه است. ضمن اینکه آقای لاریجانی فارغ از احساسات، مجلس را مدیریت میکند؛ یعنی مدیریت او ذیل یک عقلانیت خاصی است که چه اصولگرا و چه اصلاحطلب، چه تند اصولگرا و چه تند اصلاحطلب و چه تند مستقل، اگر مطلب حقی را بیان کنند، لاریجانی از آن حمایت خواهد کرد، فارغ از اینکه او به شخصه دنبال کند اینکه آن حق از چه پایگاه یا چه جریانی بیرون آمده است. لاریجانی هماکنون از پشتوانه پارلمانی خوبی برخوردار است.
آقای آرانی شما خودتان در مجلس نهم از جمله نمایندگانی بودید که در جبهه رهروان ولایت حضور داشتید، هماکنون فعالیت این جریان اینکه در مجلس دهم با چه عنوانی فعالیت خود را از سرمیگیرد و یا در درون جریان دیگری ادغام خواهد خواهد شد، با ابهام روبهرو است، از آینده سیاسی رهروان بگویید، آینده سیاسی آنها چه سمت و سویی دارد؟
من بعید میدانم که تحت عنوان رهروان ولایت بحث خود را دنبال کنند؛ فکر نمیکنم که این طیف نام اعتدال را روی خودش بگذارد، چون اعتدال وابستگی خود را به دولت نشان داده و من فکر میکنم که اسم خاصی را بر روی این جبهه خواهند گذاشت. یعنی فراکسیون خود را داشته باشند. در آینده کاظم جلالی ورود پیدا کرده و ساماندهی خواهد کرد. اینکه خود آقای جلالی آیا در رأساش خواهد بود یا نه آینده مشخص خواهد کرد. این مسئله وجود دارد که وی از دور جبهه را هدایت کند. به این مسئله هم باید اشاره کنم که تأثیرات خود آقای لاریجانی در مورد این جبهه فوقالعاده خواهد بود اما به عنوان رئیس این فراکسیون خود را مطرح نخواهد کرد. طبیعتاً فاصله لاریجانی هم با فراکسیونی که میخواهد تحت عنوان «فراکسیون ولایت» وارد میدان شود، روز به روز بیشتر خواهد شد. ما در آینده در درون اصولگرایان انشقاقهای برجستهای را خواهیم دید. مخصوصاً مرزبندی آقای لاریجانی با طیفی که تحت عنوان پایداری و یا نزدیکان احمدینژاد در درون مجلس هستند، یک مرزبندی مشخص و دارای شناسنامه است.
کسی در مورد حمایتهای رئیس مجلس از دولت تردیدی به دل راه نمیدهد؛ این مسئله را در گزارشهای رسانههای خارجی نیز به شکلی برجسته نمایان است. تحلیل شما از رابطه دولت و رئیس مجلس که بار مناسبات و معادلات و کنشهای پارلمان را بر دوش میکشد، چیست و آن را چگونه تبیین میکنید؟
آقای لاریجانی در مصاحبههای خود هم از کلیت عملکرد و کارنامه دولت روحانی ابراز رضایت کردهاند و هیچگاه رفتار این دولت را با دولت گذشته قابل مقایسه نمیداند. فکر میکنم که آقای لاریجانی کمکهای وسیعی به دولت خواهد کرد تا دکتر روحانی بتواند برای چهارساله دوم نیز بر مسند ریاست جمهوری بنشیند. مطمئناً در آینده هماهنگیهای بیشتری بین مجلس که سکاندار آن لاریجانی هست با دولت میبینیم. آقای لاریجانی به خوبی بر این امر واقف است که اگر دولت تکدورهای باشد چه آسیبهای بحرانی و وحشتناکی در انتظار کشور خواهد بود. با اطمینان باید بگویم که تداوم ریاست جمهوری روحانی به سود منافع ملی ما است. آقای لاریجانی همچنان مشی گذشته خود را در مورد دولت آقای روحانی ادامه خواهند داد.
ارزیابی شما از جریانات و گروههای سیاسی حاضر در مجلس چیست؟
بعد از انتخابات 7 اسفند کاملاً روشن بود که مجلس از سه طیف که در حقیقت مرزهای آنها با همدیگر مشخص است، تشکیل خواهد شد. طیف «فراکسیون امید»، طیف «فراکسیون اعتدالیون و مستقلین» و طیف «اصولگرایان». در درون هر کدام از این طیفها میتوان به زیرمجموعههای دیگری نیز اشاره کرد. لیکن این سه طیف، طیف مشخص مجلس هستند که علیالقاعده طیف امید عارف را به عنوان کاندید خود معرفی کرد، طیف مستقلین و اعتدالیون و نمایندگانی که از دوره نهم در مجلس حضور داشتند، لاریجانی را انتخاب کردند و طیف اصولگرایان هم حاجیبابایی را وارد میدان کردند. اما در ادامه مسیر طیف اصولگرایان و مستقلین و معتدلین بر روی لاریجانی به توافق رسیدند و فراکسیون امید هم بر روی عارف پافشاری کرد. بنابراین در حقیقت سه گزینهای که از قبل بر روی آنها صحبت بود، به دو گزینه تبدیل شد. در مورد لاریجانی به عنوان یک کاندیدا و همچنین به عنوان رئیس مجلس قبلی، بحث بود؛ در طیف امید هم این شائبه در اذهان متبادر شد که، آیا امیدیها با طیف مستقلین و اعتدالیون، بر روی لاریجانی هماهنگ و موضوع را خواهند بست؟ خیلی از کسانی که در طیف امید بودند، مثل آقای تاجگردون، پزشکیان و ... علیرغم اینکه در این طیف بودند، به آقای لاریجانی گرایش داشتند و تلاش میکردند که فراکسیون امید را با مستقلین ـ که تعداد آنها به 70 نفر میرسید ـ و همچنین با نمایندگانی که قبلاً در رهروان بودند، همگرا کنند و در نهایت بر روی لاریجانی اجماع کنند. این اتفاق رخ نداد؛ به دلیل اینکه فراکسیون امید در ابتدا فکر میکرد که 150 یا 155 رأی دارد، اما با تردید این را بیان میکردند و آنها میدانستند که برای انتخاب شدن عارف حداقل باید 140 رأی داشته باشند. از سوی دیگر تصورشان این بود که میتوانند این 140 رأی را به دست آورند. اما این فراکسیون هر چه به انتخابات نزدیکتر میشد، احساسشان این بود که این تعداد رأی را ندارند. علیرغم اینکه این فراکسیون از برخی از نمایندگان حمایت تشکیلاتی و حزبی کرده بودند، اما عارف 100 الی 110 رأی بیشتر نداشت. فراکسیون امید به این نقطه رسید که بین انتخابات موقت و انتخابات دائم یک فاصلهای را ایجاد کند. عارف دو مشکل بزرگ سر راه خود داشت؛ اگر قرار بود در انتخابات شرکت نکند، قاعدتاً به عنوان فردی که معمولاً کنار میکشد در عرصه سیاسی کشور شناخته میشد و این خیلی برای اردوگاه اصلاحطلبی و شخص عارف امر خوشایندی نبود. یعنی به عنوان کاندیدایی شناخته میشد که در روز نهایی کنار میکشد و عرصه را برای رقیبان خالی میکند. به همین دلیل شخصاً اعتقاد پیدا کرد که در عرصه بماند. به لحاظ جمعی صحبت سر این بود که فراکسیون امید اکثریتی را زیر دست دارد و بنابراین ممکن بود که اکثریت مجلس به نام فراکسیون امید رقم بخورد و بدیهی است که این اکثریت به نام هر کسی که نوشته میشد، باید پاسخگوی رفتار مجلس در چهار سال آینده باشد. مشخص شد که وزن فراکسیون امید حدود 110 نفر است و میدانستند که در انتخاب کرسی ریاست شکست میخورند، عارف در انتخابات هیأت رئیسه موقت شرکت نکرد و با 103 رأیی که آورد در مقابل لاریجانی شکست خورد اما با این حضورش این پیام را داد که من اکثریت نیستم. در واقع باید گفت که فراکسیون امید در وضعیت اقلیت قدرتمند قرار گرفت. اما مورد مستقلین را باید جدی گرفت؛ اینکه این طیف با کدام فراکسیون خواهد بود، با فراکسیون امید یا با فراکسیون اصولگرایان، به مناسبات اتی مجلس بستگی دارد. به این مسئله هم باید اشاره کرد که بیشترین حامیان آقای لاریجانی در همین مستقلین هستند و اینها در حقیقت هم رأی لاریجانی هستند.
مورد دیگر رأی پایداریها و احمدینژادیها بود، فکر میکنید رأی آنها به لاریجانی برای سهمخواهی بود؟ این دو طیف بعد از آنکه نتوانستند دو نماینده خود را در هیأت رئیسه جا دهند، اخباری در مجلس به بیرون درز یافت که یکی از این نمایندگان (فولادگر) لاریجانی را مورد تهدید قرار داده است، مجموعه رفتار و تحرکات اینچنینی نمیتواند این شائبه که همه جریانات و گروههای منتسب به اصولگرایان که قرار بود زیر یک بیرق به فعالیت خود بپردازند را با تردید جدی مواجه کند؟
من با شناختی که از آقای فولادگر دارم، وی بیشتر در دایره معتدلین و مستقلین تعریف میشود و مطمئناً آقای فولادگر را در طیف تندروها جای نمیگیرد. به نظرم تعداد طرفداران جبهه پایداری و احمدینژاد زیاد نیست و اینگونه نیست که تحرکات آنها در مجلس تعیین کننده باشد، من هر دو گروه را زیر 50 نفر میدانم. افرادی مثل آقای فولادگر اینها اگرچه در بدنه اصولگرایان هستند اما نزدیک به مستقلین و معتدلین هستند تا تندروها. در هر صورت آنها از اینکه آقایان مطهری و پزشکیان به عنوان نواب رئیس انتخاب شدند، ناراحت هستند و این مسئله را برنمیتابند. من فکر میکنم در روزهای آینده فاصله مستقلین با اصولگرایان بیشتر خواهد شد و نزدیکی مستقلین به فراکسیون امید از این طرف نزدیکتر میشود و از آنها فاصله خواهند گرفت. طبیعتاً اصولگرایان با این شرایط دچار انشقاق خواهند شد که طیف احمدینژاد و طیف پایداری با اصولگرایانی که مثل یوسفیان ملا با هم یک فاصلهای خواهند گرفت.
فردای انتخاب لاریجانی به کرسی ریاست، کریمی قدوسی در گفتوگویی با ایلنا اذعان داشت، اگر لاریجانی بر خلاف مواضع ما عمل کند با او همچون گذشته عمل میکنیم؛ به نظر شما آنها با چه اطمینان خاطری ـ با در نظر گرفتن وزنی که در پارلمان دارند ـ با این ادبیات صحبت میکنند، لاریجانی چگونه باید عمل کند؟
من فکر میکنم رأی لاریجانی در طول چهار سال عددی بین 230 تا 250 رأی خواهد بود با اطمینان خاطر میتوان گفت که اکثریت پارلمان دهم که چیزی حدود دو سوم است، همواره و تا پایان این مجلس با لاریجانی خواهند ماند. بنابراین آقای لاریجانی فردی نیستند که تحتتأثیر اینگونه تهدیدها قرار بگیرد و آن حمایت جمعی که در مجلس که از وی خواهد شد، برای خود لاریجانی یک پشتوانه است. ضمن اینکه آقای لاریجانی فارغ از احساسات، مجلس را مدیریت میکند؛ یعنی مدیریت او ذیل یک عقلانیت خاصی است که چه اصولگرا و چه اصلاحطلب، چه تند اصولگرا و چه تند اصلاحطلب و چه تند مستقل، اگر مطلب حقی را بیان کنند، لاریجانی از آن حمایت خواهد کرد، فارغ از اینکه او به شخصه دنبال کند اینکه آن حق از چه پایگاه یا چه جریانی بیرون آمده است. لاریجانی هماکنون از پشتوانه پارلمانی خوبی برخوردار است.
آقای آرانی شما خودتان در مجلس نهم از جمله نمایندگانی بودید که در جبهه رهروان ولایت حضور داشتید، هماکنون فعالیت این جریان اینکه در مجلس دهم با چه عنوانی فعالیت خود را از سرمیگیرد و یا در درون جریان دیگری ادغام خواهد خواهد شد، با ابهام روبهرو است، از آینده سیاسی رهروان بگویید، آینده سیاسی آنها چه سمت و سویی دارد؟
من بعید میدانم که تحت عنوان رهروان ولایت بحث خود را دنبال کنند؛ فکر نمیکنم که این طیف نام اعتدال را روی خودش بگذارد، چون اعتدال وابستگی خود را به دولت نشان داده و من فکر میکنم که اسم خاصی را بر روی این جبهه خواهند گذاشت. یعنی فراکسیون خود را داشته باشند. در آینده کاظم جلالی ورود پیدا کرده و ساماندهی خواهد کرد. اینکه خود آقای جلالی آیا در رأساش خواهد بود یا نه آینده مشخص خواهد کرد. این مسئله وجود دارد که وی از دور جبهه را هدایت کند. به این مسئله هم باید اشاره کنم که تأثیرات خود آقای لاریجانی در مورد این جبهه فوقالعاده خواهد بود اما به عنوان رئیس این فراکسیون خود را مطرح نخواهد کرد. طبیعتاً فاصله لاریجانی هم با فراکسیونی که میخواهد تحت عنوان «فراکسیون ولایت» وارد میدان شود، روز به روز بیشتر خواهد شد. ما در آینده در درون اصولگرایان انشقاقهای برجستهای را خواهیم دید. مخصوصاً مرزبندی آقای لاریجانی با طیفی که تحت عنوان پایداری و یا نزدیکان احمدینژاد در درون مجلس هستند، یک مرزبندی مشخص و دارای شناسنامه است.
کسی در مورد حمایتهای رئیس مجلس از دولت تردیدی به دل راه نمیدهد؛ این مسئله را در گزارشهای رسانههای خارجی نیز به شکلی برجسته نمایان است. تحلیل شما از رابطه دولت و رئیس مجلس که بار مناسبات و معادلات و کنشهای پارلمان را بر دوش میکشد، چیست و آن را چگونه تبیین میکنید؟
آقای لاریجانی در مصاحبههای خود هم از کلیت عملکرد و کارنامه دولت روحانی ابراز رضایت کردهاند و هیچگاه رفتار این دولت را با دولت گذشته قابل مقایسه نمیداند. فکر میکنم که آقای لاریجانی کمکهای وسیعی به دولت خواهد کرد تا دکتر روحانی بتواند برای چهارساله دوم نیز بر مسند ریاست جمهوری بنشیند. مطمئناً در آینده هماهنگیهای بیشتری بین مجلس که سکاندار آن لاریجانی هست با دولت میبینیم. آقای لاریجانی به خوبی بر این امر واقف است که اگر دولت تکدورهای باشد چه آسیبهای بحرانی و وحشتناکی در انتظار کشور خواهد بود. با اطمینان باید بگویم که تداوم ریاست جمهوری روحانی به سود منافع ملی ما است. آقای لاریجانی همچنان مشی گذشته خود را در مورد دولت آقای روحانی ادامه خواهند داد.