۶
/اختصاصی تعادل/

مدیرعامل جدید فارابی کیست؟

یک انتصاب برچه اساس؟ بهبود مدیریت سینمایی و یا باز هم چیرگی بازی‌های سیاسی بر فرهنگ همیشه مظلوم!
تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۰
مدیرعامل جدید فارابی کیست؟
تغییر نام باشگاه فارابی به بنیاد فارابی
در خردادماه سال ۱۳۶۲ و در زمان فعالیت فخرالدین انوار در سمت معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید محمد بهشتی، محمدمهدی دادگو و محمد آقاجانی که هر سه از برنامه‌ریزان صداوسیما بودند و با حضور مهدی مسعود شاهی (مدیرکل وقت اداره نظارت و نمایش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) به‌عنوان نماینده وزارتخانه گروه مشاوره‌ای برای رسیدگی به وضعیت سینمای کشور تشکیل دادند. این گروه به‌منظور جهت‌دهی به محصولات سینمایی و اجرای سیاست‌های وزارت ارشاد درزمینهٔ سینما، تصمیم گرفتند نهادی مجزا از وزارتخانه را تأسیس کند. به این منظور باشگاه فارابی را که در سال ۱۳۵۶ باهدف گسترش فرهنگ سینمایی از طریق کلوپ‌های نمایش فیلم تأسیس‌شده بود، برگزیدند. باشگاه فارابی به بنیاد فارابی تغییر نام داد و مسئولیت‌ها میان این سه نفر تقسیم شد: محمد بهشتی مدیرعامل، محمدمهدی دادگو مدیر تولید و مسئول اجرایی و محمد آقاجانی قائم‌مقام مدیرعامل. محل تشکیل گروه هم‌اتاق کوچکی در باغ فردوس بود.

در اساسنامه بنیاد سینمایی فارابی این مؤسسه چنین معرفی‌شده است:
«بنیاد سینمایی فارابی سازمانی است غیردولتی و غیرانتفاعی که تحت نظارت وزارت ارشاد اسلامی به‌عنوان یکی از بازوهای اجرایی سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های فرهنگی، هنری امور سینمایی کشور اداره می‌شود.»
پس از طی مراحل قانونی اولین فیلم تولید این بنیاد با عنوان «تاتوره» ساخته کیومرث پوراحمد پس از طی مراحل مقدماتی به‌سرعت به مرحله فیلم‌برداری رسید. پس‌ازآن حوزه کار گسترده‌تر شد و عبدالله اسفندیاری و مجتبی اقدامی نیز به این گروه پیوستند.
پس از یک سال ساختمان قدیمی خانه قوام‌السلطنه که بخشی از آن به موزه آبگینه و سفالینه‌ها اختصاص داشت در اختیار بنیاد قرار گرفت و با نصب تجهیزات فنی مدرن و «به‌روز» شد ولی ازآنجایی‌که جوابگوی نیازهای فنی سینماگران نبود، استودیو میثاقیه که جزو اماکن مصادره‌ای بود نیز به مدیریت فارابی تحویل داده شد، یک پلاتو برای فیلم‌برداری از صحنه‌های داخلی، بخش تدوین و انبار ابزار و وسایل موردنیاز فیلم‌برداری از بخش‌های این ساختمان بود. در این زمان کم‌کم بخش‌های مختلف بنیاد نیز شکل‌گرفته بود، بخش تولید به مدیریت محمدمهدی دادگو و بخش فرهنگی به مدیریت عبدالله اسفندیاری اولین بخش‌ها بودند و پس از سه سال از آغاز به کار بنیاد فارابی امور بین‌الملل به مدیریت علیرضا شجاع نوری نیز شکل گرفت. در سال‌های بعد به‌مقتضای زمان بخش‌های دیگری همچون واحد کودک به مدیریت داریوش نوروزی و واحد جنگ به مدیریت اکبر اورعی شکل گرفتند که بعدها با سروسامان گرفتن تقریبی سینمای کودک (دومین فیلم تولیدی از سوی بنیاد شهر موش‌ها بود که به‌منظور الگوسازی برای سینمای کودک و نوجوان ساخته شد) و همچنین پایان گرفتن جنگ برچیده شدند.
فارابی در طول سال‌های فعالیت خود در زمینه‌های بسیاری مانند تولید و توزیع فیلم در داخل و خارج از کشور، سرمایه‌گذاری و پشتیبانی تولید، خدمات فنی (ازجمله لابراتوار، تدوین، استودیوی صدا، دوبله و...) برگزاری جشنواره‌های داخلی متعددی فعالیت داشته است.
این بنیاد تا سال ۸۶ با حواشی نه‌چندان زیادی به کار خود ادامه تا اینکه در این سال، اعتراض به فیلم نقاب (کاظم راست‌گفتار) علیرضا رضا داد مدیرعامل وقت این بنیاد را قربانی کرد و باعث انتقاداتی به عملکرد این بنیاد درزمینهٔ حمایت از آثار سینمایی شد. رضا داد که یکی از بهترین مدیران فارابی پس از بهشتی بود، در دورانی که به اوج پختگی درزمینهٔ مدیریت هنری رسیده بود، ناچار به ترک آن بنیاد شد و شاید بتوان گفت از آن زمان به بعد بود که حواشی مربوط به فعالیت فارابی آغاز شد.
مجید شاه‌حسینی و سید احمد میر علایی مدیرانی بود که پس از رضا داد به ترتیب بر صندلی مدیریت فارابی تکیه زدند. در آن زمان بود که پس از سال‌ها مطرح کردن بحث «سینمای معناگرا» حمایت جدی از تولیدات «معناگرا» در دستور کار فارابی قرار گرفت که کمی پس‌ازآن و با تبدیل این عنوان به «سینمای فاخر» تولید «فیلم‌های فاخر» هدف اصلی این بنیاد شد.

تغییرات، نارضایتی و بودجه
این تغییرات نارضایتی‌های را در بین سینماگران به وجود آورد. بعضی از سینماگران معتقد بودند بودجه‌های که می‌توان با آن‌ها چند فیلم را تولید و پخش کرد، حالا همه در اختیار یک پروژه گران‌قیمت هستند که مشخص نیست چه خروجی دارد. این سینماگران با تأکید بر نقش حمایتی فارابی از فیلم‌سازان جوان، خواستار حمایت از استعدادهای آن فیلم‌سازان به‌جا تولید آثاری بودند که بعضاً کیفیت خوبی برای نمایش ندارند.
عدم نمایش اکثر این آثار فاخر پس از نمایش‌های معدود و ناموفق بعضی از آن‌ها در جشنواره فیلم فجر و ضعف ساختاری آن‌ها در کنار فروش اندک بعضی از آثار اکران شده در این ژانر «فاخر»، شاید مهر تأییدی بر این گفته‌های سینماگران بود اما مدیران فارابی همچنان با حمایت از این آثار، بر لزوم تولید آثار فاخر تأکید می‌کردند و تولید این دست از آثار را لازمه سینمای ایران می‌دانستند.
زمانی که جواد شمقدری معاونت سینمایی دهم را بر عهده گرفت و زمزمه تبدیل این معاونت به «سازمان سینمایی» هم به گوش رسید، این مسئله مطرح شد که بنیاد سینمایی فارابی تنها در ساختار معاونت سینمای کارایی دارد و باید یا این بنیاد را منحل کرد یا به شکل یک شرکت آن را ثبت کرد تا بتواند به فعالیت‌های خود ادامه دهد.
سه سال پس از تولد رسمی سازمان سینمایی، سرانجام محمدرضا جعفری جلوه از فارابی به سازمان صداوسیما بازگشت و رمضانعلی حیدری خلیلی مدت کوتاهی سرپرست این بنیاد بود تا اینکه با حکمی، «علیرضا تابش» رسماً مدیرعامل جدید این بنیاد شد.

آینده‌ای نامعلوم...
اما آنچه در این مرحله از تاریخ پرفرازونشیب بنیاد سینمای فارابی مدنظر است و یا باید به آن توجه کرد، آینده‌ای است که این بنیاد دارد، بنیادی که به‌تازگی از تصمیم مدیران مبنی بر انحلال جان سالم به در برده است و احتمالاً از «بنیاد سینمایی» به «شرکت سینمایی» تغییر ماهیت خواهد داد.
اما شاید بتوان روزهای پرتلاطمی را برای بنیاد سینمایی که سکان آن به‌تازگی به دست مدیری افتاده که منتسب به اقوام درجه اول یکی از سران ارشد حزب اصلاح‌طلب است، پیش‌بینی کرد؛ و به‌یقین این نسبت قومی و فامیلی در نوع نگاه به عملکرد تابش بی‌تأثیر نیست و دوستان و مخالفانِ بسیاری را برای او به همراه خواهد داشت و جامعه سینما و منتقدان و رسانه اگر نخواهند به این حواشی پیشاپیش دامن بزنند اما به‌خوبی می‌توانند آن را پیش‌بینی کنند!
در میان آنچه مهم است؛ سینمای همیشه مظلوم و وامانده ایران است که بازی‌های سیاسی بسیاری آن را از مسیر اصلی خود خارج کرده و یا به آن لطمه وارد کرده است.
و شاید بتوان سخن را با چند سؤال این‌گونه به پایان رساند با توجه به این انتصاب‌های سیاسی چه سرنوشتی پیش روی بنیاد سینمای فارابی است؟ آیا علیرضا تابش که نقدهای بر او مبنی بر فعالیت محدودش در حوزه‌های سینمای وجود دارد، می‌تواند سکان‌دار مناسبی برای یکی از حساس‌ترین ارگان‌های زیرمجموعه سازمان سینمایی وزارت ارشاد باشد؟
آیا سینمای ایران با حضور تابش در سمت مدیریت بنیاد سینمای فارابی در مسیر هموار قدم برمی‌دارد و یا آنکه ماجراها به سمتی می‌رود که در انتظار هیچ سینما دوستی نخواهد بود؟

در سوابق حرفه‌ای علیرضا تابش آمده است:
علیرضا تابش متولد ۱۳۵۳ در شهر یزد و دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت رسانه از دانشگاه تهران است. او پیش‌ازاین مشاور رئیس و مدیرکل حوزه ریاست سازمان و دبیر شورای معاونان سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری، مدیرکل حوزه وزارتی و روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (سال‌های ۷۸ تا ۸۴)، عضو هیئت‌امنای انجمن سینمای جوانان ایران (سال‌های ۸۰ تا ۸۲)، رئیس هیئت‌مدیره انجمن فعالان و نخبگان روابط عمومی (از سال ۸۵ تاکنون)، مشاور رئیس موزه ملی قرآن کریم (سال‌های ۸۴ تا ۸۸)، دبیر شورای فرهنگ دفتر سازمان زیباسازی شهرداری تهران (سال‌های ۸۷ تا ۸۹)، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (سال‌های ۷۸ تا ۸۴)، عضو شورای تحول اداری سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری (از سال ۹۲ تاکنون) و... بوده است. او همچنین در سال ۸۴ مدیر نمونه ملی در هشتمین جشنواره شهید رجایی و در سال ۸۳ به‌عنوان مدیر نمونه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است.
کد مطلب : ۲۷۸۲۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.