۰
گفت‌و‌گو با وحید تاج خواننده موسیقی سنتی

سایه بلند تلویزیون برسر موسیقی پاپ

تاریخ انتشار
دوشنبه ۱ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۰۷
سایه بلند تلویزیون برسر موسیقی پاپ
در ماه مبارک رمضان بازار تیتراژ برنامه های مناسبتی و حضور خوانندگان کم تجربه یا باتجربه در صداوسیما بسیار داغ است. طبعاً برخی از خوانندگان به واسطه رابطه و نه تخصصشان صاحب تیتراژهای برنامهها میشوند. البته دراین میان هستند افرادی هم که ضابطهمند بودهاند و با کار خوب و تخصص خواننده یکی از تیتراژهای برنامههای رمضان شدهاند. به تعبیری صریح تر حضور خوانندگان پاپ در تیتراژ سریالها و برنامههای مناسبتی – با هر روشی - صرفاً فرش قرمزی است که اغلب برای خوانندگان موسیقی پاپ که طرفداران بسیاری دارند، پهن میشود و کمتر میبینیم یا میشنویم که در این بازار گرم رقابت تیتراژها، خوانندهای از گروه موسیقی سنتی بهکار گرفته شود. گویی مخاطبان فقط به دنبال موسیقی پاپ هستند و بس!وحید تاج خواننده ای از خطه جنوب ایران است که از شاگردان برجسته استاد محمدرضا شجریان به شمار می آید. او بر این عقیده است که بسیاری از خوانندگان پاپ با تیتراژها به جامعه معرفی میشوند و موسیقی آنها از این طریق مطرح خواهد شد و اگر برای موسیقی سنتی و هنرمندان آن، چنین اتفاقهایی بیش از پیش بیفتد میتوان دوباره حضور موسیقی سنتی را در جامعه پر رنگ دید مثل سالهای گذشته و آوازهای استاد ایرج که بحق موسیقی و آواز را به مردم میشناساندند. تاج فضای حال حاضر صدا و سیما را برای کار موسیقی مناسب نمیداند و میگوید تقریباً بیشتر کارهایی که از رسانه پخش میشود موسیقیهای سفارشی است.وحید تاج که به تازگی در فستیوال موغام مقام اول را کسب کرده، از مسئولان به دلیل بیتوجهی به جایزه اش معترض است. او بر این باور است که برای فعالین عرصه موسیقی سنتی خصوصاً آواز اصیل ایرانی، اصلاً امنیت شغلی وجود ندارد. با او گفتوگویی در خصوص حال و هوای موسیقی سنتی و حضور جوانها در این عرصه انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:

ë جایگاه و فضای این روزهای موسیقی سنتی را چگونه می بینید؟ آیا شما هم معتقدید امروزه موسیقی پاپ مشتری و مخاطب بیشتری دارد؟
از نظر من موسیقی سنتی روزهای خوبی را سپری نمیکند چه در لغو کنسرتها چه در بازار موسیقی و چه در بها دادن به موسیقی و موسیقیدانان و بالطبع این روزها توجهها بیشتر به سوی موسیقی پاپ و هنرمندان این عرصه است و به طور کلی کفه ترازو به نفع موسیقی پاپ سنگینی میکند.
ë نقش رسانهها بخصوص صداوسیما را در تغییر ذائقه مخاطب و اثرگذاری بیشتر موسیقی سنتی برمخاطبان چگونه میبینید؟
از آنجایی که صدا و سیما بسیار تأثیرگذار است میتواند با پخش موسیقیهای درجه یک در ژانر سنتی و کلاسیک ذائقه مردم را به سمت موسیقی سنتی سوق دهد و آنان را از طریق شنیدن موسیقیهای درجه یک با این هنر ارزشمند - موسیقی سنتی - آشتی دهد.
ë به نظر می رسد نسل گذشته موسیقی، توجه بیشتری به موسیقی سنتی داشتند اما امروزه مخاطبان این نوع موسیقی کمتر شدهاند بهطوریکه کمتر شاهد هستیم کسی در منزل یا خودرو شخصی از موسیقی سنتی استفاده کند؟
مشکل جای دیگری است نسل امروز این ژانر از موسیقی را کمتر شنیده و تقصیری هم ندارند. مسئولان و دستاندرکاران میبایست تمرکز بیشتری درعرصه موسیقی خصوصاً موسیقی ملی و سنتی داشته باشند تا تأثیر بهتر و بیشتری بر ذهنیت و روحیات نسل جدید و جوان بگذارند وآنها را با این موسیقی آشناتر کنند. به عبارت دیگر این دغدغه نیاز مبرمی به فرهنگسازی دارد و تا زمانی که به صورت جدی به آن پرداخته نشود این مشکل مرتفع نخواهد شد. من هنرجویانی دارم که هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند و با آنها آواز کار میکنم و فنون موسیقی سنتی را به آنها میآموزم. بنابراین اگر از همان سنین کودکی روی سلیقه و ذائقه مخاطبان کار کنیم قطعاً در دراز مدت هم تأثیرگذار خواهد بود و هم علاقهمندان بیشتر میشوند. شما نگاه کنید در خانوادهای که پدر و مادر موسیقی سنتی گوش میدهند ناخودآگاه همان موسیقی در ذهن کودکانشان شکل میگیرد.
ë بحث سنگینی کفه ترازو به نفع موسیقی پاپ شرایطی را به وجود نیاورده که در تنهاییهایتان به این فکر بیفتید که کارتان را با موسیقی پاپ تلفیق کنید و به گونهای قدری به سمت موسیقی پاپ که علاقهمندان بیشتری دارند، بروید؟ یا بهخاطر تعهدی که به موسیقی سنتی دارید ترجیح میدهید، در هر شرایطی موسیقی سنتی را ادامه بدهید؟
من از کودکی با موسیقی سنتی بزرگ شدهام در گوش من صدای استادانی چون گلپا، ایرج، شجریان و بنان ماندگار شده است. رمز و رازی در این نوع از موسیقی است که سالها طول میکشد تا آدمی بدان پی ببرد و من دنبال آن هستم. لذت و پیامی که همیشه در موسیقی سنتی وجود دارد در هیچ موسیقی نمیتوانم دنبال کنم. البته همه موسیقیها و گونه های مختلف را چون موسیقی فولکلور، سنتی، کلاسیک و حتی پاپ گوش میکنم اما یقین بدانید که همیشه به موسیقی سنتی وفادار خواهم ماند.
ë حضور در فستیوالهای جهانی(مقام نخست برای اجرای قطعه پارسی به همراه ارکستر سمفونیک ایتالیا و یا مقام اول فستیوال موغام) صرفاً به خاطر تثبیت کار در داخل است یا تلاش برای معرفی بیشتر موسیقی سنتی در خارج از ایران؟ درواقع دریافت این جوایز برای شما در داخل ایران دارای اهمیت است یا خارج از کشور؟
حضور من در مجامع بین المللی چند دلیل دارد: اول برای محک زدن خودم در عرصه بینالمللی و دیگری هم تلاش برای شناساندن موسیقی ایران به دیگر کشورها و مقام هایی که بهدست آوردهام. من به خاطر کسب مقام نخست در این جشنواره مقام اخیر در فستیوال بینالمللی موغام کشور آذربایجان(به غیر از شهر خودم دزفول) کوچکترین تقدیری از طرف مسئولان در ایران نشدم. همیشه دوست داشتم برای کشورم، افتخار کسب کنم. با این حال امیدوارم با حمایت مردم بازهم بتوانم در عرصههای بینالمللی با دست پر به وطنم بازگردم.
ë یکی از سؤالاتی که همواره مطرح بوده حضور جوانان در موسیقی سنتی و بحث امنیت شغلی است. موسیقی سنتی و کار در آن، فضای امنی را برای بحث شغلی ایجاد میکند یا خوانندگان و نوازندگان سنتی باید همواره به این حرفه به عنوان شغل دوم نگاه کنند؟
متأسفانه اصلاً امنیت شغلی وجود ندارد. من حتی بیمه هم ندارم و متأسفانه یا خوشبختانه فقط و فقط کارم موسیقی است. از نظر من تمام هنرمندان از این ماجرا رنج میبرند اینکه کار شما را به رسمیت نشناسند برای موسیقی فاجعه است. هر روز باید نگران این باشیم که از نظر شغلی و اقتصادی چه آیندهای پیش رویمان قرار خواهد گرفت؟!! و متأسفانه وضع برای دوستان نوازنده از این هم بدتر است.
ë به همان اندازه که در موسیقی پاپ رقابت میان جوانها وجود دارد، آیا در میان هنرمندان موسیقی سنتی هم رقابت وجود دارد؟ اصلاً شما دوست دارید وارد عرصه رقابت شوید؟
خودم را همیشه در حال رقابت میبینم. البته از نوع سالم و دوستانه تا بتوانم در هنرم پیشرفت کنم. همچنین اخبار دیگر دوستان خواننده را پیگیری میکنم و از پیشرفتهایشان خوشحال میشوم و تقریباً یک رابطه دوستانه و صمیمانه بین من و اغلب خوانندههای عرصه سنتی وجود دارد و همیشه دوست داریم خوانندگان دیگری هم که اسم و رسم چندانی ندارند اما کارشان درجه یک است پا به عرصه بگذارند و مردم با آنها بیشتر آشنا شوند.
ë هنرمندان پیشکسوت در این حرفه فضا را برای ورود جوانان باز میکنند یا جوانان باید به سختی وارد این حوزه شوند؟ شما در کجای این حرفه ایستادهاید؟
به نظر من هدف اشخاص نیستند. پیشکسوتها باید در کنار ما جوانها باشند و فعالیت کنند تا این دو نسل در کنار هم موسیقی را به جامعه بشناسانند. برای همه پیشکسوتان موسیقی آرزوی سلامتی میکنم و امیدوارم بتوانیم همیشه از تجربیاتشان استفاده کنیم هیچکس جای کسی را تنگ نمیکند. موسیقی اقیانوس بیکرانی است که جا برای همه دارد. اگر ورود به عرصه حرفهای موسیقی سخت است، بیشتر به این خاطر است که هنرمند برای شناساندنش به مردم به زمان نیاز دارد و باید همه تلاشش را کند تا مخاطب با هنرش ارتباط برقرار کند. این مسیر قطعاً دشواریها و سختی هایی دارد و افراد فعال در این حوزه اگر میخواهند موفق شوند باید حتماً پشتکار لازم را داشته باشند. من هنوز در ابتدای این مسیر طولانی هستم و راههای نرفته زیادی دارم. امیدوارم بتوانم در کنار پیشکسوتان و با بهره مندی از تجارب و راهنماییهای شان مسیرم را به طور درست و قابل قبولی طی کنم.
ë بازار استفاده از خوانندگان پاپ در تیتراژهای فیلمها و سریالها و حتی برنامههای مناسبتی صدا و سیما بسیار داغ است. اما به نظر میرسد که عوامل فیلم توجه چندانی به استفاده از موسیقی سنتی در تیتراژها ندارند. آیا این مسأله را قبول دارید؟
دقیقاً. امروزه بیشتر نگاهها به موسیقی پاپ است. خیلی از خوانندگان پاپ با تیتراژها به جامعه معرفی میشوند و موسیقی آنها از این طریق مطرح شد اگر برای موسیقی سنتی و هنرمندان آن، چنین اتفاقهایی بیش از پیش بیفتد میتوان دوباره حضور موسیقی سنتی را در جامعه پر رنگ دید. دقیقاً همانند دورانهای گذشته. شما به فیلم زیبای دلشدگان(کار زنده یاد علی حاتمی) نگاه کنید که هنوز هم موسیقی استاد حسین علیزاده و آواز استاد محمدرضا شجریان در آن کار چقدر اثرگذار بوده بهطوریکه بعد از گذشت سالها از ساخت و پخش آن فیلم، کماکان مردم آوازهای آن را از حفظ میخوانند.
ë برخورد صداوسیما در خصوص پخش آثار، استفاده در مراسم مناسبتی، دعوت و معرفی بیشتر خواننده و مسائل اینچنینی درست و اصولی صورت میگیرد یا اساس درستی ندارد و حضور افراد بسته به میزان رابطه هاست؟
فضای موسیقی در صدا و سیما را مناسب نمیدانم. تقریباً بیشتر کارهایی که از رسانه پخش میشود موسیقیهای سفارشی است. البته برنامههایی در تلویزیون وجود دارد که هدف آنها موسیقی است و من همینجا از تهیه کنندگان آنها تشکر و قدردانی میکنم. اما تعداد این برنامهها بسیار کم است و تناسبی با جامعه موسیقی کشور ندارد. از این رو پیشنهاد میکنم تلویزیون فضا را برای پیشکسوتان و ستارههای عرصه موسیقی سنتی فراهم کند و این اعتماد را به آنها بدهد که حامی آنها و هنرشان است بعد از آنها دعوت کند تا هرکدام حرفه و هنرشان را آموزش دهند. بعد خواهید دید که چه تأثیری در فرهنگ کشور خواهد گذاشت. البته این حرف من خندهدار است تا وقتی که اجازه نشان دادن ساز در تلویزیون داده نشود، طبیعتاً آموزش موسیقی هم وجود نخواهد داشت خطری که اینجا وجود دارد روی آوردن جوانان به شبکههای ماهوارهای و تقلید از فرهنگها و موسیقیهای بیگانه است.
ë اصولاً رابطه رسانه ملی با هنرمندان پاپ بهتر است یا سنتی؟
تعداد کمی از هنرمندان پاپ و همچنین تعداد کمی از هنرمندان سنتی جزو هنرمندان محبوب صداوسیما به حساب می آیند و همیشه همانها دعوت میشوند اما در این میان توجه به هنرمندان پاپ بیشتر است. البته من برای همه عزیزانی که با اراده راسخشان بار فرهنگ و موسیقی این مرز و بوم را روی شانههای خود تحمل میکنند، آرزوی سلامتی و ثبات قدم در این راه پر فراز و نشیب دارم چه هنرمندان فولکلور، چه سنتی، چه کلاسیک و چه پاپ.
مرجع : روزنامه ایران
کد مطلب : ۴۶۸۴۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.